والاستریت ژورنال در گزارش تازه خود درباره خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، به اعتراضهای شکلگرفته در سقز، زادگاه مهسا امینی، پرداخت.
این نشریه در گزارش خود اشاره کرد: «تشییع پیکر مهسا امینی که مرگ او در بازداشت گشت ارشاد شعله تجمعهای اعتراضی سراسری در ایران را برانگیخت، در سقز اهمیت ویژهای داشت. در این منطقه واقع در غرب کردستان، ناگهان طغیانی ناشی از خشم و ناامیدی صورت گرفت و به موجی از اعتراضهای ضدحکومتی تبدیل شد که نزدیک به پنج ماه است در ایران ادامه دارد».
در بخشی از این گزارش به نقل از هادی قائمی، مدیر اجرایی مرکز حقوق بشر در ایران، آمده است: «سقز بهعنوان مهد این جنبش در تاریخ ثبت خواهد شد و یک نقطهعطف است. در حالیکه برخی معترضان در آنجا از پیشرفت اعتراضها ناامید شده بودند و میدیدند که هموطنانشان کشته، زندانی یا زخمی میشوند، خشونتهایی نیز شکل گرفت و نشان دادند که مرحله بعدی تجمعهای اعتراضی میتواند حتی مرگبارتر باشد.»
والاستریت ژورنال در گزارش خود با چند نفر از ساکنان سقز گفتوگوی تلفنی داشته که برای حفظ امنیت آنها، گفتههایشان را بدون نام و مشخصات منتشر کرده است.
یکی از این افراد درباره شکلگیری اعتراضها در روز خاکسپاری مهسا امینی میگوید: «جمعیت عزادار در فاصله قبرستان تا ساختمان شهرداری در میدان قدس واقع در مرکز شهر راهپیمایی کردند و شعار سر دادند. ماموران از ساختمان بیرون آمدند و سعی کردند جمعیت را متفرق کنند، اما هیچکس نمیخواست به خانه برگردد. برخی از اعتراضکنندگان شروع به پرتاب سنگ به سوی پلیس و سر دادن شعارهای جنجالیتری از جمله «مرگ بر خامنهای» کردند. پس از آن، پلیس با شلیک گلوله به مردم پاسخ داد. من دیدم که به چشم یک مرد شلیک شد و سپس نیروهای امنیتی شروع به پرتاب گاز اشکآور کردند.»
یک مرد ۴۵ ساله نیز در بیان خاطرهاش از روز آغاز تجمعهای اعتراضی در سقز، میگوید که در رگبارهای ماموران به سوی جمعیت، دهها نفر زخمی شدند. به گفته او، درگیری بین معترضان و نیروهای امنیتی در طول روز ادامه داشت.
والاستریت ژورنال گزارش خود را اینطور ادامه میدهد: «به گفته بسیاری از ساکنان، نیروهای کمکی - نیروهای لباس شخصی و اعضای سپاه پاسداران- برای دستگیری به سقز فراخوانده شدند. نیروهای امنیتی، بیمارستانها و کلینیکها را هدف قرار دادند تا به دنبال معترضان مجروح بگردند و پس از آن پزشکان یا پرستارانی که معترضان را معالجه کرده بودند، ردیابی کردند. گروه حقوق بشری هرانا تخمین میزند که در سراسر ایران از زمان شروع اعتراضها، بیش از ۵۰۰ نفر کشته و نزدیک به ۲۰ هزار نفر بازداشت شدهاند، اگرچه تعیین تعداد دقیق با توجه به محدودیتهای موجود ممکن نیست.»
یک شهروند ۲۷ ساله که در چهارمین روز تجمعهای اعتراضی با دهها گلوله از پشت مورد اصابت قرار گرفت، به خبرنگار والاستریت ژورنال گفت: «بیمارستانها مرکز دستگیری معترضان شدند و نمیتوانستیم تحت درمان پزشکی قرار بگیریم.»
این مجروح که نتوانست مراقبت پزشکی مناسبی دریافت کند، تلاش کرد با جستوجو در یوتیوب ویدیوهایی را پیدا کند که چگونگی خارج کردن گلولهها از بدن را نشان میدادند.
همزمان، کانالهایی نیز در تلگرام برای کمک به معترضان و همچنین شکل دادن به تجمعهای اعتراضی ایجاد شدند. یکی از این کانالها با بیش از ۲۵۰ هزار مشترک، فراخوانهایی را برای اعتراض منتشر میکرد و به مردم اطلاع میداد که کجا و چه زمانی جمع شوند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در ادامه این گزارش، درباره تغییر الگوی اعتراضها در سقز آمده است: «اعتراضها به مدت دو ماه ادامه یافت تا اینکه دانیال پابندی، ۱۷ ساله، به دست نیروهای امنیتی کشته شد. به گفته گروههای حقوق بشری، او در فاصله نزدیک از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت. پس از آن، برخی از گروههای معترض تصمیم گرفتند مستقیم وارد نبرد با نیروهای امنیتی شوند.»
یکی از معترضان ۳۵ ساله درباره اعتراضهایی که در برخی از موارد با خشونت نیز همراه شد، میگوید: «چندین خانه از نیروهای امنیتی محلی برای ارسال پیام مورد اصابت کوکتل مولوتف قرار گرفت. آنها تهدید شدند، درنهایت، محله را ترک و نقش خود را در سرکوب متوقف کردند. پس از آن مبارزه با نیروهایی که از خارج سقز وارد شده بودند نیز به شکلهای مختلف ادامه یافت.»
با گسترش اعتراضها، دستگیریها در شهر تشدید شد و پس از آن، گزارشهایی مبنی بر شکنجه در زندان منتشر شد. یک جوان ۳۴ ساله به خبرنگار والاستریت ژورنال میگوید که یکی از دوستانش پس از آزادی از بازداشت، دیگر همان آدم سابق نبود. او نه غذا میخورد، نه حرف میزد و نه میتوانست راحت بنشیند.
او از یکی دیگر از دوستان بازداشتشدهاش نیز نقل میکند: «پاهایش را در سطل آب گذاشته و کابلهای برق را وارد سطل کردند. پاهایش آنقدر ورم کرده بود که نمیتوانست راه برود.»
به گفته خانواده بازداشتیها، قوه قضاییه برای مجازات معترضان و خانوادههایشان وارد عمل شد. مبالغ وثیقه آنقدر بالا تعیین شده بود که تعداد کمی از خانوادهها قادر به پرداخت آن بودند. یک شهروند ۲۷ ساله میگوید: «بسیاری از اسناد زمین و مغازههای سقز در دادگستری است. ما دو سند از خانوادهمان گرفتهایم و یک سند دیگر از یک آشنا.»
در پایان این گزارش با اشاره به اینکه اعتراضها در هفتههای اخیر کند شده، آمده است که مردم سقز خودشان را برای رویارویی بعدی آماده میکنند و این در حالی است که حکومت هنوز ریشههای خشم آنها را درنیافته است. یکی از مصاحبهشوندگان میگوید: «ما برای درگیری بعدی آمادهایم و تجربه زیادی پیدا کردهایم. تنها یک جرقه نیاز است.»
گزارشگر این رسانه همچنین در پایان به نقل از یکی از نزدیکان مهسا امینی نوشته است که هیچ پیشرفتی در پرونده او وجود ندارد. این شخص ساکن سقز در پاسخ به اینکه آیا ممکن است عاملان مرگ او به دست عدالت سپرده شوند، پاسخ داد: «در جمهوری اسلامی هرگز.»