شاخص شادی جهان بار دیگر در تاریخ ۲۰ مارس، یعنی روز جهانی شادی، منتشر شد. در ردهبندی این شاخص جهانی افغانستان بهعنوان غمگینترین کشور جهان شناخته شد و لبنان هم مانند سالهای گذشته دنبالهرو افغانستان بود. این اولینبار نیست که افغانستان بهعنوان غمگینترین کشور جهان شناخته میشود. طی ۱۰ سالی که بنیاد توسعه پایدار گزارش شاخص شادی مردمان جهان را منتشر میکند، افغانستان همیشه در صدر کشورهای غمگین جهان قرار میگیرد؛ این بنیاد را سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۲ ایجاد کرده است.
در بررسی سازمانهای جهانی دیگر نیز افغانستان همواره در جایگاهی مشابه قرار میگیرد. بهصورت کلی افغانستان در ردهبندی پدیدههای منفی جهان همیشه در صدر قرار دارد؛ سالها در صدر کشورهای فاسد جهان قرار داشت؛ بارها نیز بهعنوان مرگبارترین کشور برای زنان، مادران، کودکان و خبرنگاران معرفی شده است. این روند از حدود ۴۵ سال قبل و با کودتای هفتم اردیبهشت نظامیان افغان آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. در این مجال میخواهم به دلایل تبدیلشدن افغانستان به غمگینترین کشور جهان بپردازم.
جنگ: اگر سازمانهای تحقیقاتی در دهههای قبل از ۸۰ میلادی وجود داشتند و مانند امروز به بررسی وضعیت مردم میپرداختند، مسلما در آن زمان هم افغانستان کشوری شادی نبوده است و چهبسا که همچنان در ردههای پایینی قرار میگرفت؛ بااینحال، نبود جنگ و امید به آینده، تاحدی زندگی را به کام مردم بهتر نشان میداد. اما از سال ۱۹۷۸، جنگ تهمانده امید و آرزو را از افغانها گرفت. در چهلوپنج سال گذشته، تنها شهرهای بزرگ تاحدی در وضعیت دور از جنگ قرار داشتند، آنهم در زمانهای کوتاه. بهطور مثال، کابل فقط میان سالهای ۷۸ تا ۸۷ در وضعیت آرامی قرار داشت؛ اما از این سال به بعد، جنگ روی دردناکش را به شهروندان کابل هم نشان داد. در فاصله سالهای ۲۰۰۱ الی ۲۰۰۶ هم بیشتر شهرهای افغانستان در آرامش به سر میبردند. هرچند جنگسالاران و نیروهای مسلح خودسر هرازگاهی همین آرامش را نیز از مردم میگرفتند. به همین دلیل، جنگ بزرگترین کشنده شادی و امید و افزایشدهنده غم درمیان افغانها بود. تنها بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۲، حدود هفتمیلیون شهروند افغانستان به کشورهای دیگر مهاجرت کردند. مهاجرت بهنحوی فرار از ناامیدی بود؛ زیرا امید به بهترشدن اوضاع درمیان افغانها مرده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
خدمات اجتماعی و رفاهی دولتی: در میان کشورهای جهان، افغانستان کمترین میزان خدمات و سرویسدهی دولت به شهروندان را دارد. حتی در زمانی که در فاصله سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۲ که سیستم اقتصاد دولتی حاکم بود، باز هم دولت نتوانست بهصورت متوازن خدمات اجتماعی را در سراسر افغانستان تامین کند. در روستاهای افغانستان تقریبا چیزی به نام خدمات اجتماعی وجود نداشت. این روند حتی در زمان دولت جمهوریت نیز وجود داشت. با وجود سرازیرشدن میلیاردها دلار کمک جهانی برای بازسازی افغانستان، این کشور بهدلیل نبود ظرفیت مدیریت و فساد گسترده، نتوانست به شهروندان خدماترسانی کند؛ به همین دلیل، ناامیدی درمیان مردم افزایش یافت.
بیثباتی اقتصادی: افغانستان جزو فقیرترین کشورهای دنیا است. سطح فقر در حال حاضر به ۹۰درصد رسیده است. یعنی میتوان گفت که همه شهروندان افغانستان فقیرند. همچنین بیشتر از ۶۰درصد مردم افغانستان زیر خط فقر قرار دارند. در ۲۰ سال گذشته، بیشتر از ۲۰۰میلیارد دلار کمک ازسوی جامعه جهانی برای بازسازی افغانستان روانه آن کشور شد و تنها آمریکا بیشاز دوتریلیون دلار در افغانستان مصرف کرد، اما این مقدار پول نتوانست برای افغانستان ثبات اقتصادی بهوجود آورد؛ زیرا فساد بزرگترین دشمن ثبات اقتصادی در افغانستان بود. نبود ظرفیت مدیریت بحران در افغانستان باعث شد که دولتها هم نتوانند هیچ برنامه بلندمدتی برای ایجاد ثبات اقتصادی پیاده کنند؛ از یکسو سرمایهگذاران را تشویق به سرمایهگذاری در افغانستان و ایجاد اشتغال میکردند و از سوی دیگر، با سیاستهای اقتصادی نادرست، به سرمایهگذاران ضربه میزدند؛ بدتر از همه اینکه دولتها در افغانستان کوچکترین دستاوردی در عرصه اشتغالزایی نداشتند.
روانپریشی و افسردگی حاد: افسردگی و روانپریشی را بیماری کشورهای ثروتمند جهان میدانند، اما افغانستان در این عرصه نیز پیشتاز است. نگرانی و غم و فشار، سه عنصر اساسی برای روانپریشی و افسردگی شهروندان افغانستان بود. در سال ۲۰۲۱ موسسه نظرسنجی گالوپ تحقیقی را منتشر کرد که نشان میداد افغانستان غمگینترین و افسردهترین کشور جهان است. این گزارش چند روز پس از سقوط دولت جمهوری بهدست طالبان منتشر شد. براساس این نظرسنجی، ۸۹درصد مردم افغانستان نگران وضعیت خود بودند؛ همچنین ۷۳درصد شهروندان افغانستان زیر فشارهای مختلف بودند؛ ۶۱درصد مردم هم نشان دادند که بهشدت غمگیناند. براساس این نظرسنجی، چیزی در حدود ۹۰درصد مردم افغانستان دچار افسردگی و روانپریشی بودند. این روند با توجه به وضعیت افغانستان، روبه افزایش هم بوده است.
اینها دلایل برجسته برای این است که افغانستان بهعنوان غمگینترین کشور جهان شناخته میشود. علاوهبر این، دلایل جزئی دیگری نیز وجود دارد که باعث شادنبودن مردم میشود، مثلا اینکه باورهای مذهبی درمیان برخی از شهروندان افغانستان دچار تزلزل شده است. اکثریت افغانها مسلماناند و به مشیت الهی و نقش تقدیر باور محکمی دارند، اما این باور نسبتبه سالهای گذشته با تردید بیشتری مواجه شده است. جستوجو در رسانههای اجتماعی این تردید و تزلزل را بهخوبی نشان میدهد.