چند روزی است که خیابانهای افغانستان بار دیگر جستوخیز پسران دانشآموز با کولهپشتیهای حاوی کتاب و دفتر را شاهد است که به سوی مدرسه میروند. تعداد اندکی دختربچه زیر ۱۳ سال هم در خیابانها دیده میشوند که هنوز مشمول محرومیت از مدرسه نشدهاند؛ اما هیچ دختر بالاتر از ۱۳ سالی که لباس فرم مدرسه پوشیده باشد، به چشم نمیخورد. این دخترکان از پشت پنجره خروج برادران و خواهران کوچکترشان به سمت مدرسه را تماشا میکنند؛ اما برخی از آنان فکرهایی در سر دارند. در یکی از خیابانهای فرعی کابل، چند دختر نوجوان به خانهای وارد میشوند و مستقیم به زیرزمین میروند. در این زیرزمین، زنی جوان منتظرشان است تا با هم درس بخوانند. اینجا یک مدرسه مخفی دخترانه است که در آن کسی به فرمان طالبان تسلیم نشده است و آموزش ادامه دارد.
گزارشگر وال استریت ژورنال تعدادی از این مدارس را به چشم دیده است. یلدا یکی از این دختران که ۱۳ سال دارد و صورتش را با ماسک پوشانده است، به انگلیسی میگوید: «من به مطالعه و درس خواندن ادامه میدهم؛ چون میخواهم مهندس شوم. یک مهندس خوب و کاربلد.»
یلدا بخشی از خیل عظیم دخترانی است که نخواستهاند با فرمان منع تحصیل، دست روی دست بگذارند و شاهد ویران شدن کاخ آرزوهایشان باشند. آنان به مدارس زیرزمینی که حالا در سراسر افغانستان در حال شکلگیریاند، میروند و با کمک معلمانی که این مدارس را ایجاد کردهاند، به تحصیل ادامه میدهند.
تعداد مدارس مخفی در افغانستان در حال ازدیاد است. جالب اینکه بر خلاف دوره اول سلطه طالبان، این گروه این بار خیلی جدی در جستوجوی این مدارس نیستند و از زمانی که این مدارس مخفی ایجاد شدهاند، تنها یک معلم زن برای ساعاتی بازداشت شده است. اما نکته جالبتری هم وجود دارد؛ حضور دختران اعضای طالبان در این مدارس.
تعدادی از اعضای طالبان دختران خود را مخفیانه به این مدارس میفرستند تا آنان نیز تحصیل کنند. البته آنها که توان مالی بهتری دارند، دختران خود را نزد بستگانشان در کشورهای همسایه فرستادهاند تا آنجا به مدرسه بروند.
این مسئله نشانگر آن است که خیلی از اعضای طالبان با بستن درهای مدارس به روی دختران موافق نیستند. اعضای کابینه تاکنون چندین بار به قندهار، جایی که رهبر این گروه دمودستگاه امارت خود را برقرار کرده است، رفتهاند و به ملا هیبتالله فشار آوردهاند که برای بازگشایی مدارس دخترانه مجوز دهد. با این حال رهبر طالبان که در حال حاضر در دهه ۷۰ عمر خود به سر میبرد، هنوز مرعوب این فشارها نشده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ملا هیبتالله اوایل انتخابش به سمت رهبر طالبان، نفوذ چندانی در میان فرماندهان قدرتمند این گروه نداشت اما به نظر میرسد که در یک سال و هفت ماه گذشته توانسته است به شیوههای مختلف، قدرت و نفوذش را تثبیت کند. هرچند این افزایش قدرت مانع از انتقاد از عملکرد او نشده و تعدادی از چهرههای مطرح طالبان علنا از او انتقاد کردهاند که واکنشهای نیز به دنبال داشته است. به طور مثال، سراجالدین حقانی، سرپرست وزارت داخله (کشور) طالبان، چندی قبل مستقیما از رهبر طالبان انتقاد کرد. فردای آن روز سخنگوی امارت اسلامی در واکنش به این انتقادها هشدار داد که سران طالبان نباید به مستقیم رهبر را نقد کنند.
ملا یعقوب، سرپرست وزارت دفاع، نیز این انتقادها را وارد میداند. بیشتر انتقادها به انعطافناپذیری رهبر این گروه در مواجهه با جهان اشاره دارند. مقامهای طالبان میگویند در صورتی که خواستههای جامعه جهانی برای مردم افغانستان براورده نشود، نمیتوان برای به رسمیت شناختن شدن امیدی داشت.
جامعه جهانی آزادی زنان از ستمها و محدودیتها را در راس خواستههای خود از طالبان قرار داده است. اما رهبر طالبان سرسختانه در مقابل این خواسته مقاومت میکند. هرچند این سرسختی رهبر طالبان برای بسته نگه داشتن مدارس دخترانه هم نتوانسته است آنان را منزوی کند و دختران افغان به کمک معلمان خود مدارس مخفی ساختهاند.
به نظر میرسد برخی مقامهای طالبان نیز در این روند با دختران نزدیکترند تا رهبرشان. در شمال افغانستان، مقامهای طالبان به دستور رهبر خود توجه چندانی نکردند و تعداد زیادی از مدارس دخترانه باز ماندند. در دیگر مناطق، هم طالبان چشمشان را بر فعالیت مدارس دخترانه مخفی بستهاند. یک زن که مدرسهای مخفی در کابل را اداره میکند، میگوید چندی قبل تعدادی از نیروهای اداره اطلاعات طالبان به مدرسه او آمدند اما برای بستن مدرسه او اقدامی نکردند و بیسروصدا محل را ترک کردند.
یکی از معلمان این مدارس مخفی به شرط حفظ نامش، میگوید که در دوره اول سلطه طالبان، او به همین ترتیب از مدرسه محروم شد و ناگزیر در مدارس مخفی درس خواند. حالا دخترش در مدرسه او حاضر است و درس میخواند.
او تاکید میکند: «اگر آموزش و یادگیری را متوقف کنیم، انگار مردهایم. من میخواهم زنده بمانم؛ حتی اگر این کار یک جنایت محسوب شود. من میخواهم آن را انجام دهم.»
برای آموزش دختران شیوههای دیگری نیز به وجود آمده است. رادیو بیگم در کابل که زنان آن را اداره میکنند، از طالبان مجوز گرفته است و روزانه شش ساعت آموزش پخش میکند. این برنامه دقیقا شبیه یک کلاس درس است که در آن هم معلم حضور دارد و هم دانشآموز.
با این حال هیچ شیوهای نمیتواند جایگزین مدرسه و درس حضوری شود. با آغاز سال تحصیلی جدید، جامعه جهانی بار دیگر فشارها برای باز شدن مدارس دخترانه در افغانستان را افزایش داد. مقامهای طالبان که موافق باز شدن مدارساند نیز به رهبر خود فشار میآورند تا اجازه دهد مدارس باز شوند و آنان بتوانند از نظر جهان به رسمیت شناخته شوند؛ اما هنوز هیچ درونمای روشنی برای باز شدن مدارس دخترانه در افغانستان دیده نمیشود.