در حالی که بودجه صداوسیما، سازمان زیرمجموعه علی خامنهای، هر سال بهمیزان چشمگیری افزایش مییابد، دادههای آماری آشکار میکند که روند ریزش مخاطبان آن ادامه دارد.
بر اساس گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، برای نوروز ۱۴۰۴، سه سریال «ذهن زیبا» از شبکه ۱ سیما، «مرهم» از شبکه ۲ و «بدل» از شبکه ۳ پخش شدند، اما جمع بازدیدهای این سه سریال در تلوبیون، سامانه پخش اینترنتی این سازمان، به سه میلیون هم نمیرسد.
سازمان صداوسیما از مدتها قبل تبلیغ «سریالهای مناسبتی» ویژه ماه رمضان و عید نوروز را آغاز و اعلام کرد که پخش برخی از این سریالها همزمان با ماه رمضان و قبل از عید آغاز میشود و پخش برخی دیگر با سال نو شروع خواهد شد.
«قول مردانه»، «بهخاطر یک مشت آجیل»، «بدل»، «رویای نیمهشب»، «مرهم» و «پایتخت ۷» سریالهاییاند که صداوسیمای جمهوری اسلامی برای پخش در ماه رمضان و عید نوروز امسال آماده کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سریال «قول مردانه» در ژانر کمدی روایتی از زندگی در دهه ۱۳۶۰ در ایران است و بازیگرانی همچون محمدرضا هدایتی، شهره سلطانی، سروش جمشیدی، رویا میرعلمی، آشا محرابی و سیروس میمنت در آن بازی کردهاند.
سریال «بهخاطر یک مشت آجیل» که بازیگرانی همچون اکبر عبدی، نیما شعباننژاد، پژمان جمشیدی، جواد رضویان و علیرضا خمسه دارد، روایتی از زندگی قشر فقیر جامعه برای تامین مخارج شب عید است.
داستان سریال «بدل» درباره خانوادهای است که شغل عطاری را از جدشان به ارث بردهاند، اما در محلهای که زندگی میکنند، با چالشهایی مواجه شدهاند.
سریال «رویای نیمهشب» اقتباسی از رمان «رویای نیمهشب» نوشته مظفر سالاری است و داستانی عاشقانه در دوران قاجار را روایت میکند. بهاره افشاری، نادر سلیمانی، نسیم ادبی، محسن قصابیان، سعید شریف، حسن معجونی و مهلقا باقری بازیگران این سریالاند.
سریال «مرهم» نیز درباره زندگی طلاب است. در این سریال، همسران طلبهها که برای کارهای تبلیغاتی به مناطق مختلف سفر میکنند، نقش اصلی را دارند. این سریال به کارگردانی محمدرضا آهنج در پی سفیدشویی طلاب و روحانیت در ایران است و بازیگرانی همچون کوروش سلیمانی، سپند امیرسلیمانی و کمند امیرسلیمانی در آن بازی کردهاند.
پیشتر خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، درباره این سریال نوشته بود: «مرهم سریالی است که در قالب یک ملودرام خانوادگی، مسائل عمیق اجتماعی را مطرح میکند. این سریال علاوه بر نمایش مشکلات همسران روحانیون، به موضوعهایی همچون فساد، فشار اقتصادی و تغییرات فرهنگی در جامعه مذهبی پرداخته است.»
سریال «پایتخت ۷» نیز که پخش آن پس از شبهای قدر آغاز شد، یکی دیگر از سریالهای نوروزی است که با حضور برخی بازیگران پیشین از جمله محسن تنابنده، مهران احمدفر، ریما رامینفر، نسرین نصرتی و بهرام افشاری ساخته شده است.
به عقیده برخی منتقدان، سریال «پایتخت» که در فصلهای نخست با اقبال زیادی مواجه بود، طی سالهای اخیر به ابزاری برای تبلیغات حکومتی و ترویج ایدئولوژی جمهوری اسلامی تبدیل شده و به موازات اینکه تصویر مثبت از نظام جمهوری اسلامی و نهادهای دولتی به نمایش میگذارد، گاه از مسائل اجتماعی مهم مانند فساد، نابرابریهای اقتصادی و سیاسی یا نقض حقوق بشر هم غیرمستقیم چشمپوشی میکند. درباره بودجه بالای این سریال و منابع تامینکننده آن نیز حرف و حدیث بسیار است.
درباره اینکه هریک از این پروژههای تلویزیونی چه سهمی از بودجه عمومی دریافت کردهاند، اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما نکته قابلتوجه این است که بیشتر آنها را گروههای تولید کمتر شناختهشده ساختهاند و داستان سریالها نیز دربرگیرنده محتوای موردتایید صداوسیما است که رئیس آن را رهبر جمهوری اسلامی شخصا تعیین میکند.
بر اساس گزارش رسانههای داخلی ایران از جمله روزنامه شرق، بودجه صداوسیما در سال ۱۴۰۴ به ۳۵ هزار میلیارد تومان افزایش یافت که نسبت به بودجه ۲۴ هزار میلیارد تومانی این سازمان در سال ۱۴۰۳ رشد چشمگیری داشته است. علاوه بر بودجه اختصاصیافته از سمت دولت، صداوسیما حدود هشت هزار میلیارد تومان نیز درآمد پیشبینی کرده است که مجموع اعتبارات این سازمان را به حدود ۴۳ هزار میلیارد تومان میرساند.
نکته قابلتوجه اینکه این میزان بودجه معادل مجموع اعتبارات وزارتخانههای نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی است و با بودجه وزارت جهاد کشاورزی برابری میکند.
افزایش چشمگیر بودجه صداوسیما در حالی است که این سازمان با افت مداوم مخاطب روبرو است. بر اساس دادههای مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، تنها ۱۱.۵ درصد از مردم فیلمها و سریالهای صداوسیما را میبینند و فقط ۱۲.۵ درصد مردم اخبار را از صداوسیما دنبال میکنند. حال آنکه مسئولان سازمان صداوسیما مدعیاند آمار مخاطبان این سازمان بیش از ۷۰ درصد است و بر آن عنوان «رسانه ملی» را گذاشتهاند. در نقطه مقابل، میلیونها ایرانی این سازمان را «رسانه میلی» و «بلندگوی حاکمیت» میدانند.
ریزش متناوب مخاطبان صداوسیما که بهشکل گسترده پس از جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ شروع شد، در عوامل مختلفی ریشه دارد: محتوای تکراری و ایدئولوژیک، سانسور گسترده و حجاب اجباری برنامههای نمایشی و غیرنمایشی صداوسیما را فاقد جذابیت لازم برای جذب مخاطب کرده است.
بسیاری از سریالها و برنامهها کیفیت نازل و سوژههای غیرواقعی دارند که از دغدغههای واقعی جامعه فاصله زیادی دارند. از سوی دیگر، فضای بسته و تبلیغاتی این سازمان آن را به ابزاری برای پروپاگاندای حکومتی بدل کرده و باعث شده است مردم برای دریافت اخبار و سرگرمیهای باکیفیت و واقعی به رسانههای جایگزین، از جمله شبکههای ماهوارهای و پلتفرمهای اینترنتی، روی بیاورند.
علاوه بر این، نبود آزادی بیان، حذف چهرههای مستقل و یکسویه بودن برنامهها، بیاعتمادی مردم را به این رسانه تشدید کرده است. در چنین شرایطی، افزایش بودجه صداوسیما نهتنها موجب تقویت آن نشده، بلکه گسست میان این نهاد و مخاطبانش را عمیقتر کرده است و این پرسش را مطرح میکند که چرا منابع مالی هنگفتی صرف رسانهای میشود که جایگاهی نزد مردم ندارد.
بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مالکیت و مدیریت رسانههای رادیویی و تلویزیونی در انحصار حکومت قرار دارد و رئیس سازمان صداوسیما را نیز رهبر جمهوری اسلامی تعیین میکند. طبق همین اصل، راهاندازی شبکههای رادیو و تلویزیون خصوصی ممنوع و مغایر قانون است.