نشانهای افتخار و جوانمردی از نوع اروپایی، اوایل قرن نوزدهم در ایران معرفی شد و به دیپلماتهای فرانسوی و انگلیسی که بهخاطر خدماتشان به شاه ایران شناختهشده بودند، اعطا شد. خودداری افسران بریتانیایی از دریافت نشانی که فرانسویان هم گرفته بودند، باعث تولد یکی از مشهورترین نشانهای افتخار، نشان شیروخورشید در ایران شد.
آوازه «شیروخورشید» آنقدر بالا گرفت که قهرمان یکی از داستانهای آنتوان چخوف، به نصب این نشان روی سینهاش تمایلی بیاندازه داشت.
محمد مشيری در کتاب «نشانها و مدالهای ايران از آغاز سلطنت قاجاريه تا امروز»، متداولترین نشانهای ايرانی که هم در دوره قاجار و هم در دوره پهلوی رواج داشت را نشان «شيروخورشيد» میداند.
شیر، خورشید، شمشیر
در گذشته، هم خورشيد و هم شير، جدا از يکديگر، موردتوجه مردم بوده است و بعدها بههم پیوسته و نشانی واحد میشود. در زمان فتحعلی شاه به پيروی از دولتهای اروپايی، دو نشان، يکی تصوير ذوالفقار و ديگری پيکر شير و خورشيد، وجود داشت. در دوره محمدشاه بر آن شدند که نشانهای ويژه برای حکومت ابداع کنند، پس آن دو شکل را با هم يکی کردند و ذوالفقار را به دست شير دادند و با افزودن تاج بر بالای آن، درنهایت شکل شير و خورشيد و شمشیر پديد آمد.
نشان خورشید
به گفته کارشناسان موزه آقاخان در کانادا، اولین نشان افتخار که در قرن نوزدهم به ایران معرفی شد، نشان خورشید بود که از نشان فرانسوی ناپلئون در سال ۱۸۰۲، الگوبرداری شده بود. نشان ایرانی خورشید به دستور فتحعلی شاه، طراحی، ساخته و به ژنرالی فرانسوی اعطا شد.
هنگامی که شاه میخواست این نشان را به افسران انگلیسی بدهد، آنان از دریافت نشان افتخار مشترک با دشمنانشان، فرانسویها، خودداری کردند. ازاینرو، جواهرساز و میناکار درباری فتحعلیشاه، میناساز باشی، نشان شیروخورشید را که نوعی تغییر در نشان اعطا شده به فرانسویها بود ساخت. جان مالکوم، فرستاده شرکت انگلیسی هند شرقی، اولین کسی بود که در جولای ۱۸۱۰ این نشان جدید را دریافت کرد. نشان شیروخورشید در چند دهه بعدی قرن نوزدهم، به تعدادی از اروپاییها و ایرانیها اعطا شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
انواع زیادی از نشان شیروخورشید در طول دوره قاجار (۱۷۷۹-۱۹۲۴) ساخته شد، اما نسخههای جواهر استادانه، مانند نمونهای که در موزه آقاخان نگهداری میشود، تنها به تعداد معدودی اعطا شده است.
در نمونههای موجود از این نشان، شیروخورشید با شیوههای متفاوتی به تصویر کشیده شدهاند. شیر ممکن است روی تخت خوابیده یا ایستاده باشد و ممکن است رو به چپ، راست، یا مستقیم به تصویر کشیده شده باشد، گاهی دم شیر پایین است و گاهی بالا، همچنین گاهی درحالی که دم خود را افراشته کرده با شمشیری در پنجه راست خود ظاهر میشود. علاوه بر این تفاوتهایی در ظاهر خورشید یا چهره انسانی که از پشت شیر نگاه میکند وجود دارد و ممکن است این چهره نر، ماده یا با جنسیت نامشخص باشد.
نشان شیر و خورشید بر روی تعداد زیادی از اقلام ارزشمند ایرانی که در موزههای سراسر جهان نگهداری میشوند دیده میشود. از جمله بشقابهای گنجیمه موزه ویکتوریا و آلبرت.
اشیای مرتبط را میتوان در مجموعه خلیلی و در موزه هنر متروپولیتن نیز یافت. در حالی که نمونههای کمی در مجموعههای موزه وجود دارد، نشانهای افتخار شیروخورشید در سالهای گذشته در بازار هنر در گردش بودهاند.
شمایلنگاری ترکیب شیروخورشید در هنر ایرانی باستان شناختهشده و تا دوره اسلامی ادامه یافته است. ارجاع به اجرام آسمانی کیهان -خورشید و صورت فلکی شیر- کنایههایی از ویژگیهای شاهانه قدرت و درخشندگی بودند و به همین دلیل بهعنوان اشکال محافظ یا طلسم در نظر گرفته میشدند. شیر همچنین نمادی برای علی، داماد و پسرعموی پیامبر اسلام، است که مورداحترام شیعیان سلسله قاجار بود. از علی بهعنوان شیر خدا یاد میشود که نماد شجاعت قهرمانانه اوست.
تکنیک مورد استفاده در این نشانها میناکاری است که در دوره قاجار رایج بود. هنرمندان آموزشدیده از خمیر شیشهای که با حرارت ذوب شده بود و رنگهای اکسید فلزی، برای به تصویر کشیدن چهرهها و صحنهها با رنگهای مات و شفاف استفاده میکردند.
اروپاییانی که در اوایل قرن نوزدهم از شیراز و تبریز دیدن کردند، اظهار داشتند که میناهای ایرانی حتی زیباتر از میناهای تولید شده در اروپا به نظر میرسند.