ابوالفضل امیرعطایی، معترض ۱۶ ساله، هشت ماه پس از آنکه مورد اصابت گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفت در بیمارستان جان باخت. این نوجوان معترض در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در میدان نماز شهرری با شلیک ماموران، نیمی از جمجمه خود را از دست داده بود. در روز حادثه، ماموران گلوله گاز اشکآور را از روبهرو و با فاصله یک متری به سر ابوالفضل شلیک کردند. پس از این اتفاق، رگهای عصبی او تخلیه شد و به مدت هشت ماه در شرایط سخت و با کمکهای پزشکی زندگی میکرد.
ابوالفضل امیر عطایی پس از هشت ماه بیهوشی، بهتازگی توانسته بود چشمانش را حرکت دهد. مادر این معترض کشتهشده چندی پیش ویدئویی از حرکت دستان و حرکت چشم ابوالفضل منتشر کرده بود. او پس از جان باختن فرزندش با انتشار تصویری از ابوالفضل در صفحه شخصی خود نوشت: «ماهم رفت؛ ماهت بمیرد آسمان.»
ابوالفضل امیرعطایی متولد دیماه ۱۳۸۴ بود. او از اولین روزهای خیزش سراسری در اعتراضات خیابانی شرکت کرد و شامگاه ۳۰ شهریور مورد اصابت گلوله قرار گرفت. در آن زمان، ویدئویی از به زمین افتادن فردی بر روی زمین در رسانههای اجتماعی منتشر شده بود. در آن فیلم مردم فرد تیرخورده را بر روی دست گرفتند و او را به بیمارستان رساندند. اکنون آن ویدئو را منتسب به ابوالفضل میدانند.
رادیو فردا در گزارشی به نقل از یک منبع نزدیک به خانواده ابوالفضل امیرعطایی، نوشته است که نزدیکانش میگویند مادر او از طریق تلفن فردی ناشناس در جریان زخمی شدن فرزندش قرار گرفته و فرد ناشناس گفته که او فقط یک زخم کوچک برداشته است. به گفته خانواده ابوالفضل، او به محله مادربزرگش رفته بود تا پیش از بازگشایی مدارس با دوستانش خداحافظی کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بر اساس این گزارش، ابوالفضل بعد از پنج ماه از بیمارستان هفتم تیر مرخص و به خانه منتقل شد، اما پیش از مرخص شدن، از مادرش تعهد گرفته شد که شکایت نکند. نزدیکانش میگویند که در بخش حسابرسی بیمارستان به مادرش گفتهاند نمیتوانند بیمهاش را اعمال کنند. وقتی با شکایت مادر او روبهرو میشوند، اعلام میکنند تنها در صورتی بیمه اعمال میشود که تعهد بدهد شکایت نکند. درنهایت هزینههای هنگفت بیمارستان او را مجبور به این کار کرد تا تعهد بدهد شکایتی از ضارب فرزندش نخواهد داشت.
بعد از انتقال به خانه، وضعیت ابوالفضل وخیم شد. رادیو فردا به نقل از منبع مطلع خود مینویسد: «در بیمارستان که از آیسییو به پست آیسییو آوردند، خوب بود، نگاه میکرد. از مچ، انگشتانش را تکان میداد، ولی وقتی به خانه بردند یک دفعه تبولرزهای بد و عرقکردنها شروع شد. زیرش خیس میشد و مثل لبو سرخ میشد. گفتند که مورفین پس میدهد بعد از ماههایی که آنهمه مورفین به او تزریق کرده بودند. بعد از سیتیاسکن گفتند که سرش آب آورده است و هیدروسفالی شدید دارد. دست و پایش کلا لمس شد. حرکت دستش هم کامل از دست رفت و چشمانش هم دیگر تکان نمیخورد.»
ابوالفضل امیرعطایی با پرداخت کمکهزینه درمان از یک خیریه، به بیمارستان دیگری منتقل شد. در بیمارستان جدید مورد عمل جراحی قرار گرفت و شرایطش به نسبت قبل بهتر شد. در همان زمان است که مادرش آن فیلم را از او ضبط میکند و ابوالفضل میتواند انگشتان و چشمانش را تکان دهد. اما این نیز طولی نکشید و چندی بعد و پس از هشت ماه، ابوالفضل امیرعطایی جان باخت.