وقتی شاهزاده رضا پهلوی، فرزند شاه فقید ایران، در اواسط ماه آوریل و همزمان با روز یادبود هولوکاست، در دیداری غیرمنتظره وارد اسرائیل شد، تمام رسانههای جهان به این خبر پرداختند. جاناتان هارونوف در مقالهای که در جوییش کرونیکل منتشر شده است، از هدف این دیدار و امکانپذیری دوستی میان ایران و اسرائیل مینویسد.
این دیدار در حمایت از طرح صلح «پیمان کورش» و تلاشی بود برای احیای پیوند میان اسرائیل و ایران، اتحادی که در دوره پساجمهوری اسلامی، و بر مبنای منافع اقتصادی و سیاسی مشترک آتی میان مردم اسرائیل و ایران، دور از دسترس نیست.
به عقیده هارونوف، تا وقتی ملایان سالخورده در تهران قدرت را در دست دارند، چنین توافقی به دست نخواهد آمد و به نظر میرسد با حملات نیروهای نیابتی از زمین و هوا و دریا، تهران و اورشلیم در یک جنگ در سایه پایانناپذیر درگیرند. با توجه به اینکه رهبران جمهوری اسلامی همواره تهدید میکنند اسرائیل را از روی نقشه محو خواهند کرد، تصور برقراری صلح و آشتی میان دو کشور دشوار است. اما موج اخیر اعتراضهای مردمی و وضعیت داخلی ایران برخی را امیدوار کرده است.
هارونوف در ادامه مینویسد سفر شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل مانند یک سیلی به صورت رژیم مذهبی حاکم بر ایران بود که مردم ایران را سرکوب میکند و به فقر کشانده است، در حالی که همچنان در تلاش برای نابودی اسرائیل مصمم است. وزارت امور خارجه اسرائیل بهمناسبت سفر شاهزاده رضا پهلوی بیانیهای صادر کرد که در آن آمده است: «ولیعهد ایران... بلندپایهترین شخصیت ایرانی است که تاکنون دیدار علنی و عمومی از اسرائیل داشته است. ولیعهد نماد رهبری متفاوت با رژیم آیتاللهها است، و برخلاف افراطیهای حاکم بر ایران، از ارزشهایی مانند صلح و رواداری دفاع میکند.»
شاهزاده رضا پهلوی در قامت یک ایرانی میهنپرست امید دارد روزی به ایران سکولار و دموکرات بازگردد.
این دیدار همچنین در گفتمان دروغین جمهوری اسلامی دمید که مدعی است اعتراضهای ضدحکومتی در ایران را اسرائیل و آمریکا برنامهریزی و هدایت میکنند. اما دوستی میان ایران و اسرائیل که شاهزاده رضا پهلوی پیشنهاد میکند در دوران معاصر مسبوق به سابقه است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در دهه ۱۹۵۰، ایران پس از ترکیه دومین کشور با اکثریت مسلمان بود که کشور اسرائیل را به رسمیت شناخت.
حتی پیش از دهه ۱۹۵۰، در دوره جنگ جهانی دوم، دولت شاه نقشی حیاتی در نجات حدود ۵ تا ۶ هزار یهودی داشت که اکثرا کودک بودند و از شرق اروپا گریخته بودند. بسیاری از آنها که به «بچههای تهران» معروف شدند، در سال ۱۹۴۳ به فلسطین تحت سرپرستی بریتانیا رفتند.
ایران و اسرائیل در دوره محمدرضا شاه پهلوی بهمدت ۳۰ سال روابط نزدیکی داشتند. همکاری دو کشور در حوزه انرژی، بازرگانی، اطلاعاتی-امنیتی، کشاورزی و دانشگاهی و حتی نظامی-تسلیحاتی از احتیاط و هشیاری در مورد تهدید اتحاد جماهیر شوروی و سایر کشورهای همسایه نشات میگرفت.
جیسون برودسکی، مدیر سیاستگذاری پروژه «متحد علیه ایران هستهای»، دشمنی امروز جمهوری اسلامی با اسرائیل را «انحراف از تاریخ ایران» توصیف میکند. دو کشور هیچگونه مناقشه مرزی و ارضی ندارند، و یهودیها بیش از ۲۷۰۰ سال است که در ایران زندگی کردهاند. بر اساس گزارش سال ۱۹۸۵ سیآیای که در سال ۲۰۱۱ از حالت محرمانه خارج شد، ایران و اسرائیل پیش از انقلاب و در دوره محمدرضا شاه پهلوی، همکاری امنیتی نزدیک داشتند و «در دوره شاه، اسرائیل تسلیحات به ایران میفروخت، بیشتر تسلیحات کوچک، خمپارهانداز و مهمات... این فروش تسلیحات صنایع دفاعی اسرائیل را به میزان قابلملاحظهای تقویت کرد.»
برودسکی در ادامه میافزاید همکاری امنیتی دو کشور به حوزه تسلیحات پیشرفته رسید. اشاره او به «پروژه شکوفه» است، تلاش نظامی مشترک ایران و اسرائیل که بر تولید سامانههای موشکی پیشرفته متمرکز بود.
به گفته ایلان برمن، معاون شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن، «اسرائیلیها، نسل اندر نسل، بهروشنی خواستار چیزی متفاوت با موضع خصمانه فعلی میان دو کشور بودهاند.»
برمن متذکر میشود که اسرائیلیها میدانند که جمهوری اسلامی تهدیدی علیه موجودیتشان است و بدین ترتیب، آشتی ممکن نیست.
ناآرامیهای داخلی جاری در ایران به بسیاری این امید را داده است که شاید جمهوری اسلامی پابرجا نباشدــ و اگر رژیم سقوط کند، برقراری روابط بهتر ممکن است.
برمن در ادامه میافزاید: «جدایی و بیزاری از حکومت، که سالها روی هم انباشته شده، به شکلگیری هویت و چشماندازی متفاوت برای بسیاری [از ایرانیها] منجر شده است.»
«آن هویت متفاوت بر چیزهایی متفاوت با دیدگاه رژیم حاکم تاکید میکند: متمایل به غرب، آزادیخواه و فراگیر. ایرانیان جوانتر در رد نظام حاکم فعلی، به سمت اسرائیل گرایش بیشتری پیدا کردهاند.»
هارونوف در پایان یادآور میشود در حال حاضر، آشتی میان دو کشور خیال و رویایی دور است، اما پیش از امضای پیمان ابراهیم در سال ۲۰۲۰، همین موضوع در مورد آشتی میان اسرائیل و همسایگان عربش نیز صدق میکرد.