جواهرات تاجگذاری چارلز سوم که بر سر و گردن شاه جدید بریتانیا آویخته شد همگی از قرنهای گذشته در دربار اروپا معمول بودهاند و نهتنها در مراسم رسمی مانند تاجگذاری، بلکه حتی در مهمانیهای عصرانه اشراف نیز مردان را با سنگهای قیمتیشان می آراستند.
از قرن هجدهم به بعد، دنیای مد و سبک مدرن در مورد جواهرات مردانه سختگیر شد و از آن همه جواهر و آرایه، تنها زنجیر و بند ساعت، حلقه ازدواج، و انگشترهای دارای نشان خانوادگی باقی ماند.
بررسی تاریخ جواهرات مردانه نشان میدهد که این مهاراجههای هند بودند که در طول دورهای از قرن شانزدهم تا اوایل قرن بیستم با شور و شوقی عظیم، از جواهرات برای خودنمایی و نشان دادن ثروتشان استفاده کردند. اما رابطه مردان و زیورآلان گران قیمت به قرنها پیش از این مردان با عمامه های الماس نشانشان بر میگردد.
در یونان و روم باستان، شهروندان مرفه از زنجیرهای طلایی آویزدار و دستبند و حلقه استفاده میکردند، جواهراتی که حداقل در مورد یونانیها با ظرافت کار و حکاکی شده بود. جانشینان رومی آنها در این جواهرات یاقوت کبود، الماس، و سنگهای نیمهقیمتی به کار بردند. در هر دو فرهنگ، یک حلقه با امضای درشت، که با علامت و امضای منحصربهفرد فرد تزیین شده بود، هم بلندی مرتبه فرد را نشان میداد و هم شکلی از شناسایی برای مهر و موم کردن و امضای نامهها و قراردادها بود.
شیکپوشان مصر باستان، علاوه بر آرایش صورت، ریشهای مصنوعی و کلاهگیسهای معطر میگذاشتند و از گردنبندهای طلا و نقره، دستبندها، گوشوارهها و انگشترهای متعدد با تزیینات رنگارنگ مانند لاجورد و فیروزه و کارنلین استفاده میکردند.
مشابه با این، در چین چند هزار سال پیش، مردان مرفه و بلندپایه سلسلههای شانگ و ژو چین موقعیت خود را با آویزهای زینتی، سنجاق سر، حلقهها، و گوشوارهها به نمایش میگذاشتند. یشم خواستنیترین سنگ برای آنها بود.
اکنون بیش از هر زمان دیگری، بازار جواهرات مملو از قطعات جسورانه و دیدنی برای مردان است. این بازگشت به لطف موجی از جواهرسازان نامدار و طراحان مبتدی است که هر روز رنگ و جواهر بیشتری را به دنیای کلیشهای مردان کتوشلوارپوشی که همه شبیه به هم لباس میپوشند برمیگردانند.