طبق مطالعههایی که روی موشها انجام گرفته است، داروهای روانگردان از الاسدی گرفته تا اکستازی، انعطافپذیری مغز را از نو برقرار میکنند، اما برخی محققان دراینباره تردید دارند.
داروهای روانگردان برای درمان بسیاری از عارضههای سلامت روان نویدبخشاند، اما محققان کاملا درک نکردهاند که چرا چنین آثار درمانی نیرومندی دارند. اکنون طبق مطالعهای که روی موشها انجام گرفته است، تمام داروهای روانگردان عملکرد یکسانی دارند، یعنی تنظیمات مغز را به حالت جوانی بازمیگردانند تا به آسانی بتواند اطلاعات جدید را جذب کند و بین یاختههای عصبی پیوندهای حیاتی برقرار کند.
دورنمایی که این یافتهها به دست میدهند این است که با داروهای روانگردان بتوان در بسیاری از انواع نظامهای رفتاری، یادگیری و حسی که عارضههای سلامت روان را دچار اختلال میکنند، تغییرات درازمدت پدید آورد.
این مطالعه در شماره ۱۴ ژوئن مجله نیچر منتشر شد.
روند کوتاه، مزیتهای طولانی
معروف است که روانگردانهایی از قبیل امدیامای (معروف به اکستازی)، کتامین و سیلوسایبین- ماده فعالی در قارچ جادویی- در ذهن تغییر ایجاد میکنند و ازجمله در برخی موارد توهمزا میشوند، اما هر ترکیب طی «روند» کوتاهی بر مسیر زیستشیمیایی متفاوتی در مغز اثر میگذارد و محققان متحیرند که چرا همه این داروها برای رفع درازمدت افسردگی، اعتیاد و دیگر عارضههایی سختدرمان، از قابلیت مشترکی برخوردارند.
گول دولن، متخصص عصبشناسی دانشگاه جان هاپکینز واقع در شهر بالتیمور ایالت مریلند و همکارانش، برای یافتن پاسخ این پرسشها به مطالعه چگونگی اثرگذاری روانگردانها بر رفتار اجتماعی موشها پرداختند. موشها فقط در دوره بحرانی نوجوانی که با رسیدن به بلوغ خاتمه مییابد، حس مثبتی از معاشرت کردن دارند.
این محققان به موشها یاد دادند که در لانهشان یک «اتاق خواب» را به اوقات معاشرت با دوستان اختصاص دهند و اتاق دیگر را برای اوقات تنهایی در نظر بگیرند. سپس چگونگی اثرگذاری روانگردانها بر انتخاب اتاق را بررسی کردند تا مشخص شود آیا دارو در مواقع بحرانی اثر دارد یا نه.
موشهای معاشرتی
طبق یافتههای قبلی گروه دولن، تزریق امدیامای به موشهای بالغ و در حضور سایر موشها، آنها را دوباره به دوره بحرانی نوجوانی بازمیگرداند و احتمال خوابیدن موشهای امدیامای دریافتکرده در اتاق اجتماعی را در قیاس با موشهای امدیامای دریافتنکرده افزایش میدهد که شگفتآور نبود، چون بهخوبی میدانیم که امدیامای باعث افزایش معاشرت در حیوانات و انسانها میشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این محققان برای مقاله جدیدشان به موشهای بزرگسال امدیامای یا یکی از چهار داروی روانگردان ایبوگین، الاسدی، کتامین و سیلوسایبین که مشخص نیست قابلیت معاشرت را تقویت کند، تزریق کردند. احتمال انتخاب اتاق معاشرت بهوسیله موشهایی که هر کدام از این داروهای روانگردان را دریافت کرده بودند، از موشهایی که این داروها را دریافت نکرده بودند بیشتر بود، یعنی هر کدام از این داروها میتواند موش را دوباره به دوره بحرانی نوجوانی بازگرداند.
اما اگر تزریق کتامین به موشها آنقدر زیاد باشد که هوشیاریشان از بین برود و بنابراین حضور دوستان را از یاد ببرند، اتاق اجتماعی را ترجیح نخواهند داد، یعنی این داروها فقط در صورتی که در محیط معاشرت تزریق شده باشند دوباره موش را به دوره بحرانی معاشرت اجتماعی بازمیگردانند. مدت بازگشت به دوره بحرانی نوجوانی برای هر دارو متفاوت است و از یک هفته برای کتامین تا بیش از چهار هفته برای ایبوگین فرق میکند.
این گروه محققان سپس مغز این جانوران را بررسی کردند و متوجه شدند یاختههای عصبی در بخشهایی خاص از مغز نسبت به «هورمون دلبستگی» یعنی اکسیتوسین حساستر شده بودند. دولن حدس زد که داروها یاختههای عصبی را به حالتی موسوم به متاپلاستیسیتی میبرند که سبب میشود یاختهها در برابر محرکهایی مانند اکسیتوسین واکنش بیشتری نشان دهند. این حالت سبب میشود احتمال سیمبندی مجددشان افزایش یابد و اتصالهای جدیدی تشکیل دهند که نشانگر واکنش نشان دادن یاختههای عصبی است. همچنین ژنهایی که یک ماتریس پروتئین را در سطح یاختههای عصبی تنظیم میکنند، شروع به فعالیت میکنند. دولن میگوید اصلاح کردن این ماتریس میتواند شاخههای یاختههای عصبی را آزاد کند تا رشد کنند و اتصالهای جدیدی پیدا کنند.
داروهای راهگشا
دولن میگوید روانگردانها همانند شاهکلید عمل میکنند و با ایجاد حالت متاپلاستیسیتی در یاختههای عصبی، از انواع بسیار دورههای بحرانی و نهفقط دوره معاشرتپذیری رمزگشایی میکنند. نتیجه نهایی به محیط تزریق این داروها یعنی میزان ارتباط اجتماعی در این مورد خاص، بستگی دارد. به گفته او، طبق این نتایج «بین بازگشت به دوره بحرانی و تغییر هوشیاری که بین تمام روانگردانها مشترک است، برخی روابط مکانیکی وجود دارد».
تاکائو هنش، متخصص عصبشناسی دانشگاه هاروارد در کمبریج ماساچوست، میگوید این مقاله در یافتن سازوکارهای زیستشناختی چگونگی کارکرد داروهای روانگردان «پیشتاز» است. او میگوید: «این امید را زنده کرد که دورههای بحرانی بازگشتناپذیر نیست و شناخت خیلی دقیق اثر داروهای روانگردان میتواند کلید بازگشت حالت پلاستیستی مغز باشد.» او میافزاید رفتار اجتماعی خیلی پیچیده است و اثرات این داروها در سایر بخشهای مغز را هم باید مطالعه کرد.
اما دیوید اولسن، متخصص زیستشیمی دانشگاه کالیفرنیا در شهر دیویس، دراینباره تردید دارد و میگوید این داروها ممکن است در بخشهای معینی از مغز اتصالات فیزیکی بین یاختههای عصبی را تغییر دهند، نه آن که حالت متاپلاستیسیتی پدید آورند و سبب شوند یاختههای عصبی در برابر محرک محیطی پذیراتر باشند.
دولن اکنون در حال بررسی است که آیا داروهای روانگردان قادر به بازگشایی سایر انواع دورههای بحرانی و ازجمله دورههای بحرانی دستگاه حرکتیاند یا خیر. به گفته او، این بازگشایی میتواند مدت بهرهمندی سکتهکردهها از فیزیوتراپی را افزایش دهد، درحالیکه اکنون فقط تا چند ماه نخست بعد از سکته چنین کاری میسر است.