کنشگران میراث باستانی در استان فارس روز یکشنبه ۲۱ بهمن با انتشار تصاویری از تخریب گسترده و آتش زدن بخشی از تخت گوهر خبر دادند. تخت گوهر یک بنای تاریخی دوران هخامنشیان در نزدیکی تخت جمشید است.
سیاوش آریا، پژوهشگر و کنشگر حوزه میراث تاریخی میگوید: «قاچاقچیان و جویندگان اموال تاریخی به بهانه پوچ و خیالانگیز یافتن گنج، به بنای نامدار و هخامنشی تخت گوهر در مرودشت یورش برده و با کندوکاوهای غیرمجاز در نزدیکی آن، گودالهایی را پدید آورده و به لایههای باستانشناختی محوطه آسیب جدی و برگشتناپذیری وارد کردهاند. همچنین با آتش روشن کردن در کنار یادمان تخت گوهر و پرتاب ترقه دستی به بخشی از بلوکهای سنگی بنا آسیب جدی رسانده و چهره یادگار پارسیان را خدشهدار کردهاند.»
او همچنین با انتقاد از اینکه در چند سال اخیر اتاقک نگهبانی برای حفاظت از این بنای دو هزار و ۵۰۰ ساله هم حذف شده است، افزود که تخت گوهر اکنون «روزگار غمباری را پشت سر میگذارد و به دست فراموشی سپرده شده است». این درحالی است که امروز مدیرکل اداره میراث فرهنگی استان فارس از وجود «۷۰ سنگنگاره ثبتنشده تاریخی» در دشت مرودشت خبر داده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بنای تخت گوهر در روستای زنگیآباد مرودشت که در نزدیکی محوطه نقش قهرمانان و در حریم درجه یک میراث جهانی پارسه و نقش رستم قرار دارد، پس از سالها تلاش فعالان حوزه میراث باستانی، در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۸۴ خورشیدی به ثبت ملی رسید. تخت گوهر یک سکوی سنگی بزرگ است که باستانشناسان معتقدند احتمالا جایگاهی آیینی یا سکویی مرتبط با مراسمهای خاص مذهبی در دوره هخامنشیان و داریوش بزرگ بوده است.
اکنون کنشگران میراث تاریخی میگویند در کنار تخریبهای عامدانه، رویش علفهای هرز و خودرو و رخنه گلسنگها در درون بلوکهای سنگی تخت گوهر سبب فرسودگی و پوسیدگی و آسیب جدی به این بنا شده است که دلیل آن، بیتوجهی کامل مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی به اختصاص بودجه کافی برای حفظ و حراست آثار تاریخی ایران است.
همچنین ایسنا گزارش داده است که یکی دیگر از چالشهای بزرگ تخت گوهر، دستدرازی زمینداران و کشاورزان به عرصه و حریم ممنوعه این بنا است. کشاورزان به محوطه تخت گوهر دستدرازی کرده و کل محوطه آن را شخم زدهاند.
در ۵۰ متری تخت گوهر بقایای بنای دیگری از دوره هخامنشیان نیز وجود دارد. با آنکه از دههها قبل میلکوبی و شخمزنی در این حریم ممنوع شده بود، ولی حالا بدون رعایت ضابطه و قانونهای میراث فرهنگی، سراسر عرصه تخت گوهر شخم زده شده و به لایههای باستانشناختی محوطه آسیبهای جدی وارد شده است.
برخی از منتقدان جمهوری اسلامی بر این باورند که بیتوجهی به حفظ میراث چند هزار ساله، در کنار نابودی عمدی یا ساختوسازهای غیرقانونی در درون و اطراف محوطههای باستانی، ممکن است سیاستی عامدانه ازسوی روحانیون و دولتهای جمهوری اسلامی و ناشیاز افکار ایرانستیزانه برای نابودی آثار تمدن ایران باستان باشد.
سکوی سنگی تخت گوهر که از نظر طرح، اندازه و سبک و شیوه چیدمان قطعههای سنگی، به دو پلکان نخست آرامگاه کورش بزرگ در پاسارگاد شبیه است، در نوشتههای تاریخی کشفشده با نامهای گوناگونی مانند تخت رستم، تخت گوهر و تخت طاووس آمده است.
ارنست هرتسفلد، باستانشناس آلمانی در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، پس از دعوت رضاشاه پهلوی، به ایران آمد. او نخستین باستانشناس و خاورشناسی بود که تخت رستم را آرامگاه در حال ساخت و ناتمام کمبوجیه، فرزند کورش بزرگ، دانست. پس از آن، این نظریه هوادارانی پیدا کرد و امروزه نظریه غالب در انتساب و کاربری این بنا است. هرتسفلد از استودانهایی (ساختار سنگی یا سفالی) که بعدتر بر سطح ناتمام سازه پدید آمد مستندنگاری کرد و کوشید تا با برداشتن شماری از بلوکها از جای خود به لوح پی بنای آرامگاه دست یابد.
همچنین اریک اشمیت، که از سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۷ خورشیدی و پس از هرتسفلد سرپرستی کاوشهای موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو در ایران را برعهده داشت، گفته بود اگر ادعای هرتسفلد درمورد تعلق تخت رستم به کمبوجیه اثبات شود، به معنای قدمت بیشتر پیشینه نخستین فعالیتهای ساختمانی در دشت مرودشت است و بنابراین نخستین فعالیتهای ساختمانی در این منطقه به پیش از زمان داریوش بزرگ و به سالهای ۵۳۰ تا ۵۲۲ پیش از میلاد بازمیگردد.