برنارد فیلان، شهروند ایرلندی - فرانسوی، که در ماه مه (اردیبهشت) پس از سپری کردن حدود هشت ماه حبس، از زندانهای ایران آزاد شد، میگوید که از زمان رهایی، به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دچار شده است و نمیتواند خاطرات تلخ آن دوران را فراموش کند.
این مرد ۶۴ ساله که در صنعت گردشگری فعال است و آبان گذشته همزمان با خیزش سراسری مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی برای پنجمین بار به ایران سفر کرده بود، در مشهد به دست ماموران جمهوری اسلامی بازداشت شد. قضات دادگاه با اتهاماتی همچون ارسال اطلاعات به کشور بیگانه، برنارد فیلان را به شش سال و نیم زندان محکوم کردند. او این اتهامات را همواره رد کرده است.
به گزارش وبسایت ایرلندی آرتیای، این زندانی ایرلندی - فرانسوی که از شرایط جسمی مناسبی برخوردار نبود و خانوادهاش بارها هشدار داده بودند که جان او در خطر است، درنهایت پس از گذشت حدود هشت ماه آزاد شد و به فرانسه بازگشت. با این حال، او میگوید که در کابوسهایش همچنان خواب میبیند که در زندانهای ایران گرفتار است و هدف بدرفتاری قرار میگیرد.
برنارد فیلان در تازهترین گفتوگوی خود، از روزهایی گفته است که به او گفته میشد «در زندان خواهی مرد». او با یادآوری این خاطره تلخ و ترسناک، تاکید میکند که در نتیجه این بدرفتاریها دچار مشکلات روحی شده است و مقامهای فرانسوی خدمات روانپزشکی در اختیار او قرار دادهاند.
او در این مصاحبه با اشاره به این که حتی برخی رویدادهای کوچک روزمره نیز خاطرات دردناک دوران اسارت در زندانهای ایران را برایش یادآور میشود، گفت: «حدود یک هفته پیش در یک مهمانی حضور داشتم و شخصی پیراهن مشکی آستینبلند پوشیده بود. با دیدن آن لباس رنگم پرید و به یاد آوردم که مسئولان و نگهبانان زندان در تعطیلات مذهبی پیراهنهای سیاه آستینبلند میپوشند.»
او در بخش دیگری از خاطراتش تاکید کرد: «کابوسها رهایم نمیکنند. با اینکه قرصخواب میخورم، شبها خوب نمیخوابم، کابوس میبینم که روی زمین افتادهام و لگد میشوم. بعد با گریه بیدار میشوم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برنارد فیلان با مرور روزی که دستگیر شد، گفت که همراه دوست ایرانیاش مشغول عکسبرداری از مسجدی در مشهد بود که چند مامور وسایلشان را گرفتند و آنها را برای بازجویی بردند. او افزود: «این آخرین باری بود که دوست ایرانیام را دیدم.»
او تاکید کرد که پس از انتقال به زندان، در سلولش در طول شب صدای ضربوجرح (زندانیان دیگر را) میشنیده و در مرکز بازجویی، حدود سه هفته با پتو روی زمین خوابیده است. در بازجویی از او «سوالات عجیبی» پرسیده شد، از جنبش جلیقهزردها در فرانسه، وضعیت تاهل، کتابها و فیلمهای محبوبش، و اینکه آیا کودکی را به فرزندخواندگی پذیرفته است یا نه.
برنارد فیلان گفت که غمانگیزترین روز در روزهای اولیه بازداشت او، روزی بود که به دروغ به او گفتند قرار است به فرانسه برگردد. او افزود: «خیلی خوب بلدند که آدم را امیدوار کنند و بعد امیدش را بگیرند. من از نظر جسمی ترسی نداشتم، اما آنها کاری را انجام دادند که به آن «شکنجه سفید» میگفتند؛ یعنی امیدواری و بعد ناامید کردن زندانی. این شکنجه روانی است.»
او گفت که وقتی بالاخره ایران را ترک کرد، از شوق اشک میریخت: «میدانستم که سرانجام بیرون خواهم رفت، اما نمیدانستم شش ماه دیگر بیرون میروم یا شش سال دیگر.»
این شهروند ایرلندی – فرانسوی در عین حال افزود: «ما مهرهای برای تبادل زندانی با اروپا بودیم. آزاد شدیم، چون بلژیکیها یک زندانی ایرانی را در مقابل چهار اروپایی آزاد کردند. این در حالی است که من جرمی مرتکب نشده بودم و فقط در زمانی نامناسب، در مکان اشتباهی حضور داشتم.»
او همچنین گفت که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، دیگر به ایران بازنخواهد گشت: «دوستان بسیار خوب زیادی در ایران دارم و بسیار ناراحتکننده است که احتمالا دیگر هرگز آنها را نخواهم دید.»
برنارد فیلان در پایان گفتوگویش تاکید کرد: «آنچه بر من گذشته، آسان نبوده است. بیش از هفت ماه در زندانهای ایران سپری کردم. یک هفته زندان مانند گذشت یک سال از زندگی انسان است، بنابراین حالا بسیار پیرم.»