نوشته ای از سردبیری ایندیپندنت انگلیسی
موضوع راضی ساختن ترامپ نیست، آنچه مطرح است این است که این چهره غیرقابل پیشبینی وقتی از دنده چپ بلند میشود، مقداری تعادل و خویشتنداری نشان دهد.
به نظر میرسد هیچ سلاحی، بزرگ یا کوچک، بدیع یا سنتی، مرگبار یا فقط محدود به ۲۸۰ ویژگی، وقتی دونالد ترامپ در حالتی است که عرض اندام کند، نادیده گرفته نمیشود. و زمانی که تصمیم میگیرد حمله کند، آمریکا، و نیز بقیه جهان، صدمه میبیند.
این که آیا توئیتهای ناجور و بی هدف، و از نظر اقتصادی نادرست، در باره جنگ تجارتی با چین نوشته شود؛ یا اعزام ناو هواپیما بر آبراهام لینکلن ( بعلاوه نیروی بمب افکن همراه آن) به آبهای ایران، دونالد ترامپ هرگز از برگرفتن گزینه جنگ خسته نمیشود. ونزوئلا، چین، ایران، مکزیک، ناتو، آفریقا ، کانادا و...
از مقولههای گوناگون، یکی که به چین مربوط میشود، برای آمریکا و اقتصاد جهانی از همه خطرناکتر است. آقای ترامپ در مورد چین هرگز کاملاً در اشتباه نبوده است. مانند پیشینیانش، او تطبیق با ورود دوباره مختل کننده چین به اقتصاد جهانی را دشوار دیده است.
بهره برداری از پول ملی، مقررات تجارتی، حفاظت از حقوق مؤلف، معیارهای کارگری و غیره، از دیر باز مقولههای ناراحت کنندهای بودهاند. پرزیدنت ترامپ راه کوتاه اولتیماتوم و جنگهای لفظی تهاجمی را برگزیده است، همانند آنچه در جدیدترین هجوم در رسانههای اجتماعی دیده میشود.
آقای ترامپ میخواهد کسری موازنه تجارتی کشورش با چین را، اگر بشود، فقط با کاهش صادرات چین به آمریکا پائین بیاورد. هدف خوبی است. کسری موازنه گسترده آمریکا با چین از دیرباز عامل منحرف کنندهای در بازار مالی جهان بوده است، که در بحران بانکی ۲۰۰۸ و رکود بزرگ پس از آن کارساز بود .
با این حال، او مسیری را برگزیده است که کسری موازنه را، اگر بشود، فقط با کاهش تجارت همه جانبه دوباره متوازن خواهد ساخت- کم کردن صادرات آمریکا به چین و برعکس. بر خلاف اصول اقتصاد ترامپی، مصرف کنندگان آمریکایی بابت محروم شدن از واردات چینی با قیمتهای رقابتی بهائی میپردازند. برای مثال، کشاورزان آمریکائی، سفارش کالاها را در حالی که چین خرید غله و گوشت از آنها را کاهش میدهد از دست خواهند داد.
وقتی اقتصاد چین متزلزل شود، اقتصاد جهانی گستردهتر نیز در چنین حالتی قرار می گیرد- واقعیتی که کاهش تولید در آلمان یا اخراج کارگران در شرکت اتومبیل سازی جاگوار لندرور نشان میدهد. چین اینک بازیگر چنان مهمی در تجارت جهانی است که ثروت و داراییهایش عملا بر هر ملت و هر نیروی کار و خانواده، هر کدام به طریقی، اثر میگذارد.
جدیدترین کوشش ترامپ برای زور گویی به چین- که خام مینماید- باید ناکام بماند. همچنین حالتهایش نسبت به ایران.
رئیس جمهوری، ظاهرا با الهام از جان بولتون مشاور امنیت ملی او، طرفدار دیرینه جنگ علیه تهران، ناو هواپیما بر را به خلیج فارس فرستاده است تا ایرانیان را متقاعد کند در مورد کوشش آنها برای فراهم آوردن زرادخانه اتمی جدی است.
این عمل البته علاوه بر برنامه تحریمهای جامعی است که حتی طرفهای ثالث که سعی دارند نفت ایران را خریداری کنند نیز در بر میگیرد - از جمله ژاپن، ترکیه و چین. این برنامه هم اینک ایران را در یک رکود اقتصادی عمیق فرو برده است و بر بی ثباتی منطقه در زمانی که دامنه تنشها به ندرت م تواند بالاتر باشد، میافزاید.
استقرار یک نیروی بمب افکن عظیم در یک قدمی آیتالهها پیام نادرستی به آنها خواهد فرستاد. زیرا هر رهبر ملی در ایران، خواه در یک دولت غیر نظامی یا حکومت مذهبی ولائی، چنین نتیجهگیری خواهد کرد که بهتر است آنها برای حفاظت از خودشان در به وجود آوردن یک نیروی بازدارنده اتمی شتاب کنند. آنها هم اینک متوجه شدهاند که چگونه کره شمالی آمریکا را ناچار ساخته است پشت میز مذاکره بنشیند، دقیقا به این دلیل که کشور فقیر به طریقی توانست به سلاحهای دارای قدرت انهدام جمعی دست پیدا کند.
شوربختانه برای چین، ایران و جامعه بینالمللی، ما با یک بچه لات در کاخ سفید سروکار داریم، اما کسی که مسئول یک ابر قدرت است، نه یک ترن در گلخانه.
تنها رویکرد ممکن، دست کم در کوتاه مدت، این است که با او معامله کنیم، و دست کم باربرخی از خواستههای منطقیتر آمریکا کنار بیائیم. بنابراین، ایران باید نسبت به رژیم بازرسی تسلیحات اتمی بازتر و شفافتر باشد، و آماده باشد در باره پیمانی که آمریکا فسخ کرده( اما اتحادیه اروپا به آن متعهد است) دو باره مذاکره کند.
چین نیز، به خاطر رشد اقتصادی پر ارزش خود- موتور خانه جهان- نیاز خواهد داشت رویکرد حتی لیبرالتری نسبت به سرمایه گذاری خارجی و حفاظت قانونی از سرمایههای اقتصادی، فرهنگی و فکری برگزیند. یک سیاست دریائی کمتر تهاجمی نیز دوستانی برای آن در منطقه و در میان شریکان پیشنهاد « کمر بند و جاده» فراهم خواهد آورد.
موضوع راضی ساختن ترامپ نیست، آنچه مطرح است این است که این چهره غیرقابل پیشبینی وقتی از دنده چپ بلند میشود، مقداری تعادل و خویشتنداری نشان دهد. درست است، مناسبات بینالمللی در عصر ترامپ به این جا رسیده است.
© The Independent