زمانی که شوکت میرضیایف، رئیسجمهوری ازبکستان، در سخنرانی در هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت که اوضاع کنونی افغانستان بر امنیت جهان اثر میگذارد، بیشتر کارشناسان این مقوله را به تکرار حادثهای از نوع یازده سپتامبر ربط دادند و عدهای نیز نوشتند طالبان هرقدر هم قدرتمند شوند، با توجه به ضعف سازمانهای تروریستی بینالمللی نظیر القاعده و داعش، امکان اینکه حادثه تروریستی دیگری چون یازده سپتامبر تکرار شود اکنون وجود ندارد.
اما در واقع اثرگذاری اوضاع افغانستان بر امنیت جهان از همین حالا آغاز شده است، ولی این بار طالبان نمیخواهند اشتباه بار اول حکومتشان را تکرار کنند و سازمانهایی را در کنارشان پرورش دهند که میخواهند خیزهای خیلی بلند بردارند. این بار طالبان بهصورت خزنده افراطگرایی را به کشورهای همسایه تزریق میکنند تا از این طریق برای خود حاشیه امنی ایجاد کنند.
مدیر یکی از مراکز پژوهشی ازبکستان بهتازگی گفته است که دهها سازمان افراطگرا در افغانستان خودشان را آماده میکنند که به کشورهای آسیای مرکزی حمله و نظامهای سکولار این کشورها را ساقط کنند. بختیار اورگاشیو، مدیر مرکز تحقیقاتی مانو در ازبکستان، روز شنبه به رسانههای داخلی آن کشور گفت که دهها سازمان افراطی در افغانستان خود را برای نفوذ به نظامهای سکولار در آسیای مرکزی و سرنگون کردن آنها آماده میکنند. او همچنین گفت که گروههای افراطگرا که سالها در سوریه جنگیدهاند اکنون به سوی افغانستان سرازیر میشوند و بهطور کلی هدفشان کشورهای آسیای میانه است. گروههایی چون کتیبه امام بخاری و کتیبه توحید و جهاد گروههای تازهایاند که پس از تنگ شدن عرصه در سوریه، حالا به سوی افغانستان میآیند. وزارت خارجه آمریکا سازمانهای تروریستی چون کتیبه توحید و جهاد را مربوط به شبکه القاعده دانسته است.
به گفته آقای اورگاشیو، افغانستان در حال حاضر امنترین و بهترین مکان برای گروههای افراطگرا است تا از آنجا به کشورهای آسیای مرکزی نفوذ کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تنها گروههایی چون القاعده و داعش نیستند که قصد نفوذ به آسیای مرکزی دارند. گروههای دیگری نیز که بیشترشان از شهروندان کشورهای آسیای مرکزی تشکیل شدهاند در ۲۰ سال گذشته در کنار طالبان جنگیدهاند. اکنون که این گروه در کسب قدرت در افغانستان به پیروزی رسیده است، انگیزه این سازمانها برای قدرت گرفتن در کشورهای آسیای مرکزی افزایش یافته است. گروههایی چون حرکت اسلامی ازبکستان و انصار مجاهدین تاجیکستان از جمله سازمانهای تروریستیاند که از دور اول قدرتگیری طالبان با این گروه همراه بودند و اکنون در صدد نفوذ به داخل خاک کشورهای آسیای مرکزیاند.
در داخل خاک این کشورها نیز حرکت به سوی افراطگرایی کمکم در حال شکلگیری است. گزارش یک مرکز تحقیقاتی در ازبکستان نشان میدهد که دولت آن کشور در یک سال گذشته بیشتر از ۵۰۰ شهروند را که گرایشهای افراطی داشتهاند بازداشت کرده است. در تاجیکستان نیز، در مناطقی که در گذشته محل تنش و برخورد دولت با گروههای اسلامگرا بوده است، اکنون رشد و نفوذ دوباره افراطگرایان دیده میشود.
بهطور کلی، ناحیه فرغانه که میان کشور های تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، و منطقه سین کیانگ چین قرار گرفته است، از دههها پیش در حال تولید افراطگرایی بوده است. با وجود سرکوب خشنی که دولتهای تاجیکستان و ازبکستان در این منطقه اعمال کردهاند، فرغانه همچنان محل تنش و نزاع بوده است. اکنون که اوضاع در منطقه یک بار دیگر به نفع افراطگرایان دگرگون شده است، ناحیه فرغانه نیز دوباره در حال تبدیل شدن به کانون داغ افراطگرایی در آسیای مرکزی است.
برای برخی کشورهای جهان نیز رشد افراطگرایی در آسیای مرکزی امری بایسته و مطلوب است، زیرا این کشورها حوزه فعالیت و قدرت روسیهاند. با توجه به انزوای روسیه بهعلت حمله به اوکراین، تعدادی از کشورهای جهان بدشان نمیآید که در این منطقه تنش زیادتری شکل بگیرد، زیرا باعث میشود توجه روسیه به این منطقه بیشتر شود و بهنحوی آن کشور را در حیاط خلوت خودش درگیر کند.
اما جهان نباید از یاد ببرد که افراطگرایی دینی میلی بیانتها به گسترش و جهانشمول شدن دارد. مشکل اساسی این است که افراطگرایی را نمیتوان با شیوههای متعارف مهار کرد. حتی بستن در جهان به روی کشورهایی چون افغانستان هم نمیتواند از گسترش افراطگرایی جلوگیری کند. در نتیجه، این دود حتی اگر به چشم آسیای مرکزی برود، به چشم همه جهان خواهد رفت.
این احتمال وجود دارد که اگر گروه طالبان نخواهد یا نتواند جلو سر و سامان گرفتن جنبشهای افراطگرا در پشت مرزهای کشورهای آسیای مرکزی را بگیرد، دولتهای آن منطقه ناگزیر از تدابیری شوند که شعله آتش را در همان افغانستان محدود کند. نمونه آن حمایت از مخالفان طالبان و تقویت جبهه مقاومت ملی است.
پیش از این نیز روسیه و کشورهای آسیای مرکزی در مقابل طالبان از مخالفانشان حمایت کرده بودند. مسلما اگر سیاستهای انحصارطلبانه و تکقومی طالبان ادامه پیدا کند که در اثر آن ظلم زیادی به دیگر اقوام در افغانستان شده است و در کنار آن، سازمانهای تروریستی افراطگرای متمایل به آسیای مرکزی نیز رشد کنند، هستههای مقاومت تازه و قویتری در شمال افغانستان برای مقابله با طالبان شکل خواهد گرفت.