هرات به شهر چادر‌های موقت تبدیل شده است

ترس از تداوم و تکرار زمین‌لرزه نمی‌گذارد شهروندان هرات به خانه‌هایشان برگردند

هر بار که ساکنان شهر هرات به این نتیجه رسیده‌اند که زلزله تمام شده و وقت برگشتن به خانه‌ها است، بار دیگر زمین‌لرزه سنگینی آنان را به خیابان برگردانده است. زلزله‌ای به بزرگی ۶.۳ که یکشنبه رخ داد، امید شهروندان هرات را برای برگشت به خانه‌ها، تا روز‌های متوالی دیگر به یاس تبدیل کرده است. این روز‌ها حاشیه‌های تمام خیابان‌ها، پارک‌های داخل شهر و حتی کوچه‌ها و بلوار‌های وسط خیابان، پر از خیمه‌هایی است که شهروندان هرات و زلزله‌زدگانی که از شهرستان‌های اطراف هرات به این شهر آمده‌اند، در آن‌ها زندگی خود را پیش می‌برند. به گزارش «عمان دیلی آبزرور» (OMAN DAILY OBSERVER)، اکثر شهروندان هرات از خوابیدن در داخل خانه‌های خود هراس دارند. مسجد‌ها خالی از نمازگزاران است و مردم ترجیح می‌دهند نماز را در فضای باز ادا کنند. ساختمان‌های اداری تقریبا خالی است، پاساژ صرافی‌ها که شلوغ‌ترین منطقه هرات بود، همچنان خالی و بسته است و تنها منطقه شلوغ هرات، فرودگاه است؛ زیرا هرکسی که توانی دارد، می‌خواهد از هرات خارج شود. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بیشتر مجتمع‌های آپارتمانی در هرات آسیب دیده‌اند، اما نه به اندازه خانه‌های آجری که اکثر آن‌ها ویران شده و فروریخته‌اند. هرات این روز‌ها تبدیل به شهر چادر‌ها شده است و مردم همه با یک سوال حل‌ناشده رو‌به‌رویند؛ اینکه چه زمانی می‌توانند به خانه‌ها برگردند و زندگی‌شان به روال عادی بازگردد. 

رستم یعقوبی، شهروند ۴۵ ساله هرات که چادرش را در یک زمین خالی در حومه شهر برپا کرده است، می‌‌گوید، «به شدت ترسیده‌ام. فکر می‌کردم زنده نخواهم ماند. حتی توان فکر کردن به آینده را هم از دست داده‌ام و نمیدانم چه خواهد شد.» 

در حیاط مسجد جامع هرات که فضای بزرگی دارد، صد‌ها خانواده هراتی چادر برپا کرده‌اند؛ از جمله عصمت‌الله خالقی. او می‌گوید تمام زندگی‌اش حالا همین چادر شش‌متری است، زیرا هیچ‌یک از اعضای خانواده جرات ندارند به خانه بروند. او می‌گوید نه آبی برای نوشیدن دارند و نه نانی برای خوردن. حتی توالت/دستشویی هم ندارند. خالقی می‌گوید، چهارشنبه پس از این که زلزله تمام شد، یک بازرگان با مقداری آب برای نوشیدن به محل چادر‌های آنان آمد، اما چنان ازدحام عجیبی برای دریافت آب ایجاد شد که عده‌ای زیر دست‌و‌پا ماندند. 

برای مردمی که سال‌ها است با فقر دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، زلزله هم به چالشی تازه بدل شده است. اکثر کسانی که در چادر‌ها زندگی می‌کنند، نگران بیکاری روز افزون‌اند که زلزله پدید آورده است. مجیب‌الرحمن ۴۵ ساله یکی از این افراد است. او تا پیش از وقوع زلزله، با ریکشای خود (‌اتومبیل سه چرخه مخصوص مسافرکشی) می‌توانست هزینه‌های اولیه زندگی‌اش را تامین کند. اما حالا کسی نیست که بخواهد از جایی به جای دیگر برود. او که خود در چادرش در داخل پارک ملت در حاشیه شمالی شهر هرات نشسته است، می‌گوید: «زمانی در این شهر کسب‌وکار به اندازه کافی بود. من در مسند مدیر ایمنی در پروژه‌های زیربنایی که سازمان توسعه بازسازی ‌آمریکا (USAID) اداره می‌کرد، کار می‌کردم و ماهانه ۶۰۰ دلار درآمد داشتم. اما با سقوط دولت جمهوری و خروج سازمان‌های خارجی، مجبور شدم برای خود سه‌چرخه‌ ریکشا تهیه کنم و مسافر انتقال دهم.» او می‌گوید حالا روزانه حدود ۱۵۰ افغانی، معادل دو دلار، درآمد دارد. به گفته مجیب‌الرحمن، حالا ظاهرا امنیت در افغانستان تامین شده، ولی مردم نانی برای خوردن ندارند، چون کاری وجود ندارد. به همین دلیل، افغانستان دوباره برای مردم جهنم شده است. 

خالی بودن خانه‌ها از سکنه، نگرانی از دزدی و سرقت اموال مردم و وسایل خانه‌ها را بالا برده است. اما تاکنون خبر و گزارشی از سرقت خانه‌ها منتشر نشده است. دلیل آن شاید رویکرد به‌شدت خشن طالبان در قبال اعمال غیرقانونی، از جمله دزدی، باشد. شیوه‌ای که طالبان در مواجهه با دزدان در پیش می‌گیرند، امکان تکرار این عمل را کاملا منتفی می‌کند. ماموران طالبان پیش از تحویل دادن دزد به مراجع قضایی، آنقدر او را می‌زنند یا شکنجه می‌‌کنند که دزد به مرگ راضی می‌شود. پس از آن، مراجع قضایی هم که از ملا‌های طالب تشکیل شده، حتی برای کوچک‌ترین دزدی، حکم قطع دست یا شلاق صادر می‌کنند. به همین دلیل، دزدی و سرقت تا حد زیادی در شهر‌های افغانستان کاهش یافته است. 

با گذشت ۱۰ روز از نخستین زمین‌لرزه هرات و پس‌لرزه‌های قوی‌تر آن، دورنمای روشنی برای برگشت مردم به خانه‌هایشان به‌چشم نمی‌خورد. شایعه‌هایی که درباره احتمال تکرار زمین‌لرزه و امکان وقوع زلزله‌ای شدیدتر در هرات، در شبکه‌های اجتماعی به نشر می‌رسد، جرات برگشت به خانه‌ها را از مردم گرفته است. با این حال، ادامه این وضعیت هم دیگر ممکن نیست، زیرا مردم برای ادامه زندگی باید به سر کار‌های خود برگردند. کمک‌ها در حدی نیست که چرخ زندگی و حتی نیازهای اولیه مردم را بچرخاند. حتی در همین کمک‌ها هم مواردی از فساد و سوءاستفاده به‌چشم می‌خورد؛ تا جایی که مردم از سازمان‌های کمک‌رسان درخواست کرده‌اند که کمک‌ها را خودشان به صورت مستقیم به نیازمندان برسانند و از عوال واسطه برای رساندن کمک استفاده نکنند. 

مشخص نیست  که مردم تا چند روز دیگر خواهند توانست در چادر‌ها و بیرون از خانه‌های خود زندگی ککند. اما ادامه این وضعیت هم دیگر چندان امکان‌پذیر نیست، زیرا دیگر سرمایه‌ای برای تهیه مایحتاج‌ و رفع نیازهای اولیه‌شان باقی نمانده است.