لبنان که در ژوئيه ۲۰۰۶ جنگ وحشتناکی را پشت سر گذاشت، امروز بار دیگر پس از ۱۷ سال با وضعیت دشوار مشابهی روبرو است و تنها تفاوت این است که در جنگهای کنونی از فناوریهای پیشرفتهتر و سلاحهای مرگبارتری استفاده میشود.
شهروندان لبنان هنگام تماشای وحشت جنگ غزه، همان خاطره تلخ را به یاد میآورند و با نزدیک شدن به فصل تعطیلات و نگرانی جهانگردان از گرفتار شدن در ورطه جنگ احتمالی در لبنان، به سرنوشت کشور و تنها فرودگاه آن میاندیشند.
درگیری در مرز لبنان و اسرائيل و تلاش برای درگیر کردن لبنان در جنگی که هیچ ربطی به آن ندارد، به افزایش نگرانی مردم لبنان منجر شده است. زیرا هیچ شهروند لبنانی بهعنوان اسیر یا گروگان در زندانهای اسرائيل وجود ندارد، بلکه هیاهویی که به راه افتاده است تنها برای اثبات همبستگی بین نیروهای «محور مقاومت» است که در محور تهران میچرخند و هدفشان تحقق منافع رژیم جمهوری اسلامی ایران و اجرای برنامههای آن در منطقه است.
شعار درگیری با اسرائيل در مرز لبنان به منظور وادار کردن تلآویو به عقبنشینی برخی از نیروهایش از نوار غزه و کرانه باختری نشان داد که این راهبرد نتوانست هیچ تغییری در میدان جنگ غزه ایجاد کند و نیروهای اسرائيلی بهجای اینکه به بلندیهای جولان و جنوب لبنان بازگردند، در جبهههای متعددی در نقاط مختلف نوار غزه و کرانه باختری به جنگ علیه فلسطینیان ادامه میدهند.
راهبرد حزبالله جز اینکه جنوب لبنان را در آتش جنگ فرو برد، نتیجه دیگری در پی نداشت. با توجه به ابعاد این خطر، کشورهای خارجی که از گسترش جنگ بیم داشتند، برای جلوگیری از گسترش دامنه جنگ به لبنان تلاش کردند. واشنگتن و پاریس تهدیدهای جدی اسرائيل را به گوش همه رساندند که «اگر عملیات از جنوب لبنان با موشکبارن از راه دور یا تجاوز به حصار مرزی و نفوذ از آن ادامه یابد»، تلآویو واکنش سختی نشان میدهد و حزبالله مسئولیت پیامدهای ناگوار این واکنش را برعهده خواهد داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با توجه به فشار شهرکنشینان اسرائيلی که بهدلیل نگرانی از حملات موشکی از سمت لبنان، قصد بازگشت به شهرکهای شمالی را ندارند، تلآویو تهدید کرد که بیروت، حومه جنوبی این شهر و سراسر لبنان را ویران خواهد کرد. به همین دلیل، فرستادگان واشنگتن و پاریس فرمولهایی را برای اجرای قطعنامه شماره ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل که در پایان جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ صادر شد ارائه کردند.
به گزارش شبکه خبری الحدث، براساس این توافقنامه، اعضای حزبالله از جمله لشکر رضوان در منطقه جنوب لیتانی باقی خواهند ماند، اما حزبالله باید تمام سلاحهای سنگین (موشکها و توپخانه) را از شمال رودخانه خارج کند و از آنها استفاده نکند. در عین حال، ارتش لبنان و نیروهایی فرانسوی که در چهارچوب یونیفل ماموریت انجام میدهند، مسئولیت گشتزنی در امتداد نوار مرزی را برعهده خواهند داشت تا امنیت مرز را تامین کنند و هیچگونه تخلفی از سوی فلسطینیها یا طرفهای دیگر در مرز لبنان و اسرائيل صورت نگیرد.
از سوی دیگر، نیروهای آمریکایی که در اسرائیل ماموریت انجام میدهند، همراه با ارتش اسرائيل در نوار مرزی با لبنان به گشتزنی میپردازند تا بر روند اجرای مفاد توافقنامه نظارت کنند. البته این توافق به سود هر دو طرف است؛ تلآویو از یک سو زمینه بازگشت شهرکنشینان را به شهرکهای شمالی فراهم میکند و از سوی دیگر، نوعی آرامش و ثبات را مشابه آنچه از سال ۲۰۰۶ تا هنگام وقوع عملیات طوفانالاقصی ادامه داشت در شمال اسرائیل برقرار میکند.
حزبالله نیز از این توافق سود میبرد، زیرا به مردم جنوب لبنان اطمینان میدهد که سناریوی ۲۰۰۶ بار دیگر تکرار نخواهد شد، بهویژه اینکه کمکهای کشورهای عربی برای بازسازی لبنان نیز با توجه به مواضع ضدعربی حزبالله در دسترس نخواهد بود. علاوه برآن، حزبالله در ازای این توافق به دستاوردهای سیاسی دست مییابد که آن را قادر میسازد نامزد مورد حمایتش را به مقام ریاستجمهوری برساند و موقعیتش را در نهادهای امنیتی، نظامی، اداری و قضایی لبنان تقویت کند.
همچنین حزبالله قصد دارد با استفاده از این فرصت، اصلاحاتی را در قانون اساسی لبنان ایجاد کند که براساس آن، معاون رئیسجمهوری و جانشین فرمانده کل ارتش لبنان از میان شیعیان انتخاب شوند. افزون برآن، در صورت کشف و استخراج مقادیر قابل ذکری از نفت و گاز در لبنان، حزبالله قرار است سهم مشخصی از آن دریافت کند. این در حالی است که به نظر میرسد واشنگتن و پاریس با اعطای امتیازات به حزبالله مشکلی ندارند.
تهران نیز بهدلیل اینکه هیچ جایگزین دیگری پیش رو ندارد و از رویارویی مستقیم با اسرائيل یا شعلهور شدن جنگی در قلمرو نفوذش که به قدرت حزبالله پایان دهد اجتناب میکند، خواستار انعقاد چنین توافقی میان دو جانب است. اسرائيل هم بهدنبال دستیابی به این توافق است، زیرا جایگزین آن آغاز نبردی مشابه با جنگ جاری در نوار غزه است.
در نتیجه میتوان گفت که لبنان بر سر دوراهی خطرناکی قرار دارد که یک سمت آن راهحل دیپلماتیک و سمت دیگرش فروافتادن در میدان نبرد است و در این میان مردم لبنان در هر دو حالت قربانی معامله یا جنگ خواهند شد، زیرا دست نیافتن به توافق به معنای جنگ با اسرائيل است، در حالی که رسیدن به توافق، مردم لبنان را بیش از پیش تحت کنترل حزبالله قرار میدهد.