لیورپول در نهایت به آنچه که مهم بود رسید، هر چند که میتوانست نتیجهای بهترین از این را رقم بزند.
تیمی که شانس اول قهرمانی است، منچستر یونایتد را برد تا بیست و یکمین پیروزی خود از مجموع 22 بازی را کسب کند. اما این پیکار خیره کننده که معمولاً با اعداد و ارقام تعریف میشود – به ویژه 19 و 30 – به نتیجهای که باید ختم نشد. این رقابت با گل دقایق پایانی محمد صلاح با نتیجه 2-0 خاتمه یافت، اما میتوانست 6-0 شده و البته به نوعی هم ممکن بود 1-1 به پایان برسد.
نیمه دوم هیجان انگیز این مسابقه در اغلب دقایق به شکل تحقیر کنندهای تبدیل شد به رقابتی یک طرفه به سود لیورپول و در نهایت این بازی زیبا با با کسب یک نتیجه خوب برای این تیم، رضایت بخشتر نیز شد.
منچستر یونایتد تنها قربانی دیگری در مسیر کسب نوزدهمین مقام قهرمانی بود. این مسابقه فرصتی بود برای یادآوری فرصتهای از دست رفته این تیم که با شعار هواداران طعم تندتری هم گرفت. برخی از تماشاگران در اغلب زمان مسابقه شعارهایی در ارتباط با تراژدی «هیلزبورو» سر دادند.
بازیکنان لیورپول با پاسخ خود، خاطرنشان کردند که آینده از آنان آست و گل دقایق پایانی محمد صلاح اشارهای بود به فاصله حقیقی این دو تیم با هم، که به سان یک شکاف ژرف است.
این مسابقه میتوانست برای یونایتدیها بدتر از اینها به پایان برسد اما برای لیورپول این بازی تنها یکی از نقاط شگرف این فصلش بود. برتری بی چون و چرای لیورپول در پیکارهای این فصل به ندرت در نتایج پایانی مسابقات خودش را نشان داده. اغلب مسابقههای این فصل لیورپول با اختلاف اندکی به سود این تیم پایان رسیده است.
این مسابقه هم یادآور پیروزی هفته گذشته بر «تاتنهام هاتسپر» بود. این رقابت همچنین نشان دهنده ظرفیت منچستر یونایتد بود که وقتی نابودی کامل را نزدیک احساس میکند، دستکم تلاشش را میکند. اوله گونار سالسشر از این بابت شایسته تقدیر است حتی با اینکه این مسابقه شکاف عظیم میان ایدههای فوتبالی او تفکر لیورپول را به روشنی به تصویر کشید.
او باید شکست سختی را متحمل میشد. گل اول کافی بود تا تکلیف مسابقه را معین ساخته و پایان داستان را مشخص کند.
در این پیکار قدرت لیورپول و آشفتگی منچستر یونایتد خیلی زود نمایان شد، به ویژه از آنجایی که این هشتمین گلی بود که یونایتد در این فصل از روی ضربات شروع مجدد دریافت میکرد.
این نوع گل خوردن نشانگر درسی که خوب آموخته نشده نیست، بلکه به وضوح نشان میدهد که به این ضعف اصلا توجهی نمیشود. منچستر یونایتد هر 11 بازیکن خود را درون محوطه جریمه داشت و به نوعی در وضعیتی قرار داشت که کوتاه قدترین بازیکن این تیم، براندن ویلیامز، باید با بلند قامتترین بازیکن زمین مواجه میشد. ویرژیل فن دایک از او و سایر بازیکنان خط دفاع یونایتد گذشت تا توپ را به گوشه بالای دروازه بکوبد.
شما میتوانید بگویید که ویلیامز و هری مگوایر قربانی سیستم یارگیری منطقهای خود شدند، اما در اینجا اصلاً یارگیری صورت نگرفت.
داستان این رقابت این بود؛ منچستر یونایتد تقریبا در هیچ زمینهای نتوانست به گرد لیورپول برسد.
وقتی یکی از بازیکنان یونایتد به «چالشی» نزدیک میشد، مثل زمانی که «داوید دخیا» برای تصاحب توپ خیز برداشته و با فن دایک شانه به شانه شد، سوت داور به نشانه خطا به صدا در آمد.
بحث بر سر این صحنه که نشانگر یکی از اجزاء پیروزی لیورپول بود، همچنان باز بود اما با عقب افتادن یونایتد با دو گل، دیگر این بحث نیز رنگ باخت. این صحنه فارغ از اینکه خطا بود یا نه، باعث تردیدهای بیشتر درباره ضعف قدرت بدنی دروازهبان یونایتد شد که بازیکنان حریف نیز به آن پی بردهاند.
لیورپول تقریبا در هر زمینهای از یونایتد سرتر بود. اگر جورجینیو واینالدوم پیش از اتمام کار زیبای خود از آفساید فرار کرده بود، دفعه دومی که لیورپولیها توپ را در درون دروازه جای دادند میتوانست تبدیل به یکی از حرکتهای به یاد ماندنی این فصل شود.
باقی دقایق بازی، موقعیتهای زیادی به خود دید. تنها یک اختلاف عمیق بین دو تیم بود که در بطن مسابقه خود را نشان میداد.
چندین بار اتفاق افتاد که یکی از مهاجمان لیورپول – معمولاً سادیو مانه یا روبرتو فرمینو – قادر شدند توپ را به سرعت در محوطه جریمه یونایتد به گردش درآورده و دفاع را پشت سر بگذارند. یاران سالسشر در هر حمله تیم حریف چنین نمایشی از خود نشان دادند.
در یکی از صحنههای تحقیر آمیز در نیمه اول، آندریاس پریرا تلاش کرد تا به سمت دفاع لیورپول بدود و فقط کافی بود که کمی بچرد اما در نهایت روی دانیل جیمز افتاد.
حملات یونایتد شبیه به این بود که گویی ماموران فیلم کمدی «پلیسهای کی استون» به شکافی در صفوف تیم یگان ویژه حمله میبرند. لیورپول در اغلب زمان بازی دست به حملات سریع زده و یونایتد را جا میگذاشت.
دخیا – در یکی از نمایشهای به راستی سطح بالای خود – مجبور شد که به مدت یک دقیقه مشغول دفع موقعیتهای خطرناک باشد تا اینکه جوردن هندرسون توپ را ربوده و منطقه بازی را عوض کرد.
اما باز هم این مسابقه با پیروزی قاطعانهای که میتوانست داشته باشد به پایان نرسید، اما نزدیک به آن چیزی بود که باید باشد.
نتیجه مسابقهای که میتوانست 6-0 به پایان برسد شبیه به پیروزی لیورپول بر «تاتنهام هاتسپر» بود. فردیکو رودریگز بازیکنی بود که بیش از دیگران دست به ابتکار زد و زمانی که یونایتد شروع به خلق چند موقعیت کرد، او برای بیش از 10 دقیقه موثرترین بازیکن میدان بود.
حرکات او هواداران لیورپول را در ورزشگاه «آنفیلد» ترساند اما باعث شکست تیمشان نشد.
با وجود فشار دقایق پایانی روی دروازه لیورپول، باز هم این یونایتد بود که گل آخر را دریافت کرد. محمد صلاح از فضای باز شده نهایت استفاده را برده و بر تفاوت عظیم میان این دو تیم، چه در جدول رده بندی و چه در زمین، تاکیدی دوباره کرد.
اختلاف میان دو تیم بیش از هر زمان دیگری در تاریخ این دو باشگاه است. لیورپول به هر آنچه که مهم بود رسید، کسب یک پیروزی دیگر در مسیر خود به سمت قهرمانی و شکست رقیب دیرینه خود.
© The Independent