شب کریسمس است. به دخترکی یک فندقشکن چوبی میدهند. او به خواب میرود؛ ناگهان به دنیای دیگری منتقل میشود که در آن اسباببازیها هم قد انسانهایند، موشها علیه پادشاه خود شورش میکنند، و گلها آزادانه والس میرقصند. دسامبر [هر سال] این داستان دوباره نقل میشود: در شرکتهای رقص سراسر دنیا، فصل فندق شکن شروع شده است.
«فندقشکن» از محبوبترین بالههای جهان است. این باله در سالن اپرای سلطنتی در لندن، در شیکاگو [شرکت باله] جافری، و در پاریس در اوپرا باستیل اجرا میشود. در شمار نامعلومی از شرکتهای کوچک در سراسر ایالات متحده آمریکا و خارج از کشور نیز اجرا میشود. در شهر نیویورک، سالانه بیش از ۱۰۰ هزار نفر برای تماشای اثر معروف فندقشکن به کارگردانی و طراحی رقص جورج بالانچین به [سالن] باله نیویورکسیتی میروند.
بعضیها فندقشکن را دوست دارند. بعضیها تحملش را ندارند. در هر حال، تا امروز دوام آورده است. این باله از ۱۹۵۴، رویداد سالانه [تالار باله] سیتی باله بوده است. فقط کووید توانست در ۲۰۲۰ و تا حدی ۲۰۲۱ [اجرای] آن را از تقویم بزداید.
سارا کافمن، منتقد رقص و برنده جایزه پولیتزر، به ایندیپندنت گفت: «فندقشکن برای همه کاملا درکشدنی است. این رقص، سرگرمیای خانوادگی است. اما فکر میکنم دلیل اصلی محبوبیت ماندگار آن موسیقیاش باشد.»
ممکن است فندقشکن [با طراحی رقص] بالانچین را دوست داشته باشید، یا نسخه پیتر رایت را در سالن اوپرای سلطنتی، یا [اجرای] الکسی راتمانسکی را در تالار باله آمریکایی ترجیح بدهید. هریک [از اینها] گزینهتان باشد، نوای پیوتر یلیچ چایکوفسکی را خواهید شنید.
کافمن با اشاره به قسمتی در انتهای این باله، زمانی که پری آبنباتی و شوالیهاش باله دونفره میرقصند، میگوید: «بسیار خوشساخت است. سرشار از احساسات و عشق و تمنا و رابطه عاشقانه و تمام چیزهایی است که در جایگاه تماشاگر این باله، از سر میگذرانیم. قطعات بسیار زیبای موسیقی ونواهایی دارد که کودک را به وجد میآورد و در عین حال، آنقدر پیچیده است که بزرگسالان هم از آن خوششان بیاید.»
فندقشکن برای مگ هاوری، رقصنده سابق و نویسنده رمان «دوستت خواهند داشت»، که [روایت آن] در دنیای رقص رخ میدهد، « بهترین باله پساجنگ بود که میشد به مخاطب آمریکایی ارائه کرد: سبک، مجلل، جذاب، بدون پیرنگهای تیره یا روانشناختی.»
هاوری میگوید: «وقتی چایکوفسکی این موسیقی را نوشت، مانند تیمبلند [آهنگساز و رپر آمریکایی] قرن نوزدهمی، در اوج خلاقیت بود. این وابستگی ممکن است به نوستالژی مرتبط باشد؛ [به حس نوستالژیک ما] برای معصومیت، برای رهایی از بدبینی یا اضطراب.»
اثر بالانچین که نخستین بار در باله شهر نیویورک روی صحنه رفت، در موفقیت مردمی این باله و ارتقای آن به بخش جداییناپذیر تعطیلات [کریسمس] نقشی مهم ایفا کرد. کافمن میگوید: «او از بزرگترین طراحان معاصر رقص است – بهیقین تاثیرگذارترین طراح رقص قرن بیستم – و برای یکی از زیباترین موسیقیهای باله، [طراحی رقص برای] بالهای کامل تولید کرد که برای بالانچین امری معمول نبود. قرار است اثری نفیس تماشا کنید.»
والتر تری، منتقد رقص، در نقدی که در فوریه ۱۹۶۴ برای نیویورک هرالد تریبون نوشت، در حالیکه آشکارا مجذوب آن شده بود، بر «جادو»ی آن شب و «نبوغ طراحی رقص» بالانچین تاکید کرد. او نوشت که این باله «نمایشی واقعی، مملو از هیجان، همهپسند، و به گواه تمام واکنشهای تماشاگران، موفقیتی چشمگیر بود.»
محبوبیت فندقشکن، راه نجات بسیاری از شرکتهای رقص است. به گفته کافمن، در تالار باله شهر [نیویورک] دوره ششهفتهای باله فندقشکن ۴۵ درصد فروش بلیت سالیانه این شرکت را به خود اختصاص میدهد- رقمی که صرفا به «باله شهر» منحصر نیست.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او میگوید: «بیشتر شرکتهای باله بدون آن دوام نمیآورند. این باله پشتوانهای برای باقی سال است. [افزون بر فروش بلیت] هدیهفروشیهایی در سالن انتظار هست که قالب شیرینی فندقشکن و تزئینات درخت [کریسمس] و انواع این قبیل چیزها را میفروشند. این برای نتیجه نهایی [سود و زیان شرکتهای رقص] کاملا ضروری است.»
به گفته کینا پون، سخنگوی باله شهر، هزینه هر اجرای این اثر تماشایی در سالن باله شهر نیویورک که در آن درخت کریسمسی هست به وزن یک تن و ارتفاع ۱۲.۵ متر که گویی از درون صحنه روییده، حدود ۱۴۰ هزار دلار (شامل دستمزد رقصندگان، نوازندگان و کارمندان فنی) است. اما لزومی ندارد هر اجرایی آنچنان چشمگیر باشد. به نظر استیو سوکاتو، رقصنده سابق که نویسنده و منتقد هنری شده است، فندقشکن [قابلیت] تطبیقپذیری بالایی دارد که به فراگیر شدن آن کمک میکند.
سوکاتو که در بخشهای متعدد باله فندقشکن رقصیده و مجموعهای گسترده از [اجراهای مختلف از] فندقشکن را دیده است، به ایندیپندنت میگوید:«این بالهای است که شرکتها و مدارس رقص، از بزرگترین شهرها تا کوچکترین شهرستانها در سراسر کشور، میتوانند نسخه خودشان را از آن بسازند. فندقشکن از معدود بالههایی است که در آن رقصنده کودک میتواند در نقش اصلی برقصد. در استودیوها/مدارس رقص، غیر از پری آبنباتی و شوالیه، نقشهای دیگر این باله را میتوانند بازیگران عادی و دانشآموزان سطوح بالای مدرسه یا استودیو رقص اجرا کنند.»
فندقشکن برای رقصندهها مشاغل مهمی پدید میآورد. به گفته هاوری: «حقوق رقصندهها حتی در شرکتهای بزرگ زیاد نیست و بسیاری از آنها در طول فصل [اجرای] فندقشکن، به صورت هنرمند مهمان، نقشهای اصلی را در [اجراهای] شرکتهای کوچکتر بازی میکنند.»
رقصندگانی که نقشی در فندقشکن میگیرند، اغلب آن را تجربه ارتباطی قدرتمندی مییابند.
هاوری میافزاید: «شوق و لذت بچههای کوچک جذاب است؛ در طول پرده اول روی صحنه کمی سرگرم میشوید، و هنگام اجرای قسمتهای باله گروهی که باعث سوزش ران میشود، یکپارچگی زیادی به چشم میخورد. فرصت خوبی برای شوخیهای پشتصحنه و حمایت از یکدیگر است، مثل اوقاتی که کسی نقشی را برای نخستین بار ایفا میکند، یا سرما خورده، یا اتفاق خندهداری رخ داده است. شاید تجربه خیلی عمیقی نباشد، اما هم هدیهای است برای تماشاگران و هم کاری خانوادگی برای رقصندهها.»
کافمن در ۲۰۱۷ دیدگاههای رقصندگان را درباره «باله فندقشکن» بررسی کرد. مقاله حاصل که با عنوان «رقصیدن در فندقشکن چگونه است؟ ماراتن درد» در واشنگتنپست منتشر شد، ماجرای جراحتها، بیماریها و مشکلات دیگر [مشارکت در اجرای فندقشکن] را بررسی کرد.
کافمن به ایندیپندنت میگوید:«رقصندهها به من میگویند خستگی در پایان فصل فندقشکن با هیچ چیزی قیاسشدنی نیست. رقصندههای دیگری بودند که به من گفتند به دلیل آسیبدیدگی در [اجرای] فندقشکن یک ماه و نیم از صحنه دور بودند. افزون بر آن، این باله را با بچههای کوچک اجرا میکنند. هر رقصندهای احتمالا تجربهای از دچارشدن به ویروس معده و سرایت آن به همه بازیگران دیگر، از سر گذرانده است.»
با این حال، باله فندقشکن چنان تکیهگاه [قدرتمندی] است که ممکن است بخشی بزرگ از زمانی را که رقصندهای در طول زندگی حرفهای خود روی صحنه میگذراند، به خود اختصاص بدهد.
او میگوید: «این مزیت تمام زمانی است که صرف اجرای فندقشکن میشود. رقصنده تجربههای زیادی روی صحنه به دست میآورد و این موجب ژرفتر و کرانمندتر شدن آنان در جایگاه هنرمند میشود.» رقصندگان نیز به او اطمینان دادهاند که «بهترین قسمت» فصل فندقشکن، همین رفاقت است.
کرستن اونز، رقصنده و نویسنده، بهتازگی رقص در نقش پری آبنباتی را در ۱۰ نمایش در نیوانگلند به پایان برده است. او تقریبا یک دهه با یک شرکت حرفهای این رقص را اجرا کرده است، اما این بار رقصنده مهمان بود.
او میگوید:«[در جایگاه هنرمند مهمان] معمولا زمان و انگیزه پیدا میکنی که خود را برای این نقش روی صحنه آماده کنی. سپس هر هرهفته به سفر میروید و مدام خود را در نسخهای متفاوت از این نمایش با طراحی رقص و انرژی متفاوتی غرق میکنید.»
فندقشکن نخستین بالهای بود که اونز [ایفای نقش در آن را] تجربه کرده است، و میگوید بالهای بود که او را عاشق این فرم هنری کرد. اجرای این باله، رویایی بود که به واقعیت پیوست، و او همواره از رقصیدن در نقش پری آبنباتی به خود میبالد.
او میگوید:«ممکن است انجام کاری تا این حد دشوار به لحاظ جسمی، با ساعتهای کاری طولانی و طاقتفرسا، آن هم موقعی که دیگران در فصل تعطیلات درحال استراحتاند، سخت باشد. اما نعمت است. از شانس ما است که میتوانیم روح جادو و شگفتی را از طریق حرکتمان منتشر کنیم. و همبستگیای که در طول [اجرای] فندقشکن بین رقصندهها شکل میگیرد، بسیار ویژه است. از سوی دیگر، وقتی اجرای برنامههایی تا این حد طولانی تمام میشود، فرد احساس میکند صاحب دستاوردی شده است.»
حتی آنهایی که گمان میکنند چیزی از باله فندقشکن نمانده که ندیده باشند، گاهی به ارزیابی تازهای از آن میرسند. هاوری در ۲۰۲۰ ویدیویی از نسخه والس دانههای برف، بخش معروف فندقشکن، که گروه رقص «پست:باله» اجرا کرده بود، منتشر کرد.
او میگوید:«اوج کووید بود و [رقصندگان] آن را در یک پارکینگ، با کفش تنیس و دامن توری، و ماسک روی صورت انجام دادند و رابرت دکرز هم رقص آن را طراحی کرد که بسیار زیبا و شگفتانگیز بود. فکر میکردم هیچ علاقهای به باله فندقشکن ندارم، چون بالهای نیست که در آن غافلگیری وجود داشته باشد و بعضی از قسمتهای آن بیمزه است. ضمن اینکه به نوستالژی هم علاقهای ندارم. مسئله این است که اگر این باله هیچ غافلگیری نداشته باشد، رقصندگان آن آدم را غافلگیر میکنند. و نیز طراحیهای جدید رقص.»
© The Independent