در روزگاری که رقص باله به نوعی تنها پل ارتباطی میان دو بلوک شرق و غرب در سیاست جهانی، و شاید تنها روزنه روی دیوار «جنگ سرد» میان ملتها بود، فرح پهلوی در افتتاحیه تالار رودکی در کنار شاه ایران قدم میزد و گمان میبرد که سنگ بنای این هنرنمایشی، با قدمتی که به قرن شانزدهم میلادی میرسد، در این تالار بهگونهای گذاشته خواهد شد که به یکی از مهمترین تالارهای رقص باله در ایران و حتی خاورمیانه بدل شود. اما این هنر نیز در کناری بسیاری هنرهای دیگر، در سالهای پس از ۵۷ در سراسر کشور ممنوع شد و حتی با بازگشت هنرهای نمایشی و «حرکات موزون» به جامعه بعد از انقلاب، همچنان مهجور و تنها ماند.
از افتتاح تالار رودکی، که با الهام از «تالار اپرای وین اتریش» و به دستور محمدرضاشاه و با ابتکار فرح پهلوی شهبانوی ایران و همزمان با جشنهای تاجگذاری ساخته شد، تقریبا ۵۶ سال میگذرد. این تالار که با هدف اجرای ارکستر سمفونیک، باله و اپرا بنا شد، از طراحیهای مهم و بهیادماندنی اوژن آفتاندلیانس، طراح و معمار ایرانی ارمنیتبار بود. تالار رودکی چهارم آبان ۱۳۴۶، با حضور محمدرضاشاه و همسرش، شهبانو فرح، و با سرود ملی ایران و اجرای اپرا و باله با همراهی ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «حشمت سنجری» و گروه کر به رهبری «اِولین باغچهبان» افتتاح شد.
در شب افتتاحیه تالار رودکی، باله «عشق و دلقک» به کارگردانی رابرت دو وارن، مربی باله، مدیر هنری باله ملی ایران و رئیس وقت سازمان ملی فولکلور ایران، و طراحی جان کرانکو، با زیبایی خیرهکنندهای اجرا شد. نام جهانی تالار رودکی، «خانه اپرای رودکی تهران» (Tehran Roudaki hall opera house) بود و در ۹ سال فعالیت آن، ۳۳ رقص و اجرای باله به مدت ۱۹۹ شب روی صحنه رفت.
میرزاده عشقی؛ موسس نخستین اپرای ایرانی: «رستاخیز شهریاران ایران»
تئاتر و اپرا از جمله هنرهایی بودند که با الهام از هنر غرب و اروپایی و از اواخر دوران قاجار، در ایران حضور و فعالیت داشتند. جامعه روشنفکران ایرانی برای توسعه زندگی مدرن از چنین فعالیتهای هنری استقبال میکرد، اما پس از چندی، بخشی از قشر مذهبی جامعه با آنان مخالفت کرد و داستان کوتاه «اپراخانه ایرانی» با تغییر کاربری آن به مکانی برای اجرای نمایش «تعزیه»، به پایان رسید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دیدن ویرانههای طاق کسری در مداین، (عراق امروز) میرزاده عشقی، شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطه، را بر آن داشت تا اپرای «رستاخیز شهریاران ایران» را بنویسد. این اپرا در ۱۲۹۹ نخستین بار در اصفهان، و یک سال بعد در سالن «گراند هتل» تهران روی صحنه رفت. این اپرا که از آن به مثابه یکی از نخستین تلاشهای اپرانویسی در ایران یاد میشود، فاصله زیادی با نسخههای اروپایی داشت که در بزرگترین تماشاخانههای آن زمان روی صحنه میرفت و موسیقی مقامی در دستگاههای «سهگاه قفقاز» و «بیات اصفهان» در آن نواخته شد، و در اجرای تهران «ملوک ضرابی» در نقش «شیرین» روی صحنه رفت.
باله در ایران پیش از انقلاب: از آموزش باله در قزوین تا تاسیس سازمان باله ملی در پایتخت
هنر باله در ایران، پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و با تلاش دو مهاجر ارمنیتبار به نامهای مادام یلنا و سرکیس جانبازیان که از او با عنوان «پدر باله ایران» یاد میکنند، در فواصل سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۷ در شهرهای قزوین و تبریز اجرا و آموزش داده میشد و به این ترتیب، نخستین مواجهه رسمی جامعه ایران با یادگیری این رقص رقم خورد.
در دهه ۳۰ خورشیدی، وزارت فرهنگ و هنر ایران با الهام از کشورهای اروپایی، تصمیم به ایجاد یک سازمان باله در سطح ملی گرفت و در راستای این هدف، تعدادی از فعالان ایرانی این رشته هنری را برای گذراندن دورههای آموزش مدیریت فرهنگی یا بازدید از تالارهای اپرا، به اروپا و آمریکا فرستاد. رپرتوار (مجموع قطعات موسیقی که نوازنده یا خواننده برای ارکستر یا کنسرت آماده میکند) باله آن دوره، بیشتر شامل آثار غربی، همچون «دریاچه قو»، «زیبای خفته» و «فندقشکن»، از آثار پیوتر ایلیچ چایکوفسکی، آهنگساز صاحبنام روس، میشد. ولی به مرور آثار جدیدی همچون باله «بیژن و منیژه» (ساخته حسین دهلوی)، «سیمرغ» (ساخته لوریس چکناوریان)، «افسانه آفرینش» (ساخته ملیک اصلانیان)، «شهرزاد» (ساخته امینالله آندره حسین) که با الهام از تاریخ و فرهنگ ایران نوشته و تمرین شده بود، روی صحنه به نمایش درآمد.
سازمان باله ملی ایران در طول ۲۱ سال فعالیت و با حضور ۵۰ بالرین ثابت و مهمان، تا وقوع انقلاب ۵۷، آثار بسیاری را از رپرتوار کلاسیک و مدرن باله روی صحنه برد و چنانکه پیشتر تشتره شد، در طول ۹ سال فعالیت تالار رودکی، ۳۳ رقص و اجرای باله در ۱۹۹ شب، خالق زیبایی با هنر بالرینهای ایرانی و خارجی بود.
نخستین زنان بالرین ایرانی
هایده چنگیزیان رقص باله را در دوران کودکی و نزد مادام یلنا آموزش دید و در نوجوانی تصمیم گرفت برای آموزش و تجربه بیشتر این هنر، به اتحاد جماهیر شوروی آن زمان و شهر سنتپترزبورگ برود. او پس از مدتی به ایران بازگشت و در تالار رودکی مشغول به کار شد. یکی از درخشانترین اجراهای چنگیزیان، باله «بیژن و منیژه» با آهنگسازی حسین دهلوی بود که به مناسبت گشایش تلویزیون رنگی ایران و با سازماندهی سازمان باله ملی اجرا شد.
پس از انقلاب: انحلال سازمان باله ملی و مهاجرت بالرینهای ایرانی
آخرین اثر بالهای که با همت سازمان باله ملی ایران در تالار رودکی اجرا شد، باله «زیبای خفته» در فصل هنری پاییزه ۱۳۵۷ بود. با ممنوعیت رقص و حتی به کاربردن کلمه رقص، هنر باله از ایران و تالار رودکی تهران رخت بست.
۲۳ سال پس از انحلال سازمان باله ملی ایران، رقصپژوه و بالرین ایرانی مقیم سوئد، با هدف احیای رقص باله ایرانی و با گردآوری بیش از ۱۰۰ نفر از هنرمندان و فعالان فرهنگی، Les Ballets Persans را تاسیس کرد.
رقص در ایران برآمده از هویت ملی مردمان این سرزمین است؛ حرکتی نمایشی که برای ابراز و بازگویی یک روایت و با ایجاد پیوند میان بدن و موسیقی، در تاریخ ما بارها نوشته و اجرا شده است. توجه به این بخش از میراث تاریخی کشور برای محمدرضاشاه و شهبانوی ایران به گونهای بود که بتواند نگاه جامعه را به حفظ این عنصر مهم برگرداند. برگزاری جشنوارههای مختلفی همچون جشن هنر شیراز که در خارج از تهران برگزار میشد، به درستی به معرفی هنر باله و رقص به قشر گستردهتری از ایرانیان پرداخت. تصور کنید زیبایی روایت داستانی از شاهنامه را با رقص باله که آرام، زیبا و خیرهکننده، در تالارهای شهر اجرا میشود.
شاید روزی در آینده، همانطور که امروز در سایر کشورهای منطقه، همچون عربستان سعودی و در آکادمی باله سلطنتی این کشور میبینیم، دوباره شاهد رقص خرامان بالرینهای ایرانی برای روایت کردن اسطورههای ایرانی باشیم.