آمار میزان باروری در استان گیلان پایینترین در ایران است. همچنین این استان پیرترین بافت جمعیتی را در کشور دارد.
سرپرست سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان با اعلام بحران کهنسالی و باروری در این منطقه تصریح کرد: «میزان باروری در استان ۱.۰۶ نفر است که به نسبت میزان باروری در کشور که رقم ۱.۷۴ است، رتبه ۳۱ را داشته و از نظر میزان سالخوردگی رتبه اول کشور به استان گیلان تعلق دارد.»
محمدرضا رستمی روز پنجشنبه ۷ دیماه در حاشیه سفر معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان برنامهوبودجه به گیلان تاکید کرد که رتبه میزان بیکاری در این استان شمالی ۷.۹ درصد است و پایینتر از متوسط ۹.۲ درصدی نرخ بیکاری در کل کشور است. این مسئله نشان میدهد کاهش نرخ باروری در گیلان ارتباط معنادار و مستقیمی با متوسط نرخ بیکاری در این استان ندارد.
بر اساس آخرین آمارهای نرخ باروری در کشور، استانهای مازندران، تهران و اصفهان پس از گیلان در رتبههای بعد قرار دارند. میزان نرخ اشتغال و معیشت در این استانها شرایط بهمراتب بهتری از استان سیستان و بلوچستان با بالاترین نرخ باروری در کشور دارد.
مسئله سالمندی و پایین آمدن نرخ زادوولد در ایران ازجمله مسائلی است که نگرانی جامعهشناسان و جمعیتشناسان را در پی داشته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بر اساس آخرین گزارش دبیرخانه شورای ملی سالمندان، گیلان با ۱۳.۸۷ درصد سالمند به نسبت جمعیت استان، رتبه اول سالمندی کشور را در اختیار دارد و پس از آن، مازندران با ۱۲.۴ درصد و استان مرکزی با ۱۱.۲۶ درصد سالمند به نسبت جمعیت استان، رتبههای بعدی را در اختیار دارند.
سیستان و بلوچستان نیز کمترین میزان سالمند و بالاترین آمار نرخ باروری را در کشور دارد. جمعیت سالمند این استان به نسبت جمعیت کل آن ۴.۸ درصد است. پس از سیستان و بلوچستان، استان هرمزگان با ۶.۲۳ درصد و بوشهر با ۷.۲۰ درصد شرایط بهتری دارند.
به گفته رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان، جمعیت سالمند ایران طی دوره زمانی ۴۲ ساله، رشدی دوبرابری داشته و از ۵ درصد به رشد ۱۰ درصدی رسیده است. مژگان رضازاده همچنین هشدار داده است: «پیشبینیها حکایت از این دارد که تا سال ۱۴۲۰، این جمعیت به ۲۰ درصد میرسد.»
مسئله سالمندی در کنار فشار اقتصادی بر صندوقهای بازنشستگی و بحران تنهایی در کشور ازآنجهت موجب نگرانی شده است که با افزایش سن افراد، میزان نیاز به خدمات درمانی، مراقبتی و بازنشستگی نیز افزایش پیدا میکند و این موضوع در شرایطی درحالرشد فزاینده است که برای مثال بهدلیل موج مهاجرت جامعه پزشکی و کادر درمان، کارشناسان از پدیده کمبود پزشک و کاهش توان ارائه خدمات درمانی مطلوب در کشور طی یک دهه آینده خبر میدهند. هرچند مسئله شرایط نامطلوب خدمات درمانی هماکنون نیز سالمندان را در ایران با مشکلات متعددی روبرو کرده است.
حسامالدین علامه عضو هیئتعلمی جهاد دانشگاهی با اشاره به پیشبینیها و شواهد، خطر کاهش جمعیت کشور را جدیتر از همیشه دانسته و معتقد است با تداوم روند فعلی، نهتنها هیچوقت رشد جمعیت از حدود ۹۵ تا ۱۰۰ میلیون نفر بیشتر نخواهد شد، بلکه در بدترین سناریوی ممکن جمعیت کشور در سال ۱۴۸۰ شاید تا حدود ۳۰ میلیون نفر کاهش یابد.
مسئله کاهش جمعیت بر اساس الگوهای آماری در سه دهه آینده همزمان با پدیده افزایش معنادار درصد سالمندان، بافت جمعیتی و اجتماعی ایران را بهشدت آسیبپذیر و دچار مخاطره خواهد کرد. از دیگر عواملی که تاثیر مخرب پدیده تغییر بافت جمعیتی را تشدید میکند، مسئله تراکم جمعیت در نواحی مختلف ایران است که تبعات ناشی از آن علاوه بر تشدید مشکلات اجتماعی، عوارض جدی زیستمحیطی و کمبود منابع زیستی را به دنبال خواهد داشت.
دبیر مرکز مطالعات جمعیت در سال ۱۴۰۱ به مسئله خطرات ناشی از تغییر تراکم جمعیتی اشاره کرد. صالح قاسمی دراینباره یادآور شد: «در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در کمتر از ۴۰ درصد مساحت قابلسکونت ایران زندگی میکنند.»
قاسمی بر اساس آخرین آمارها، استانهای تهران، البرز و گیلان را دارای بالاترین میزان تراکم جمعیتی و سمنان و خراسان جنوبی را دارای کمترین میزان تراکم جمعیتی معرفی کرده است. معضل تراکم نامتوازن جمعیتی در کنار کاهش نرخ رشد جمعیت و افزایش جمعیت سالمندان، با درنظرگرفتن تاریخچه تغییر بافت جمعیتی در سرزمین ایران، ارتباط مستقیمی با مسئله معیشت و حداقل امکانهای زیستی از قبیل امکان دسترسی به آب، هوا و محیط امن زیستن دارد.
اما آنچه سبب میشود این رشد تراکمی نامتوازن، برای مثال در بخشهای شمالی کشور بدل به زنگ خطر شود، خشکشدن منابع آبی از قبیل دریاچه ارومیه و مجموعه تالابهای رودخانههای بخشهای شمالی کشور است که اگرچه امروز تبعات نگرانکننده خود را بهطور کامل بروز ندادهاند، اما کارشناسان محیطزیست بر این باورند که با آغاز طوفانهای نمک به دلیل خشکشدن دریاچه ارومیه، باعث موج جدیدی از خشکسالی و تغییرات اقلیمی مناطق شمالی کشور خواهند شد.
همچنین پدیده تغییر کاربری منابع طبیعی در استانهای شمالی کشور که نتیجه تغییر تراکم جمعیتی در این استانها است، خود بهتنهایی برای فروپاشی اقلیمی این بخش سرسبز ایران کفایت میکند. مشخص نیست در صورت کاهش مساحت قابلزیست در مناطق شمالی ایران و افزایش موج خشکسالی در مناطق مرکزی و کویری، تراکم جمعیتی جدید و شرایط سالمندی باعث چه تغییرهای دیگری میشوند.
بحث تغییرات تراکم جمعیتی، پیری، مهاجرت و کاهش نرخ زادوولد، هرکدام دورنمایی نگرانکننده برای آینده ایران رقم زدهاند که نتیجه بیش از چند دهه بیکفایتی در اداره کشور و نبود سیاستهای اجتماعی متناسب با شرایط این کشور است.