چرا بلینکن به لبنان نمی‌رود؟

پس از تسلط محور مقاومت بر لبنان، این کشور در همه ابعاد و زمینه‌ها سردرگم و گرفتار چالش است

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده‌ــ AFP

در حالی که وزیر خارجه آمریکا از زمان آغاز جنگ غزه و درگیری‌های بعدی مرتبط با آن، پنج بار به منطقه سفر کرده، هرگز به لبنان سر نزده است. او هر بار قبل از ادامه سفر به شماری از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، مصر، قطر و دیدار با رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، وقتش را به اسرائيل اختصاص می‌دهد و اگرچه جبهه جنوبی لبنان که حزب‌الله به هواداری غزه علیه اسرائیل گشود، پیامدهای ویرانگری به دنبال دارد و ساکنان دو طرف مرز را به ترک خانه‌هایشان وامی‌دارد و به مثابه امتداد جنگ در خان یونس محسوب می‌شود، لبنان حتی یک بار هم در برنامه سفرهای منطقه‌ای وزیر خارجه آمریکا قرار نگرفته است. آن هم در حالی که با توجه به تهدید مقام‌های اسرائيل مبنی بر تبدیل لبنان به غزه دوم، بیم آن می‌رود که درگیری حزب‌الله و اسرائيل به جنگی تمام‌عیار تبدیل شود.

حذف لبنان از فهرست سفرهای خاورمیانه‌ای آنتونی بلینکن دست‌کم دو احتمال را مطرح می‌کند. یکی اینکه بی‌علاقگی بلینکن به سفر به لبنان ممکن است به این دلیل باشد که او نمی‌خواهد در حالی با حزب‌الله گفت‌وگو کند که همه مقام‌های دولتی لبنان با آن همسویی دارند. از سوی دیگر، سفر نکردن به لبنان می‌تواند ناشی از اعتماد آمریکایی‌ها به این امر باشد که جبهه جنوب کنترل‌شده باقی خواهد ماند و به درگیری گسترده و جنگ علنی تبدیل نمی‌شود؛ بنابراین نیازی نیست بلینکن برای سفر به لبنان خود را به دردسر بیندازد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در واقع، وزیر خارجه ایالات متحده پرونده درگیری‌های جنوب لبنان را به سه شخصیت دیگر واگذار کرده است: اول، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، کسی که در تماس‌هایی که با یوآو گالانت، همتای اسرائيلی‌اش، داشت، تاکید کرد که از تشدید تنش و گسترش جنگ در جبهه جنوب (لبنان) جلوگیری خواهد کرد. دوم، آموس هوخشتاین، مشاور امنیت انرژی جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، که قبلا موفق شد مرزهای دریایی بین اسرائيل و لبنان (حزب‌الله) را مشخص و نهایی کند و سوم، لیزا جانسون، سفیر جدید آمریکا در لبنان، که مشتاقانه درگیر کار کمیته پنج‌جانبه برای جست‌وجوی رئیس‌جمهوری جدیدی برای لبنان است.

بلینکن در اظهاراتش نیز به‌ندرت از لبنان نام می‌برد و هوخشتاین به‌تنهایی رهبری مذاکرات جدید برای حل‌وفصل مسائل بین حزب‌الله و اسرائیل بر عهده دارد تا زمینه را برای استقرار ارتش لبنان و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در جنوب لبنان  فراهم کند.

این روند به معنای مذاکره بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائيل در سایه ارتباطاتی است که  میان تهران و واشنگتن بی‌وقفه ادامه دارد. اینکه چه کسانی مذاکرات را پیش می‌برند، توهین‌آمیز یا تعجب‌آور نیست؛ این واقعیت تلخ بیانگر وضعیت ناهنجاری است که لبنان پس از تسلط «محور مقاومت» بر این کشور، به آن دچار شد.

جمهوری اسلامی ایران و اسرائيل سر مسائل مربوط به حاکمیت لبنان مذاکره می‌کنند؛ در همین حال، کمیته پنج‌جانبه بین‌المللی سرگرم مذاکره برای تعیین رئیس‌جمهوری آینده لبنان است. در حالی که همه در انتظار روشن شدن نتایج مذاکرات یادشده‌اند، به نظر می‌رسد تکرار شعار نبیه بری، رئیس مجلس نمایندگان لبنان، درباره لزوم تلاش و گفت‌وگو برای یافتن شخصیت مناسبی که دارای کلیه ویژگی‌های لازم رئیس‌جمهوری آینده لبنان باشد، ضرری ندارد.

پس از آنکه همه اهداف و برنامه‌ها براورده شوند، آن‌گاه ممکن است بلینکن تصمیم بگیرد به لبنان هم سفر کند  و شاید سفر به لبنان در دهمین دیدار او از خاورمیانه محقق شود.

برگرفته از روزنامه نداءالوطن

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه