بارشهای نیمه اول بهمن ۱۴۰۲ نتوانست سدهای ایران را از بحران خارج کند.
تازهترین گزارشهای منتشرشده از وضع سدهای کشور حاکی از آن است که مجموع ذخیره آب پشت سدهای ایران تا نیمه بهمن به ۲۰ میلیارد و ۶۲۰ میلیون مترمکعب رسیده است که ۲ تا ۳ درصد کاهش بهنسبت سال گذشته نشان میدهد.
طبق اطلاعات منتشرشده، وضع ورودی آب به سدها بحرانیتر از حجم ذخایر آب پشت آنها است. ورودی امسال آب به سدها نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش ۱۶ درصدی داشته است.
کارشناسان سال ۱۴۰۱ را یکی از خشکترین سالهای آبی کشور اعلام کرده بودند. کاهش میزان بارشها و هدایت آن به مخازن سدها در سال جاری بهنسبت سال خشک ۱۴۰۱ شرایط وخیم آبی ایران را مشخص میکند.
وزارت نیرو حجم ذخایر آبی ۱۸ سد کشور را کمتر از ۲۰ درصد ذخیره کامل اعلام کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سدهای لار در استان تهران و رودبال داراب در استان فارس با فقط ۱ درصد پرشدگی کمترین میزان ذخیره آبی را در کشور دارند. سد چاهنیمه استان سیستان و بلوچستان با ۲ درصد، سد دوستی در خراسان رضوی با ۵ درصد، و سد ساوه در تهران با ۷ درصد سدهاییاند که زیر ۱۰ درصد پرشدگی دارند.
سدهای تنگوئیه سیرجان با ۱۰ درصد، ماملو تهران با ۱۱ درصد، طرق خراسان رضوی با ۱۲ درصد، نهرین خراسان جنوبی با ۱۳ درصد، و شمیل و نیان هرمزگان با ۱۴ درصد پرشدگی سدهاییاند که کمتر از ۱۵ درصد پرشدگی دارند.
سد نسای کرمان و لتیان تهران نیز با ۱۵ درصد، خداآفرین در آذربایجان شرقی با ۱۶ درصد، ۱۵ خرداد در استان مرکزی و اکباتان در استان همدان با ۱۷ درصد، و سدهای مهم استان زنجان و سفیدرود با ۱۸ درصد پرشدگی از دیگر سدهای ایراناند که کمتر از ۲۰ درصد از حجم ذخایر آنها پر شده است.
افزایش میزان بارش در ماه بهمن نیز نتوانسته است ذخایر آبی سدها در استانهای کشور را از وضع بحرانی خارج کند. آمارهای اعلامشده نشاندهنده آن است که بارشهای زمستانی در استان اصفهان، که امید به بهبود وضع سد زایندهرود را افزایش داده بود، فقط ۲۲ درصد حجم پشت سد را پر کرده است، هرچند میزان بارشها بهنسبت سال گذشته باعث افزایش ۸۵ درصدی کل ذخیره آبی شده است.
بیشترین کاهش پرشدگی در میان سدهای ایران بهنسبت سال گذشته در سد رودبال داراب استان فارس و ۸۹ درصد بوده است.
سدهای شمیل و نیان و چاهنیمه سیستان و بلوچستان با ۷۴ و ۷۳ درصد کاهش و سد دوستی خراسان رضوی با ۶۹ درصد کاهش در رتبههای بعدی کاهش میزان پرشدگی بهنسبت مدت مشابه سال قبل قرار دارند.
این آمار در قیاس با دوره بلندمدت پنجساله وضع وخیمتری را نشان میدهد. فیروز قاسم زاده، سخنگوی صنعت آب ایران روز ۱۸ بهمن اعلام کرد: «مقایسه ورودی سدها در سال جاری با متوسط پنجساله نشانگر کاهش ۴۰ درصدی ورودیها است.»
بارشها در ایران از ابتدای پاییز سال ۱۴۰۲ کمتر از میزان پیشبینیشده بوده است. افزایش بارشها در نیمه اول بهمن نیز نتوانسته است کمبود بارش بهنسبت سال گذشته را جبران کند.
علیاکبر محرابیان، وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران، روز ۱۴ بهمن هشدار داد که میزان بارشها نسبت به شرایط عادی کاهش ۳۰ درصدی داشته است و این وضع در شهر تهران بحرانیتر بوده است.
دفتر مطالعات پایه منابع آب روز ۱۵ دی اعلام کرد که میزان بارشها در استان تهران ۳۹.۵ میلیمتر بوده که نسبت به میانگین بلندمدت ۵۶ درصد کاهش یافته است.
کاهش بارشها در استان تهران، با در نظر گرفتن میزان مصرف زیاد آب در پایتخت، نگرانی از تامین آب آشامیدنی در نیمه اول سال ۱۴۰۳ را افزایش داده است. مجموع ذخایر سدهای پنجگانه استان تهران در نیمه بهمن امسال حاکی از پر شدن فقط ۵ درصد از ذخایر آبی است.
ایران در چهارمین سال خشکی است. به گفته کارشناسان، بهعلت میزان زیاد برداشت از منابع آب زیرزمینی کشور و مدیریت نادرست منابع آبی در کشور، بحران آبی اکنون یکی از مهمترین مشکلات اقلیمی کشور شده است.
خشک شدن تالابها و دریاچهها و رودخانههای ایران در یک دهه گذشته روند افزایشی چشمگیری داشته است. اقدامات دولتها برای جلوگیری از هدررفت آب و کاستن از حجم مصرف آبهای زیرزمینی نیز نتیجه مطلوبی نداشته است.
انتشار خبر جوشیدن یکی از چشمههای دریاچه ارومیه در هفتههای اخیر امید به امکان احیای این دریاچه را بیشتر کرده است، اما کارشناسان محیطزیست پس از بررسی اعلام کردند که این پدیدهای معمول در فصل بارشها است و میزان آب ورودی از این چشمه توان احیای دریاچه را نخواهد داشت.
حال وخیم اقلیم ایران فقط محدود به منابع آبی نیست. افزایش آلایندههای ناشی از سوختهای غیراستاندارد و خودروهای پرمصرف تولید داخل، علاوه بر مازوتسوزی نیروگاههای کشور و کاهش منابع جنگلی، در کاهش میزان بارشها تاثیر داشته است. از اینها گذشته، پدیده فرسایش خاک و فرونشست زمین نیز از دیگر بحرانهای اقلیمی در مناطق مختلف ایران است.
هشدار کارشناسان محیطزیست در دو دهه گذشته نیز اثری در تغییر برنامههای زیستمحیطی جمهوری اسلامی نداشته است. برنامهها- یا بیبرنامگی- این حکومت در حوزه مسائل اقلیمی و محیطزیست پیامدهای ویرانگری داشته است.