اینکه اعمال گروههای شبهنظامی موسوم به «محور مقاومت» در منطقه (در یمن، لبنان، سوریه، عراق) «مقاومت» و دفاع از غزه قلمداد شود توهمی بیش نیست، زیرا این شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران آنقدر که اقتصاد و امنیت منطقه را به ویرانی نزدیک میکنند از غزه دفاع نمیکنند. خطر جدی این است که گروههای شبهنظامی مزبور، که رهبری آنها را «نیروی قدس سپاه پاسداران» در دست دارد، به بهانه حمایت از غزه، دولتها و نظامهای سیاسی را هدف قرار میدهند. نیروی قدس حتی یک گلوله هم برای حمایت و دفاع از قدس شلیک نکرده است. بنابراین، آنچه امروز در منطقه رخ میدهد تلاش برای ویرانی و نابودی و ایجاد هرجومرج است.
درحالیکه اسرائیل به کشتار و ویرانی زیرساختهای حیاتی غزه و تخریب نهادهای بشردوستانه ادامه میدهد، شبهنظامیان مورد حمایت رژیم ایران در پاسخ به اسرائیل زیرساختهای کشورهای منطقه را تخریب میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برای مثال، اسرائیل غزه را نابود میکند، اما شبهنظامیان حوثی با هدف قرار دادن خطوط کشتیرانی بینالمللی و آسیب رساندن به اقتصاد یمن، به حمله اسرائیل پاسخ میدهند. شنبه گذشته (۲ مارس) اعلام شد که کشتی روبیمار(Rubymar) که دو هفته پیش هدف حمله حوثیها قرار گرفته بود در جنوب دریای سرخ و در ۲۵ کیلومتری (۱۶ مایلی) بندر مخا در یمن غرق شد.
غرق شدن این کشتی که حامل ۲۲ هزار تن کود (مواد خطرناک) و ۱۲۰ تن گازوئیل و نفت کوره بود، علاوه بر ضربه زدن به اقتصاد کشورهای عربی و جهان، بهویژه به کانال سوئز در مصر، فاجعه زیستمحیطی دریایی نیز به همراه داشت. این حادثه افزون بر اینکه به صدها هزار یمنی که درآمد آنها به ماهیگیری در دریا سرخ وابسته است آسیب رساند، اقتصاد یمن را با چالشهای شدیدی روبهرو کرد. در همین راستا، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) اعلام کرد که تشدید تهدید حوثیها در دریای سرخ به کمبود مواد غذایی در یمن، تعطیلی بندرگاهها، اختلال در عرضه کالا و افزایش قیمتها منجر خواهد شد.
آیا اعمال شبهنظامیان حوثی فلسطینیان را به پیروزی میرساند؟ هرگز! درواقع، گروه حوثی از نظر ناآگاهی سیاسی و نظامی یک مورد منحصربهفرد است، زیرا این گروه دو کشتی را در دریای سرخ هدف حمله قرار داد که یکی حامل مواد غذایی به یمن و دیگری به سمت ایران در حرکت بود. همچنان این گروه بهدلیل نابخردی سیاسی، غرب را به حمله به مواضعش فراخواند.
وضعیت لبنان هم مشابه وضعیت یمن است، زیرا حزبالله بهرغم ادعای حمایت از غزه، عملا در حمایت از این کشور هیچ اقدامی نکرد. درواقع این حزب با سردادن شعار «هیچ صدایی بلندتر از صدای جنگ نیست» برای تامین منافعش که تابع منافع رژیم جمهوری اسلامی ایران است، بهرهبرداری میکند و سعی میکند از بروز جنگی که به سود تهران و گروههای نیابتی آن در منطقه نیست جلوگیری کند.
همچنان این وضعیت به طولانی شدن خلأ ریاستجمهوری در لبنان منجر شد، بهویژه اینکه شهروندان لبنان میترسند که کشورشان هدف بعدی اسرائيل باشد. با این حال، حزبالله همچنان جامعه لبنان را از نظر اجتماعی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی به قهقرا میبرد.
وضعیت حاکم در عراق هم تفاوتی با وضعیت لبنان ندارد و شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران به ادعای حمایت از غزه کشور را به سمت خشونت و هرجومرج سوق میدهند و دست به عملیاتی میزنند که آمریکا را به حمله به مواضع گروههای نیابتی رژیم ایران در عراق وامیدارد.
تبلیغات واهی و دروغ حمایت از غزه، سوریه را هم دستخوش خشونت و ناآرامی کرده است. از دوازدهم اکتبر سال گذشته (۲۰ مهر ۱۴۰۲)، اسرائيل برای هدف قرار دادن افسران سپاه پاسداران و فرماندهان حزبالله قلمرو سوریه را پیوسته هدف حمله قرار داده است.
بهطور خلاصه میتوان گفت در حالی که اسرائيل به تخریب نوار غزه ادامه میدهد، گروههای شبهنظامی وابسته به رژیم ایران امنیت و اقتصاد کشورهای منطقه را هدف قرار میدهند. به عبارت دیگر، گروههای نیابتی رژیم جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به اسرائیل منطقه را به ویرانی میکشانند. آیا این اوج حماقت و نابخردی نیست؟
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط