ماجراجویی در خاورمیانه؛ طالبان به حمایت از حزب‌الله علیه اسرائیل نیرو می‌فرستد؟

جمهوری اسلامی ایران در اوج جنگ سوریه، هزاران تن از شهروندان شیعه افغانستان را تحت عنوان لشکر فاطمیون به جنگ داعش فرستاد

گروهی از انتحاری‌های طالبان در رزمایش نظامی در کابل‌- خبرگزاری باختر

حسن ایلایک، خبرنگار ارشد روزنامه الاخبار لبنان، ادعا کرده که رژیم طالبان به جمهوری اسلامی ایران اطلاع داده است که اگر اسرائیل و حزب‌الله وارد جنگ شوند، این گروه در حمایت از حزب‌الله هزاران نیرو به لبنان می‌فرستد.   

به گفته این روزنامه‌نگار، جمهوری اسلامی آمادگی دارد تا برای هر جنگی که در جنوب لبنان و جنوب سوریه دربگیرد، از پاکستان، افغانستان، عراق و یمن نیروی انسانی به منطقه اعزام کند.   

این نخستین‌بار است که ادعا می‌شود طالبان از حزب‌الله که گروهی شیعه و تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران است، پشتیبانی می‌کند.   

رژیم طالبان تاکنون در این مورد اظهارنظر نکرده است.   

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حزب‌الله متحد گروه حماس است و هر دو، تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. پس از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، حزب‌الله نیز بارها به مواضع اسرائيل در شمال این کشور حمله کرد و تل‌آویو هم در واکنش طی حملاتی هدفمند تعدادی از فرماندهان این گروه شبه‌نظامی را کشت. 

در ماه‌های اخیر، رژیم طالبان با فلسطین و گروه حماس همدلی بیشتری نشان داده است، به طوری که این مسئله در پیام ملا هبت‌الله آخندزاده، رهبر این گروه، به مناسبت عید فطر هم نیز بازتاب یافت و او از شرکت‌کنندگان در مراسم حج خواست برای مردم فلسطین دعا کنند.

رهبر طالبان حمله اسرائیل به نوار غزه و سایر مناطق فلسطین را هم بار دیگر با شدیدترین الفاظ محکوم کرد و از کشورها خواست که جلو اقدام‌های اسرائیل را بگیرند.    

جمهوری اسلامی ایران تلاش می‌کند روابط میان رژیم طالبان و حماس، گروه‌ نیابتی تحت‌حمایتش، را تقویت کند. ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست‌وزیر طالبان، و امیر خان متقی، وزیر خارجه این گروه، چهارشنبه دوم خرداد در حاشیه مراسم تشییع ابراهیم رئیسی و همراهانش که در سانحه سقوط هلی‌کوپتر کشته شدند، با اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در تهران دیدار کردند. در عکس‌هایی که از این دیدار منتشر شد، حسن کاظمی قمی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان، نیز حضور داشت.   

کاظمی قمی پیش‌تر در بهمن ماه (فوریه) در مصاحبه با شبکه تلویزیونی افق جمهوری اسلامی ایران گفته بود که افغانستان «بخشی از محور مقاومت» است و می‌تواند به غزه نیرو اعزام کند. او تاکید کرد: «اگرچه فاصله افغانستان تا غزه دورتر است، آنچه ما از افغانستان می‌بینیم این است که افغانستان بخشی از محور مقاومت است و اگر فضا مهیا باشد و ضرورتی احساس شود، از افغانستان بیش از یک لشکر نیروهای استشهادی می‌توانند به غزه بروند.» 

این موضع‌گیری سفیر جمهوری اسلامی تمایل آشکار این رژیم برای استفاده از شهروندان افغانستان در جنگ‌های منطقه‌ای و نیابتی تلقی شد. 

با روی کار آمدن رژیم طالبان در افغانستان، تهران روابط نزدیکی با این گروه برقرار کرد و سفارت افغانستان در تهران را هم به این گروه تحویل داد. تهران امیدوار است که با گسترش روابط با کابل و میزبانی از هیئت‌های طالبان، منافعش در منطقه را با این گروه گره بزند و از بازوی جنگی آن‌ها استفاده کند.  

نوار غزه که تحت حملات اسرائیل قرار دارد، از جنوب غربی با مصر و از شمال و شرق با اسرائیل هم‌مرز است و کنترل شدید مرزها از سوی تل‌آویو و قاهره هر نوع اعزام نیروی نیابتی تازه از جمهوری اسلامی به غزه را دشوار و حتی غیرممکن کرده است. با این حال نزدیکی غزه به سوریه و لبنان که جمهوری اسلامی ایران در آن‌ها نیروی نیابتی دارد، تهدیدی برای اسرائیل محسوب می‌شود و این نگرانی وجود دارد که در صورت افزایش تنش با اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران نیروی نیابتی از افغانستان به سوریه و لبنان ببرد تا به منافع اسرائیل صدمه بزنند.   

جمهوری اسلامی ایران در اوج جنگ سوریه، هزاران تن از شهروندان شیعه‌مذهب افغانستان را تحت عنوان «لشکر فاطمیون» برای جنگ با داعش به منطقه فرستاد که بسیاری از آن‌ها در راه دفاع از رژیم بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه، و منافع جمهوری اسلامی ایران کشته شدند. با فروکش کردن آتش جنگ در سوریه، بخش زیادی از نیروی فاطمیون به ایران و افغانستان بازگشتند اما جمهوری اسلامی نفوذ قابل‌توجهش برای سربازگیری دوباره از این نیروها را حفظ کرده است و در صورت نیاز از آن‌ها در جنگ نیابتی استفاده خواهد کرد.

حدود نیم قرن جنگ و ناامنی در افغانستان باعث شده است که بخشی از جمعیت این کشور بی‌سواد بمانند یا سطح آگاهی‌شان پایین باشد؛ آنچه زمینه را برای جذب آن‌ها به گروه‌های بنیادگرا، افراطی و مذهبی فراهم کرده است. گروه طالبان به مدت دو دهه از ظرفیت مدارس دینی و مساجد برای سربازگیری و تامین نیروی مجانی استفاده کرد و شماری از شهروندان افغان را با تبلیغات گسترده و سوءاستفاده از هیجانات و احساسات دینی برای جنگیدن و حتی پیوستن به یگان انتحاری‌اش متقاعد کرد.    

با فروپاشی حکومت افغانستان، شماری از نیروهای طالبان به آرزویشان یعنی «شهیدن شدن» نرسیدند. این افراد برای جنگیدن تحت عنوان دفاع از ارزش‌های دینی و مقابله با «کفار و مشرکان» هیجان زیادی دارند و بیم آن می‌رود که افغانستان را به درگیری‌ها و رقابت‌های پیچیده‌ای وارد کنند که به چالش‌های این کشور بیفزاید.  

باید منتظر ماند تا معلوم شود آیا طالبان با ساز جمهوری اسلامی ایران در جنگ‌های نیابتی خاورمیانه همگام می‌شوند، یا دوستی با تهران مقطعی و از روی ناگزیری و نتیجه به رسمیت شناخته نشدن از سوی جامعه جهانی به‌ویژه غرب است.   

بیشتر از جهان