مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم جمهوری اسلامی، در یکی از نخستین گامها برای اجرای سیاستهای کلی علی خامنهای فردی را به ریاست دفترش منصوب کرد که پیشتر بهصراحت گفته بود هدف غایی آموزش و پرورش «تربیت سربازان تمدن نوین اسلامی و نسلی ولایتمدار» است.
محسن حاجیمیرزایی که روز یکشنبه هفتم مرداد با حکم مسعود پزشکیان، رئیس دفتر رئیسجمهوری شد، در دو سال پایانی دولت حسن روحانی، وزیر آموزش و پرورش بود. او که متولد قم است و دکترای جامعهشناسی دارد، در جریان انتخابات ریاستجمهوری از پزشکیان حمایت کرد و پس از آن نیز به عضویت «شورای راهبردی انتخاب وزرای دولت چهاردهم» درآمد.
حاجیمیرزایی از جمله وابستگان جمهوری اسلامی است که طی سالهای متمادی در دولتها و دورههای مختلف در سمتهای مدیریتی جابهجا شده است؛ به طوری که از ریاست مرکز ملی بهرهوری و کمیسیون اصلاح الگوی مصرف شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا سمتهای مشاورتی در سازمان نهضت سوادآموزی، وزارتآموزش و پرورش، دیوان محاسبات و شورای عالی اداری در کارنامهاش به چشم میخورد.
در سال ۱۳۹۲، محسن حاجیمیرزایی با حکم اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری وقت، دبیر هیئت دولت شد و شش سال نیز در این سمت باقی ماند. پس از آن، حسن روحانی در شهریور ۱۳۹۸ او را به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حاجیمیرزایی به محض ورود به آموزش و پرورش، ایجاد تغییرات گسترده در کتابهای درسی مدارس را در اولویت قرار داد تا آنجا که کتابهای درسی سال تحصیلی ۱۳۹۹ــ۱۳۹۸ با حذف قابلتوجه آثار چهرههای برجسته ادبیات فارسی منتشر شد.
حذف اشعار مولوی، حافظ، سعدی، نیما یوشیج، امیرهوشنگ ابتهاج، اخوان ثالث و داستانهای نادر ابراهیمی، محمود دولتآبادی، غلامحسین ساعدی و هوشنگ مرادی کرمانی در کنار سانسور عکس دختران از جلد کتاب ریاضی دبستان از چشم کارشناسان آموزش و کاربران شبکههای اجتماعی پنهان نماند. وقتی هم واکنشها به حذف آثار بزرگان از کتابهای درسی اوج گرفت، حسین قاسمپورمقدم، مدیر گروه وقت ادبیات فارسی دفتر تالیف کتب درسی آموزش و پرورش، بهصراحت گفت: «جایی نیاز بود از شهید حججی نام ببریم و این بر حافظ و سعدی اولویت داشت.»
این مقام آموزش و پرورش همچنین اذعان کرد که کتابهای درسی را «مولفان کتب نونگاشت» در جهت سند تحول بنیادین وزارت آموزش و پرورش «متناسبسازی» کردهاند.
وزارت آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی، نهادی حاکمیتی است و نهتنها سیاستهای کلی آن را علی خامنهای تعیین میکند که وزیران آموزش و پرورش نیز بهطور خاص باید از فیلتر رهبر جمهوری اسلامی عبور کنند.
پس از جنجالی که سال ۱۳۹۶ در جریان انتخابات ریاستجمهوری سر موضوع سند آموزش ۲۰۳۰ به وجود آمد، از نظر حاکمیت، نیاز بود فردی سکان وزارت آموزش و پرورش را در دست بگیرد که مورداعتماد نظام باشد.
سند آموزش ۲۰۳۰ نقشه راه جهانی برای ارائه آموزش فراگیر، با کیفیت، برابر و تربیت کودکانی با روحیه پرسشگری، اهل گفتوگو، تعامل و مشارکت جمعی است. در این سند به حق برابر دختران و پسران و لزوم ارائه آموزشهای جنسی و خودمراقبتی تاکید شده است اما این برنامه که دستکم ۱۶۰ کشور جهان به اجرای آن متعهد شدهاند، در ایران، نهتنها هرگز به مرحله اجرا نرسید، بلکه وابستگان حکومت آن را «توطئه و پروژه نفوذ دشمن» خواندند و پس از آن نیز به دستور خامنهای کنار گذاشته شد تا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مبنای کار قرار بگیرد.
حاجیمیرزایی سال ۱۳۹۸ بلافاصله پس از گرفتن رای اعتماد از مجلس، به دیدار مراجع تقلید در قم رفت تا به آنان اطمینان دهد سند آموزش ۲۰۳۰ از برنامه کاری آموزش و پرورش خارج شده است. او حدود یک سال بعد نیز به صراحت گفت که «مدرسه جای آموزشهای جنسی و جنسیتی نیست و آموزش و پرورش بر اساس خط مشی تعریفشده در سند تحول بنیادین، پنج تحول اساسی را در نظام آموزشی کشور دنبال خواهد کرد و انتظار این است که بتواند در برابر هجوم همهجانبه دشمن، پاسخی درخور و شایستهای بدهد.»
در حالی که سند یونسکو آموزش مسائل جنسی و جنسیتی و شناخت تفاوتهای بدنی زن و مرد به کودکان را از سن پنج سالگی توصیه کرده بود، حاجیمیرزایی بار آموزش مسائل جنسی به کودکان را بر دوش خانوادهها گذاشت و گفت: «سند ۲۰۳۰ در نظام آموزش رسمی ما جایی ندارد.»
او که در پی انتقاد علی خامنهای از «وضعیت مهدکودکها» اختیار و اداره آنها را از بهزیستی گرفت و به آموزش و پرورش واگذار کرد، یک بار هم گفته بود که باور دارد از هر دانشآموز میتوان یک خمینی تولید کرد.
اجرای کامل سیاستهای علی خامنهای در آموزش و پرورش بر عملکرد ضعیف او را در دوران همهگیری کرونا که به ترک تحصیل حدود پنج میلیون دانشآموز منجر شد، سرپوش گذاشت.
زمستان سال ۱۳۹۸ وقتی آغاز همهگیری در ایران رسما تایید شد و خانوادهها برای فرزندانشان و ادامه تحصیل آنها نگران بودند، محسن حاجیمیرزایی ادعا کرد که اجازه نمیدهد هیچ دانشآموزی از تحصیل محروم شود. بهرغم این ادعا، او سال ۱۴۰۰ اعتراف کرد که نزدیک به سه میلیون دانشآموز به دلیل نبود اینترنت در منطقه محل زندگی یا نداشتن گوشی هوشمند و تبلت به سامانه شاد دسترسی ندارند. البته پس از آن، فعالان و نهادهای حقوق کودک این آمار را بیشتر اعلام کردند و خبر دادند که حدود پنج میلیون دانشآموز در ایران ترک تحصیل کردهاند که برخی از آنها قربانی ازدواج و کار زودهنگام شده و دیگر هرگز به مدرسه بازنگشتهاند.
در آن روزها اخباری که از تعطیلی مدارس، مشکلات سامانه شاد که برای آموزش آنلاین طراحی شده بود و تاخیر در واکسیناسیون معلمان و دانشآموزان منتشر میشد به اندازه کافی تلخ و نگرانکننده بود اما تلخی ماجرا وقتی افزایش یافت که خبر رسید کودکانی در گوشهکنار ایران به دلیل نداشتن موبایل و امکانات آموزش آنلاین، خودکشی کردهاند.
عملکرد آموزش و پرورش در دوران همهگیری آنقدر ضعیف بود که صدای برخی وابستگان حکومت را نیز درآورد. با این حال، حاجیمیرزایی نهتنها هرگز تحت بازخواست و سوال قرار نگرفت که در دولت رئیسجمهوری جدید نیز مزد وفاداریاش به سیاستهای کلی علی خامنهای را گرفت و رئیسدفتر رئیسجمهوری شد.