صف بلند مداحان پزشکیان؛ هماهنگی رسانه‌‌ها برای مدیریت بحران‌های نظام

صف‌بندی جدید رسانه‌ای در ایران ظاهرا معرف سکان‌دارانی جدید اما با سابقه برای مدیریت بحران مشروعیت نظام است

مسعود پزشکیان در روز مراسم تحلیف- عکس خبر فوری

فعالان رسانه‌ای طی هفته‌های گذشته بارها به عملکرد رسانه‌های اصلاح‌طلبان دربرابر برنامه‌ها و عملکرد دولت مسعود پزشکیان انتقاد کرده‌اند.

دفاع جریان‌های رسانه‌ای اصلاح‌طلب از سخنان و عملکرد رییس دولت چهاردهم شباهت معناداری دارد به شیوه‌ای که رسانه‌های تندرو حاکمیت در دفاع از دولت ابراهیم رئیسی در پیش گرفته بودند.

سکوت در قبال خلف‌وعده‌های زودهنگام سیاسی و فاصله گرفتن از وعده‌های انتخاباتی، این رسانه‌ها را به روابط عمومی دولت مستقر بدل کرده است.

نخستین مصداق این چرخش و صف‌بندی جدید رسانه‌ای را می‌توان در هماهنگی رسانه‌های جریان موسوم به اصلاح‌طلب با رسانه‌های تندرو اصول‌گرا دانست.

تکیه بر مفهوم وفاق ملی و پرهیز از هرگونه نقد به عملکرد دولت چهاردهم، و بازی در نقش توجیه‌کننده ضعف‌های ریاست دولت زمانی بیشتر مور توجه قرار می‌گیرد که در موارد مشابه همین رسانه‌ها  عملکرد دولت ابراهیم رئیسی را سرکوب و تضعیف صدای مخالفان برای یکدست شدن فضای سیاسی کشور می‌خواندند. اما در شرایط کنونی و بدون آنکه نظام و دستگاه دولت ذره‌ای از سرکوب و اختناق کاسته باشند رویه رسانه‌های اصلاح‌طلب چرخشی فاحش داشته است. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حالا اما تحلیل‌گران تاکید دارند آنچه در جریان است هماهنگی کامل برای نادیده‌گرفتن ضعف‌ها و انحراف افکار عمومی از حقیقت شرایط موجود کشور به نفع حکومت و دولت است تا در شرایط تازه سهم بیشتری از منابع مالی و قدرت عاید این افراد شود.

آنچه طی روزهای اخیر در جریان جلسات بررسی کارنامه وزرای پیشنهادی روشن بود تلاش بعضی رسانه‌ها برای تشدید فضای سرکوب منتقدان مسعود پزشکیان به‌ویژه در زمان نطق پایانی او در مجلس شورای اسلامی بود.

پزشکیان در شرایطی نقش مستقیم علی خامنه‌ای را در چیدمان کابینه دولت چهاردهم افشا کرد که رسانه‌های جریان موسوم به اصلاحات، که همواره منتقد دخالت رهبر جمهوری اسلامی در امور دولت، به‌ویژه در بحث معرفی وزرا بودند، این بار با حمایت بی‌سابقه از سخنان پزشکیان به مدافع تقلیل جایگاه ریاست‌جمهوری به نخست‌وزیری بدل شدند.

بسیاری از چهره‌ها و رسانه‌های نزدیک به مسعود پزشکیان و جریان سیاسی حامی او، منتقدان را متهم به زیر پا گذشتن سیاست وفاق ملی کردند و سیاست رییس دولت برای کسب رای اعتماد را نشان‌دهنده هوش سیاسی او دانستند.

حمله گسترده به منتقدان رویکرد پزشکیان در شرایطی رقم خورد که ظاهرا این جریان رسانه‌ای از بدل‌شدن به بازوی سایبری دولت نیز ابایی ندارد و در این مسیر تا سطح فحاشی، انگ‌زنی، تخریب و پرونده‌سازی منتقدان پیش رفته است.

رسانه‌هایی که به‌صورت گسترده طی سه سال گذشته به دنبال نقد نوع بیان و پوشش چهره‌های سیاسی ناهمسو با خود، چه در میان نیروهای اصول‌گرا یا اپوزیسیون خارج از کشور بودند، به شکل بی‌سابقه‌ای اشکالات کلامی و ناتوانی پزشکیان در سخنوری، همچنین نوع پوشش غیرمعمول او را مصداق صداقت، سادگی و شباهت رییس جدید دولت به عامه مردم اعلام کردند.

در این میان برخی چهره‌های مطرح رسانه‌ای تا حدی به توجیه اقدامات پزشکیان اصرار می‌ورزند که اظهارنظرهایی مانند دفاع از کولبری به‌منزله روشی برای دور زدن تحریم را نادیده می‌گیرند و آن را بخشی از سیاست قابل‌دفاع اقتصادی برای دور زدن تحریم‌ها قلمداد می‌کنند.

این در شرایطی است که نمونه همین حرف را محسن رضایی پیش‌تر اعلام کرده بود و چهره‌های رسانه‌ای جریان اصلاحات او را به نداشتن دانش و ناآگاهی از اقتصاد متهم کرده بودند.

همچنین اصرار پزشکیان بر الگوی عدالت به‌مثابه فقر همگانی، با شعار «اگر در سفره چیزی نیست همه بر آن سفره بنشینیم» شباهت به شعار بعضی روسای دولت‌های قبل دارد که جریان رسانه‌ای اصلاحات او را مصداق «اقتصاد گداپروری» می‌دانستند.

در این میان به نظر می رسد دلیل اصلی این رویکرد در کابینه‌ای است که ساختار آن، برخلاف وعده نخبه‌محوری پزشکیان، به‌شکل شرکت سهامی میان جریان‌های مختلف سیاسی تقسیم شده است.

این الگو باعث شده بسیاری از نیروهای مطرح رسانه‌ای جریان اصلاحات، همسو با جریان رسانه‌ای اصول‌گرا، امیدوار باشند از رانت و سهمیه‌های متنوع دولتی و حکومتی بهره‌مند شوند.

ظاهرا هدف بخشی دیگر از جریان رسانه‌ای نزدیک به دولت جدید، اجرای سیاست «بازوی تحریف، کارزارسازی جعلی و سرکوب منتقدان» است و به برنامه متولیان برای دستیابی به موقعیت در بخش‌های مختلف دولت بازمی‌گردد.

دست‌کم برخی چهره‌های مطرح این جریان در دوران دولت حسن روحانی، سابقه نشستن بر صندلی هیئت‌مدیره شرکت‌های تابعه دولتی و ریاست روابط عمومی وزارتخانه‌ها و ادارات مختلف را داشته‌اند و امروز نیز امیدوارند که با سیاست‌ها، برنامه‌ها و اشتباهات دولت بتوانند موقعیتشان را احیا کنند.

فرضیه‌ای که برای اثبات آن کافی ا‌ست مدتی صبوری کنیم تا با پایان تقسیم صندلی‌ها در سطوح میانی دولت شاهد آن باشیم افراد مختلف در جریان رسانه‌ای موسوم به اصلاح‌طلب چگونه با زیر پا گذاشتن شعار وفاق ملی و انتقاد عادلانه از عملکرد دولت بخشی از «شرکت سهامی دولت چهاردهم» می‌شوند.

در پایان نباید از این فرض نیز به‌سادگی عبور کرد که رهبر جمهوری اسلامی در نقش مهندس اصلی تحولات سیاسی ماه‌های اخیر، که به اذعان مسعود پزشکیان تا سطح چیدمان کابینه نیز پیش رفته است، می‌کوشد با کمک نهادهای امنیتی و یکدست‌تر شدن فضای رسانه‌ای موجود برای مدیریت «بحران مشروعیت» فرصتی فراهم کند.

برای افرادی که با تحولات رسانه‌ای چهار دهه اخیر آشنایی دارند، این روزهای یادآور دورانی است که بسیاری از رسانه‌ها، فارغ از گرایش سیاسی، ستایش از دولت مستقر را تا سردادن شعار «دشمنی با دولت دشمنی با خداست» پیش برده بودند.

حالا که سپاه و گروه‌های نیابتی و تروریستی جمهوری اسلامی، ایران را در آستانه جنگ بزرگ منطقه‌ای قرار داده‌اند و سیاست‌های بین‌المللی رهبر جمهوری اسلامی نیز این کشور را به‌شکل بی‌سابقه‌ای در سطح جهان منزوی کرده و حکومت را به پایین‌ترین سطح مشروعیت در طی چهار دهه گذشته رسانده، ظاهرا جریان موسوم به اصلاح‌طلب و حامیان سیاسی و رسانه‌ای آن آخرین تیر حکومت برای شلیک به میدان نظام به شمار می‌آیند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه