پس از گذشت چندین دهه از پایان حکومت عثمانی، ترکیه انتظار داشت مردم شهر مدینه برخورد خشونتآمیز فخری پاشا، فرمانده عثمانی را فراموش کرده باشند، در حالی که آثار زجر و ستمگری او در خاطره تمام مردم مدینه حک شده و هیچ خانوادهای در مدینه نیست که تلخی روزگار فخری پاشا را در خاطر نداشته باشد. اما دولت ترکیه چندی پیش مراسم ویژهای را به منظور گرامی داشت از هفتادویکمین سالروز مرگ فخری پاشا را که برابر با صدمین سال اخراج وی از مدینه بود برگزار کرد، در این مراسم، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه بار دیگر خاطره این دوران تلخ را زنده کرد و از ستمگری های فخری پاشا در شهرهای مختلف عربی به ویژه در شهرهای مقدس مکه و مدینه به عنوان افتخارات تاریخ عثمانی یاد کرد. به گفته تاریخ نگاران، مکه و مدینه در زمان حکمرانی فخری پاشا شاهد دردناکترین حوادث تاریخ بوده و مردم این دو شهر رنج بسیاری را در این مدت متحمل شده اند.
طبق اسناد و شواهدی که در این بخش به خوانش و بررسی گرفته میشود، رفتار خشونت آمیز فخری پاشا با ساکنان مدینه به تنهایی به عنوان یک جنایت تاریخی محسوب میشود، اما آن چه بیش از همه خشم و انزجار مردم را بر میانگیزد، جنایتهای است که فخری پاشا در حرم مدینه و در مسجد پیامبر انجام داده است. بی حرمتی به مقدسات دینی، برخورد تبعیض آمیز با ساکنان مدینه، تخریب خانه ها و نخلستان ها و بیرون راند شمار زیادی از مردم مدینه به بیرون از شهر، بخشی از جنایت های فخری پاشا است که در خاطره مردم مدینه به ثبت رسیده است.
همان گونه که در تاریخ معروف است حدود یک سال پیش از شکست نهایی، مقامات ارشد عثمانی در دمشق، مصطفی کمال آتاتورک را دستور دادند تا به جای فخری پاشا، لشکر سربازان ترکیه را به سمت مدینه سوق دهد و مسئولیت آن شهر را به دوش گیرد، اما او به بهانه ناتوانی و کمبود امکانات جنگی از پذیرش این مسئولیت امتناع ورزید. فخری پاشا که فرصت بهرهبرداری از اوضاع را مناسب دید، با ادعای حمایت از شهر مقدس مدینه، با سربازان عثمانی به مدینه تاخت و جنایت های بیشماری را در حق مقدسات دینی و مردم آن شهر مرتکب شد.
آغاز نارضایتی
با آغاز جنگ اول جهانی و پس از این که مردم شهر مدینه از جور و ستم حاکمان عثمانی به ستوه آمده بودند، برخی از ناسیونالسیتهای عرب سعی کردند از وضعیت فراهم شده، علیه دولت عثمانی بهرهبرداری کنند. همین بود که نافرمانی ملی در مدینه آغاز شد و تنش میان مردم و دولت عثمانی افزایش یافت. مسئولان دولتی که از آینده اوضاع نگرانی داشتند قیام مردمی اعراب را به شدت سرکوب کردند و با استفاده از این فرصت، دست به ارتکاب جنایت علیه مردم زدند و برخورد تبعیضآمیز آن ها علیه عرب ها بیشتر از پیش افزایش یافت.
در همین راستا، عثمان حافظ، نویسنده سعودی می گوید: «عثمانی ها زبان ترکی را در تمام مدرسهها و برنامه های آموزشی تحمیل کرده بودند و حتی درسهای دینی به زبان ترکی تدریس میشد، دانش آموزان عرب ناگزیر بودند علوم دینی را که اصل آن به زبان عربی است، به زبان ترکی بخوانند».
در پرتو همین نابرابریها، سرانجام عربها علیه دولت ترکیه قیام کردند اما با خشونت شدید مقامات دولتی و هواداران دولت ترکیه رو به رو شدند. دولت ترکیه، علمای دمشق و هند را که تحت تأثیر دولت عثمانی بودند، تحریک میکرد تا مخالفت علیه نظام عثمانی را به عنوان یک اقدام مغایر با اندیشه های دینی معرفی کنند و بدین شیوه قیام مردمی عرب با شکست رو به رو شود. این واقعه را روزنامه "القبله" که بیانگر اهداف انقلاب عربی بود به خوبی بیان کرده است، اندیپندنت عربی یک نسخه از این روزنامه تاریخی را که حقایق آن زمان را به صورت آشکار بازگو می کند، به دست آورده است.
تودههای مردمی عرب به رهبری شریف حسین، پس از مدتی مبارزه توانستند، استقلال خود را در قلب حجاز و در شهر مقدس مکه اعلام کنند. ترکها که مکه را از دست داده بودند سعی داشتند با هر شیوهای که ممکن باشد، شهر مدینه را از دست ندهند، زیرا خلافت عثمانیها بدون داشتن حاکمیت بر مراکز مقدس اسلامی، دیگر نمیتوانست معنای داشته باشد. از همین رو، عثمانیها سعی داشتند سرزمین های از دست رفته را بار دیگر تحت تصرف خود در آورند تا حاکمیت خود را بر منطقه تداوم بخشند، اما برخورد خشونتآمیز آنها با ساکنان مدینه و بیحرمتی به مسجدی که در گذشته خود عثمانی ها به آن ارادت خاصی داشتند، نمیتواند به هیچ صورتی قابل توجیه باشد.
دکتر سعید بن طوله، کارشناس سعودی میگوید: «پس از افزایش شمار نیروهای وابسته به امپراتوری عثمانی در مدینه، تهیه مواد غذایی برای سربازان، مقامات دولتی را با دشواری رو به رو کرد و عثمانی برای این که بتوانند نیازمندیهای لازم را برای نیروهای نظامی خود فراهم کنند، مردم مدینه را وادار به ترک شهر کردند. البته این اقدام تبعیضآمیز عثمانی ها، فاجعه بزرگی در پی داشت و بسیاری از مردم قادر به ترک شهر نبودند، زیرا در بیرون از شهر هیچ سهولت و امکاناتی برای امرار زندگی وجود نداشت. هنگامی که ساکنان مدینه طبق دستور مقامات عثمانی اقدام به ترک شهر نکردند، سربازان ترکیه مردم به زور از مدینه اخراج کردند و برخی از آنها را در واگن های قطار می انداختند و به خارج از شهر انتقال می داند، شمار بسیاری از مردم در این گیر و دار، جان خود را از دست دادند».
دکتر سعید در صحبتی که با اندیپندنت عربی داشت، گفت: «هدف ترک ها از اعمال خشونت علیه مردم مدینه، تلاش برای سرکوبی قیامهای مردمی علیه نظام عثمانی بود، ترکها سعی میکردند با این گونه اقدامات توهین آمیز، بافت اجتماعی و شاخص های جمعیت شناسی را به سود دولت ترکیه، دگرگون کنند. امروز نیز دولت ترکیه قصد دارد در لیبی دست به چنین اقدامی بزند و برای همین منظور سعی دارد به هر شیوه ای که میشود خود را وارد تحولات لیبی کند و زمینه ای سیاست بازیهای ترکیه را در کشورهای عربی شمال آفریقا فراهم کند.»
البته ترکها در نخست بدین باور بودند که خواستههای آنها با جابجایی مردم مدینه برآورده می شود، پس از ناکامی این اقدام، مقامات دولت عثمانی دست به اقدامات وحشتناکتری زدند و حرم مقدس مدینه را به گونه مستقیم تبدیل به میدان معرکه کردند. جای دادن سربازان و مهمات نظامی در داخل مسجد به این دلیل که نیروهای بریتانیایی و متحدان عرب آنها از حمله به مسجد خودداری خواهند کرد، توهین آمیزترین حرکت عثمانیها به مقدسات دینی بود که همواره در خاطر مردم باقی خواهد ماند.
بن طوله در ادامه سخنانش گفت، فاجعه بارترین اقدام عثمانی در جریان جنگ اول جهانی که در تمام کتب تاریخ به ثبت رسیده است، وارد کردن مهمات نظامی در مسجد نبوی بود و این عملکرد با مخالفت تمام مردم مواجه شد.
احمد بن مصطفی صقر، نقل کرده است که فرماندهان ترکیه سعی داشتند برای حفظ بقای خود دست به هر اقدامی بزنند و زشت ترین اقدام آن ها، انتقال مهمات نظامی و ابزارهای جنگی به درون مسجد نبوی بود، طوری که حرم مدینه تبدیل به یک اردوگاه نظامی شده بود.
پس از تداوم جنگ، فخری پاشا، دست به اتخاذ اقدامات توهین آمیز بیشتری زده و تصمیم گرفت خط آهن را تا دروازه مسجد نبوی امتداد دهد. مقبول العلوی، داستان نویس سعودی، می گوید: فخری پاشا از جوانان مدینه خواست در کار ساخت راه آهن از منطقه عنبریه تا دروازه "باب السلام" در حرم مدینه، سهم بگیرند.
البته ناجی کاشف پاشا، معاون فخری پاشا به جوانانی که برای کار در پروژه خط آهن استخدام شده بودند، گفت به افرادی که در این پروژه کار کنند هیچ پرداخت مالی صورت نمی گیرد، اما این افراد در ازای کار، هر روز سه وعده غذای رایگان به دست خواهند آورد.
تردیدی نیست که کشیدن خط آهن از منطقه عنبریه تا حرم مدینه، خانه ها و زمین های بسیاری از مردم را در معرض نابودی قرار می داد و دولت ترکیه حاضر نبود به افراد آسیب دیده کمک و همکاری کند و همین امر باعث تشدید خشم مردم مدینه علیه مقامات دولت عثمانی در مدینه شد. تخریب خانه ها و مغاره های مردم آغاز شد و در این میان، خیابان "العینیه" که در آن زمان به عنوان پر رونق ترین بازار مدینه به شمار می رفت تخریب شد تا مسیر راه آهن به سمت مسجد نبوی هموار شود. مردم مدینه که همه چیز خود را از دست داده بودند، از بیم خشونت سربازان عثمانی قادر به ابراز مخالفت نبودند، در حالی که اشک از چشمان آن ها جاری بود اما توان فریاد زدن را نداشتند.
با آن که فاصله میان منطقه عنبریه و حرم بیش از یک کیلومتر نیست اما این پروژه بیش از دو ماه را در بر گرفت زیرا بیشتر وقت، صرف تخریب خانه ها و مغازه های مردم مدینه شد تا این که خط آهن به دروازه باب السلام برسد. پس از اتمام کار، هنگامی که قطار برای نخستین بار به حرم رسید، مردم مدینه متوجه شدند که فخری پاشا هدف دیگری از این اقدام داشته است و قصد وی انتقال تمام گنجینه های تاریخی حجره پیامبر از مدینه به استانبول بوده است.
هنگامی که خبر این واقعه به گوش شیخ عبد الرحمن المدنی رسید، وی لبخند تلخی زده و افزود که این اقدام، جز این که غارت آشکاری باشد نمی تواند هیچ توجیه دیگری داشته باشد. در همین حال یکی از بزرگان مدینه گفت: این اقدام نشان می دهد که فخری پاشا شکست خود را پیش بینی کرده و می داند که به زودی از مدینه اخراج خواهد شد و تردیدی نیست که تحولات اخیر می تواند برای مدینه پیامدهای فاجعه باری داشته باشد.
البته آن چه در منابع سعودی در مورد گنجینه های حجره پیامبر ذکر شده است تفاوت چندانی با اسناد تهیه شده توسط عثمانی ها ندارد، تنها تفاوت در این است که ترک ها بردن گنجینه های حجره پیامبر را از مدینه به استانبول، به عنوان "نقل" گنجینه ها به استانبول یاد می کنند، اما مردم مدینه آن را "غارت" گنجینه های حرم مدینه می دانند.
دکتر سعید بن طوله، می گوید: عثمانی ها به مردم مدینه می گفتند که انتقال گنجینه های حجره پیامبر به استانبول به هدف ترمیم آن ها صورت می گیرد و گنجینه های مزبور پس از ترمیم و بازسازی بار دیگر به مدینه منتقل خواهد شد. اسناد و شواهد نشان می دهد که انتقال گنجینه های حجره پیامبر از مدینه به استانبول به دستور جمال پاشا، فرمانده لشکر چهارم دولت عثمانی که در تاریخ به عنوان "سفّاک" یاد می شود، صورت گرفته است. در نامه ای که در 13 جمادی الثانی 1335 (6 آوریل، 1917)، از طرف جمال پاشا به انور پاشا ارسال شده است، آمده است که بایستی تمام گنجینه ها و امانت های مقدسه از مدینه به استانبول منتقل شود.
اما شادروان عثمان حافظ در کتاب "نمادها و اندیشه ها "، نوشته است که عثمانی ها در آن زمان که جنگ اول جهانی ادامه داشت، نیاز شدیدی به پول داشتند و به همین منظور گنجینه های حرم مدینه را به استانبول بردند و آن ها را صرف هزینه های دولت کردند.
افزون بر آن، پس از تشدید جنگ و کاهش مواد غذایی در مدینه، فخری پاشا دستور داد تا آن چه از گنجینه های حجره پیامبر باقی مانده است را بیرون کنند و آن ها را در بازار به فروش رسانند تا صرف هزینه های سربازان ترکیه شود.
ترک ها به رغم این که به مردم مدینه وعده داده بودند که پس از پایان جنگ، همه ای گنجینه ها را به حرم مدینه باز خواهند گرداند اما دیگر هیچ چیزی به مدینه باز نگشت.
سهیل صابان، استاد تاریخ عثمانی در دانشگاه ملک سعود، می گوید: حدود 20 سال پیش هنگامی که در استانبول بودم به کتابخانه ها و موزه های بسیاری رفتم و در بایگانی عثمانی اسنادی مربوط به امانت های مقدسه حرم مدینه پیدا کردم، سپس یک کپی این اسناد را به دست آوردم و پس از ترجمه به عربی، آن ها را منتشر کردم. البته تمام هدایای نفیسی که در طول تاریخ به حرم مدینه اهدا شده است، درج اسناد یاد شده یاد شده است و متولیان حرم و بزرگان مدینه هنگام ثبت آن ها حضور داشتند. در آخرین گزارش رسمی که در مورد گنجینه های حجره پیامبر در دهم ماه رمضان سال 1326، هجری قمری (6 اکتبر 1908) منتشر شده است، موجودیت تمام هدایای گرانبها، مورد تأیید قرار گرفته است.
سهیل صابان می افزاید که گزارش یاد شده که تمام گنجینه های حرم مدینه در آن ذکر شده است، شامل 29 صفحه می باشد و این سند تاریخی در بایگانی عثمانی در شهر استانبول تحت شماره: "يلدزMTV.526/73" به ثبت رسیده است. افزون بر نسخه خطی گرانبهای "مصحف عثمانی" ، گنجینه های که طبق این سند از مدینه به استانبول منتقل شده است، تعداد 391 قطعه است که شامل سنگ های قیمتی همچون الماس، زمرد، یاقوت، ابزارها و وسایل ساخته شده از طلا و نقره می باشد.
گنجینه های یاد شده افزون بر ارزش معنوی، ارزش مادی بسیاری داشته که دشوار است بتوان آن ها را قیمت گذاری کرد. یکی از قطعه های نفیس آن گنجینه، گردن بندی است ساخته شده از گرانبها ترین سنگ های زمرد و یاقوت که ارزش آن در آن زمان به 5 میلیون لیره عثمانی بر آورده شده است. البته این رقم در آن زمان، مبلغ بسیار هنگفتی به شمار می رفته است.
شایان یاد آوری است که اغلب هدایا و گنجینه های حجره پیامبر، از سوی 22 تن از همسران حاکمان عثمانی که در طول تاریخ 400 ساله خلافت عثمانی در مدینه فرمانروایی می کردند، اهدا شده است. اما تمام این گنجینه ها از نظر ارزش با نسخه خطی قرآن عثمان (خلیفه سوم) قابل مقایسه نیست، این قرآن با خط کوفی و روی پوست آهو نوشته شده است و خلیفه سوم مسلمانان تا آخر زندگی همین نسخه را می خواند.
اسناد معتبری که در مورد گنجینه های حجره پیامبر تهیه شده است نشان می دهد که جواهرات گرانبهای بسیاری که ارزش هر کدام از آن ها بالغ با صدها میلیون دلار بوده است از مدینه به استانبول منتقل شده است.
قابل ذکر است که در ماده 246، پیمان ورسای آمده است که آلمان بایستی در ظرف 6 ماه، نسخه خطی قرآن عثمان را که مقامات ترکیه آن را از مدینه به استانبول آورده، سپس آن را به عنوان هدیه به امپراتور ویلهلم دوم داده بودند، به پادشاه حجاز باز گرداند.
البته پیش از نشر بخش اول این گزارش که روز جمعه گذشته در اندیپندنت عربی، منتشر شد، تماس های لازم با دفتر ریاست جمهوری ترکیه گرفته شد تا دیدگاه خود را در باره کتاب ها و اسناد تاریخی که گنجینه های حجره پیامبر را بیان کرده است ارائه دهد، اما اندیپندنت عربی تا کنون هیچ پاسخی را در این زمینه از جانب مقامات ترکیه دریافت نکرده است.
موضوعات دیگری که به رخدادهای وا پسین سال های فرمانروای عثمانی در مدینه روشنی می اندازد، در بخش بعدی مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
© IndependentArabia