حسن نصرالله از البازوریه تا ضاحیه

غیاب نصرالله در مراسم‌های رسمی نتوانست مانع تلاش اسرائیل برای دسترسی به او شود

حسن نصرالله در کنار قاسم سلیمانی- عکس خبرگزاری ایرنا

 ارتش اسرائیل بامداد شنبه ۷ مهرماه به صورت رسمی اعلام کرد که حسن نصرالله سرانجام با حمله هوایی اسرائیل در محله ضاحیه بیروت کشته شد.

نصرالله، مرد اول حزب‌الله لبنان، در ۳۱ اوت ۱۹۶۰ در شهرک البازوریه از محله‌های فقیرنشین شرق صور در جنوب لبنان به دنیا آمد، و در ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴ ارتش اسرائیل خبر کشته شدنش را، یک روز پس از حمله هوایی به بیروت، رسما تایید کرد.

به گفته تحلیلگران سیاسی، پس از یک ماه حمله بی‌وقفه اسرائیل به فرماندهان ارشد حزب‌الله لبنان، با کشته شدن حسن نصرالله فصل جدیدی از تحولات در خاورمیانه آغاز خواهد شد.

رهبر حزب‌الله لبنان که مدرسه ابتدایی را در شهر زادگاهش گذراند، برای سپری‌کردن دوران راهنمایی به بیروت رفت و بار دیگر برای گذران دوران دبیرستان راهی زادگاهش شد.

او پس از دوره دبیرستان و شروع جنگ داخلی لبنان وارد جنبش امل شد تا در سمت مسئول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه اولین فعالیت‌های سیاسی‌اش را بیازماید.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در سال ۱۹۸۲، پس از ربوده شدن امام موسی صدر، به علت بروز اختلاف سیاسی - نظامی میان رهبران جنبش امل، نصرالله همراه برخی دیگر از مقام‌های جنبش امل، مانند عباس موسوی، از این گروه خارج شد و همین امر مقدمه تاسیس گروه حزب‌الله شد.

بدل شدن به روحانی بانفوذ امروز سرآغازش به شانزده سالگی نصرالله بازمی‌گردد. او با سفارش سید محمد غروی، امام‌جمعه صور، علاقه‌مند به تحصیل در حوزه علمیه شد و برای تحصیل به شهر نجف رفت.

همین سفر و آشنایی با روحانیون سیاسی مانند سید محمدباقر صدر از او جوانی با تمایلات سیاسی ساخت.

دیدار و آشنایی با عباس موسوی باعث شد نصرالله به عضویت شاخه‌های سیاسی گروه‌های شبه‌نظامی مخالف اسرائیل در لبنان درآید.

دو سال اقامت در نجف و بازگشت به لبنان پایان تحصیل حوزوی حسن نصرالله نبود. او در مدرسه امام منتظر شهر بعلبک تحصیلات حوزوی‌اش را ادامه داد.

سال ۱۹۸۹ نصرالله راهی قم شد و این سفر مقدمه نزدیکی او با چهره‌هایی مانند علی خامنه‌ای شد و فرصت دریافت کمک‌های مالی برای گروه‌های شبه‌نظامی در لبنان را فراهم کرد.

حسن نصرالله حتی پیش از آغاز دوران رهبری خامنه‌ای، با دریافت حکم اجازه تصرف در امور حسبی و شرعیه از روح‌الله خمینی اولین چهره روحانی لبنانی بود که چنین مجوزی را دریافت می‌کرد.

رونن برگمن در کتاب «برخیز و اول تو بکش: تاریخ مخفی ترورهای هدفمند اسرائیل» روایت می‌کند که پس از ترور موسوی تصور این بود که ایرانی‌ها صبحی الطفیلی را جایگزین او خواهند کرد، اما در جلسه شورای دوازده نفری رهبران عالی مذهبی حزب‌الله، یک روحانی جوان سی و دوساله به نام سید حسن نصرالله به سمت دبیرکل حزب‌الله معرفی شد.»

پس از به رهبری رسیدن علی خامنه‌ای، شیفتگی تام و تمام نصرالله به خامنه‌ای فرصتی تاریخی فراهم کرد تا سیاست‌های رهبر جمهوری اسلامی برنامه‌های حزب‌الله لبنان را دستخوش تحول سازد.

مجموعه کمک‌های مالی و نظامی جمهوری اسلامی به‌سرعت حزب‌الله را از گروهی شبه‌نظامی به جریان بانفوذ سیاسی در لبنان بدل کرد.

این نفوذ وسیع در ساختار سیاسی لبنان با در اختیار گرفتن بخش جنوبی این کشور در مرز اسرائیل، حزب‌الله را به خطری امنیتی برای اسرائیل تبدیل کرد.

علی خامنه‌ای پس از نشستن بر مسند رهبری جمهوری اسلامی به‌صراحت گفته بود شهادت سید عباس نقطه عطفی در جریان مقاومت است.

رهبر حزب‌الله لبنان که کمتر در میان حامیانش علنا حضور می‌یافت، طی دو دهه گذشته در مناقشات سیاسی داخل ایران تا جایی میان نیروهای تندرو حکومت محبوبیت پیدا کرده بود که در یکی از حوادث مهم معاصر سیاسی ایران، زمانی که حسن خمینی نوه روح‌الله خمینی به‌دلیل مواضعش خشم این نیروها را برانگیخت، در مراسم سالگرد روح‌الله خمینی و در حضور علی خامنه‌ای شعار «نواده روح‌الله سید حسن نصرالله» سر داده شد.

نصرالله در خانواده‌ای پر جمعیت با ۹ برادر و خواهر بزرگ شد. خانواده او پس از آغاز جنگ‌های داخلی لبنان راهی جنوب لبنان شدند و به همین دلیل این منطقه استراتژیک به اصلی‌ترین مقر فعالیت حزب‌الله بدل شد.

سیاست فعالیت رسمی نظامی با هدایت یار نزدیک نصرالله، عماد مغنیه، و قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس، به‌مرور این گروه سیاسی نظامی را به قدرتی در لبنان و منطقه بدل کرد.

عماد مغنیه به‌قدری مورد اعتماد نصرالله بود که تیم حفاظتی او را تشکیل داد. تیمی که امروز به روایت برخی نهادهای امنیتی غربی تا ۱۵۰ نفر نیز می‌رسد.

غیاب نصرالله در مراسم‌های رسمی نتوانست مانع تلاش اسرائیل برای دسترسی به او شود، چنانکه تا پیش از کشته‌شدنش بارها به او سوءقصد شده بود.

ترور از راه مسمومیت غذایی در سال ۲۰۰۴، بمباران برج محل سکونت او در سال ۲۰۰۶، انفجار ساختمانی که تصور بر این بود حسن نصرالله در آن حضور دارد در سال ۲۰۱۱، تلاش‌های اسرائیل برای کشتن نصرالله بود.

همچنین سال ۲۰۰۶ اعلام شد یک گروه که هدفشان حمله خمپاره‌ای به خودرو حسن نصرالله بوده بازداشت شده‌اند.

اخبار مرگ نصرالله بارها منتشر شد. حسین الغاوی روزنامه‌نگار عربستانی سال ۲۰۲۲ در توییتی نوشت: «عارضه‌ای که باعث شد حسن نصرالله در بیمارستان بستری شود برخلاف شایعات آنفولانزا نیست، بلکه برای دومین بار سکته کرده و به بیمارستان پیامبر اعظم در بیروت منتقل شده است.»

این اخبار نتیجه زندگی مخفیانه نصرالله بوده و غیاب همیشگی و دیدارهای تلویزیونی با پیروانش دامنه شایعاتی را افزایش داده است. منتقدان او می‌گفتند، هم‌زمان با ترغیب جوانان لبنانی و فلسطینی به مبارزه، خود هراس از دست دادن جانش را دارد.

اما حامیانش کشته شدن فرزند او سید هادی را طی درگیری با نیروهای اسرائیلی در سال ۱۹۹۷ نشانه هزینه دادن خانواده نصرالله می‌دانند.

نصرالله در سیاست داخلی لبنان متهم به صدور فرمان ترور و تخریب نیروهای سیاسی مخالف خود بود. سال ۲۰۰۵ رفیق حریری، نخست‌وزیر محبوب لبنان، به‌واسطه یک کامیون بمب‌گذاری‌شده در مرکز بیروت ترور شد. همان زمان گروه حزب‌الله و شخص حسن نصرالله متهم اصلی این پرونده شناخته شدند.

در عرصه سیاست نیز نصرالله، برخلاف دیگر گروه‌های مقاومت فلسطینی، از بشار اسد حمایت کرد. او بیش از آنکه منافع لبنانی - عربی را در دستور کار قرار دهد تابع سیاست‌های علی خامنه‌ای بود.

حسن نصرالله جایگاه فقهی بلندمرتبه‌ای نداشت، اما برای خود جایگاهی هم‌تراز مراجع ارشد شیعی قائل بود. مریدانش او را شبیه‌ترین چهره سیاسی و روحانی شیعی به علی خامنه‌ای می‌دانستند.

مردی که در سایه پول و حمایت علی خامنه‌ای نه‌تنها ارتش در اختیار داشت که بر این باور بود تحولات منطقه‌ای باید با هماهنگی او صورت گیرد، بر اساس اطلاعیه ارتش اسرائیل، جان خود را در جریان یک جلسه مخفی در منطقه ضاحیه بیرون، در حمله هوایی اسرائیل از دست داد.