انتشار مقالهای در روزنامه واشینگتنپست که در آن به احتمال انتخاب مجتبی خامنهای بهعنوان جانشین پدرش اشاره شده، بار دیگر مسئله بحران جانشینی در جمهوری اسلامی را به کانون توجه رسانهها بازگردانده است.
این گزارش در شرایطی منتشر شد که طی ماههای گذشته و پس از مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی، بحث درباره آینده مقام رهبر جمهوری اسلامی در ایران به مرحله جدیدی وارد شده است.
واشینگتنپست در گزارش خود، با اشاره به وضع سیاسی و اقتصادی ایران در آستانه بازگشت ترامپ به کاخ سفید، مدعی شد که برخی روحانیون بانفوذ و کهنسال جمهوری اسلامی در خفا، مجتبی خامنهای را بهعنوان رهبر آینده برگزیدهاند اما این تصمیم به دلیل نگرانی از واکنشهای احتمالی جامعه، هنوز رسما اعلام نشده است.
در این گزارش، منظور از روحانیون بانفوذ نمایندگان مجلس خبرگان رهبری عنوان شده است؛ نهادی که طبق قانون اساسی، وظیفه انتخاب رهبر پس از درگذشت یا برکناری رهبر فعلی را بر عهده دارد.
ادعای مطرحشده در واشینگتنپست با واکنش رسانههای داخل ایران مواجه شد. از جمله روزنامه تهرانتایمز، یکی از رسانههای نزدیک به حکومت و وابسته به سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی که با انتشار مقالهای، ضمن تکذیب خبر بیماری علی خامنهای، فرضیه انتخاب مجتبی خامنهای بهعنوان رهبر آینده را نیز رد کرد.
تهرانتایمز در این گزارش، به اظهارنظر محمود محمدی عراقی، یکی از اعضای مجلس خبرگان، استناد کرده که مدعی شده بود علی خامنهای هرگونه بررسی درباره جانشینی فرزندانش را منع کرده و با این ایده که رهبری در جمهوری اسلامی به شکلی موروثی منتقل شود، مخالف است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
محمدی عراقی و روایت جلسات خبرگان درباره جانشینی
محمدی عراقی، نماینده کرمانشاه در مجلس خبرگان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، اسفند ۱۴۰۲ در گفتوگویی، به شرح وظایف کمیته سهنفره مجلس خبرگان در بررسی گزینههای رهبری پرداخت و مدعی شد: «در کمیته سهنفره، درباره یکی از فرزندان رهبری که از نظر علمی در سطح بالایی قرار دارد، بحثی مطرح میشود. این خبر به گوش رهبری میرسد و ایشان نهی میکنند و میگویند این کاری که شما میکنید، شبهه موروثی بودن رهبری را مطرح میکند. بنابراین حتی اجازه بررسی هم نمیدهند.»
محمدی عراقی همچنین ادعا کرد برخی اعضای مجلس خبرگان در مقطعی دیگر هم درخواست بررسی منسوبان رهبر جمهوری اسلامی بهعنوان گزینههای رهبری را مطرح کردهاند، اما علی خامنهای بار دیگر این درخواست را رد کرده است.
یکی از نکات مهم درباره سخنان محمدی عراقی، نامشخص بودن زمان دقیق این درخواستها است. بهنظر میرسد اولین درخواست بررسی صلاحیت فرزندان خامنهای برای مقام رهبری در دوران ریاست محمد یزدی بر مجلس خبرگان مطرح شده باشد. محمد یزدی بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۴ این جایگاه را در اختیار داشت و در سال ۱۳۹۹ درگذشت.
این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که تا پیش از مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی، بحث جانشینی رهبر جمهوری اسلامی به این شدت در کانون توجه قرار نداشت.
گزینههای احتمالی رهبری در جمهوری اسلامی
در سالهای اخیر، جدا از مجتبی خامنهای، نامهای دیگری نیز بهعنوان گزینههای احتمالی رهبری مطرح شدهاند؛ از جمله: هاشمی شاهرودی، محمد یزدی، آملی لاریجانی و ابراهیم رئیسی. اکنون از میان این چهار چهره، سه نفر در قید حیات نیستند و آملی لاریجانی نیز در انتخابات اخیر مجلس خبرگان شکست خورده و از راهیابی به این مجلس بازمانده است.
مسئله جانشینی نهتنها در سطح رهبری جمهوری اسلامی، بلکه در نهادهای کلیدی جمهوری اسلامی مانند شورای نگهبان و مجلس خبرگان نیز مطرح است. احمد جنتی و محمدعلی موحدی کرمانی، دو روحانی که اکنون بهترتیب دبیر شورای نگهبان و رئیس مجلس خبرگاناند، هر دو بالای ۹۰ سال سن دارند. این مسئله بحران جانشینی در این نهادها را نیز تشدید کرده است، زیرا بهنظر میرسد علی خامنهای، برای جانشینی این افراد نیز گزینههای قابلاعتمادی در اختیار ندارد و این وضعیت احتمال عقبنشینی او از موضع پیشین خود مبنی بر رد جانشینی موروثی را تقویت میکند.
در این میان، گزینه مطرح برای سمت رهبر بعدی جمهوری اسلامی از میان فرزندان رهبر فعلی حکومت ایران، مجتبی خامنهای متولد ۱۳۴۸، پسر دوم علی خامنهای و سیاسیترین فرزند او است.
نام مجتبی از میانه دهه ۱۳۸۰، بهعنوان فردی بانفوذ گسترده در دفتر رهبر جمهوری اسلامی مطرح شد. نخستین بار، در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴، مهدی کروبی، نامزد وقت، در نامهای سرگشاده به علی خامنهای، از دخالت مجتبی خامنهای در انتخابات سخن گفت و مدعی شد دخالتهای مجتبی خامنهای در پیروزی احمدینژاد نقش مهمی داشته است.
از همان زمان، درباره ارتباط مجتبی خامنهای با حسین طائب، رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه، گزارشهایی وجود داشت. در آن دوره، این نهاد بهعنوان معاونت امنیتی و اطلاعاتی سپاه فعالیت میکرد و گفته میشد که بازوی اجرایی سیاستهای مجتبی خامنهای است.
خشم علی خامنهای از نامه سرگشاده مهدی کروبی و رد عنوان «آقازاده» برای فرزندش، واکنشی آشکار به اتهاماتوارده بود. او در پاسخ به کروبی گفت: «فرزند من آقا است، نه آقازاده.» آنچه حساسیت و علاقه رهبر جمهوری اسلامی به این پسرش و تلاش برای محافظت از او در برابر انتقادات عمومی تعبیر شد.
نقش مجتبی خامنهای در انتخابات سال ۱۳۸۸
نام مجتبی خامنهای طی انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، بار دیگر در فضای سیاسی و شعارهای اعتراضی مطرح شد. نشریه گاردین در آن سال مدعی شد مجتبی خامنهای در مجاب کردن پدرش برای تغییر نتایج انتخابات به نفع محمود احمدینژاد و هدایت سرکوب مخالفان نقش کلیدی داشته است.
در سال ۱۳۹۰، نیز برخی چهرههای اصلاحطلب مغضوب حکومت از جمله مصطفی تاجزاده ادعا کردند پروندههای قضایی آنها مستقیم زیر نظر مجتبی خامنهای پیگیری شده است و او را متهم اصلی سرکوب منتقدان پدرش معرفی کردند. محمد سرافراز، رئیس پیشین صداوسیما، هم پس از کنارهگیری از ریاست این سازمان، در مصاحبههایی به نقش مستقیم مجتبی خامنهای در سیاستهای کلان حکومت اشاره کرد و از دخالتهای او در امور اجرایی پرده برداشت.
حذف تدریجی رقبای احتمالی مجتبی خامنهای برای مسند رهبری طی دو دهه گذشته، مهمترین عامل در تقویت احتمال جانشینی او بود. از جمله این حذفها میتوان به این موارد اشاره کرد: افول جایگاه صادق آملی لاریجانی و مواضع انتقادی او پس از رد صلاحیت برادرش علی لاریجانی، مرگ مشکوک اکبر هاشمی رفسنجانی، رد صلاحیت حسن خمینی برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان، مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی، کنار گذاشته شدن احمد خاتمی از شورای عالی حوزههای علمیه پس از انتشار اخباری مبنی بر مخالفت او و رئیسی با طرح جانشینی مجتبی خامنهای در مجلس خبرگان.
آنچه تحلیلگران معتقدند صحنه رقابت را به نفع مجتبی خامنهای خلوت کرده است.
افشاگری مهدی نصیری درباره مجلس خبرگان
مهدی نصیری، نماینده پیشین علی خامنهای در روزنامه کیهان، بهتازگی مدعی شده است که در یکی از آخرین جلسات دور پیشین مجلس خبرگان، چند نماینده به نفع جانشینی مجتبی خامنهای سخن گفتند اما این بحث با مخالفت شدید ابراهیم رئیسی و احمد خاتمی مواجه شد و جو را بهقدری متشنج کرد که به تعطیلی جلسه منجر شد.
در ماههای اخیر، انتشار ویدیویی از تعطیلی کلاس درس آنلاین مجتبی خامنهای، نخستین حضور رسمی او در رسانهها بود. این حضور، همزمان با افزایش حضور فرزند بانفوذ رهبر فعلی جمهوری اسلامی در مراسم رسمی حکومت، توجهها را به خود جلب کرده است. زیرا مجتبی خامنهای پیش از این، اصرار داشت که بهصورت رسمی در رسانهها حضور نداشته باشد اما اکنون بهنظر میرسد که این رویه بهطور کامل تغییر کرده است.
برخی چهرههای درون حکومت برای تبلیغ اهمیت حضور مجتبی خامنهای در راس قدرت تلاش کردهاند تا در محافل سیاسی و رسانهای او را «بن سلمان جمهوری اسلامی» لقب دهند. چنانچه عباس پالیزدار در گفتوگویی که ظاهرا افشاگرانه بود، از فساد گسترده برخی چهرههای حکومتی پرده برداشت، اما مجتبی خامنهای را چهرهای تحولخواه و مخالف فساد معرفی کرد.
این روایت را افرادی مانند عبدالرضا داوری، مشاور پیشین محمود احمدینژاد، نیز مطرح و مجتبی خامنهای را چهرهای با مشی اصلاحطلبانه و مدافع آزادیهای سیاسی و اجتماعی معرفی کردهاند. این در حالی است که به گواه اخبار و گزارشهای مختلف، او طی دو دهه گذشته در سرکوب شدید مخالفان و اعتراضهای مردمی، مستقیما نقش داشته است و روایتی که پالیزدار، داوری و افرادی از این دست مطرح میکنند، با تصویری که تا امروز از مجتبی خامنهای بهعنوان فردی امنیتی، تندرو، حامی سرکوب و فساد برنامهریزیشده درون حکومت مطرح شده، در تضاد کامل است.
اصرار بر حضور رسانهای مجتبی خامنهای، مطرح شدن نامش در محافل سیاسی و اصرار بر پنهان کردن سوابق امنیتی و سرکوبگرانه این چهره بانفوذ بیت رهبر نظام میتواند تلاشی هدفمند برای آمادهسازی جامعه به منظور پذیرش رسمی جانشینی او باشد.