پیامدهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی خشکی دریاچه ارومیه موضوعی است که کارشناسان بارها درباره آن هشدار دادهاند. به گفته آنان، از نظر زیستمحیطی، افزایش گردوغبار نمکی برآمده از بستر خشکشده دریاچه سلامت ساکنان منطقه را به خطر میاندازد و موجب شیوع بیماریهای تنفسی و چشمی میشود. نابودی اکوسیستم دریاچه نیز کاهش تنوع زیستی، تهدید گونههای بومی و کاهش جمعیت پرندگان مهاجر را در پی دارد.
از نظر اقتصادی، کاهش منابع آبی به کشاورزی و دامداری مناطق اطراف خسارات شدیدی میزند و معیشت هزاران نفر را تهدید میکند. از جنبه اجتماعی نیز، افزایش بیکاری و مشکلات معیشتی میتواند موجی از مهاجرت را ایجاد و بحرانهای اجتماعی را تشدید کند. با این حال، پیامدهای خشکی این دریاچه فراتر از این موارد است؛ از جمله نظریهای که به ارتباط بین خشکی دریاچه و زلزلههای سریالی سالهای اخیر اشاره دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مهدی زارع، رئیس مرکز پیشبینی زلزله، وقوع زمینلرزههای اخیر در منطقه شمال غرب ایران را با خشکی دریاچه ارومیه مرتبط میداند و بر این باور است که خالی شدن سفرههای آب زیرزمینی و خشکی دریاچه ارومیه در تحریک وقوع زمینلرزههای اخیر و رخ دادن شش زمینلرزه با بزرگی ۵.۵ تا ۶ در فاصله شهریور ۱۴۰۱ تا فروردین ۱۴۰۲ در ناحیه خوی، موثر بوده است.
مهدی زارع درباره زمینلرزههای هفتههای اخیر در مناطق غربی، شمال غربی و جنوب غربی ایران گفت که در یک ماه منتهی به هشتم بهمنماه، ۳۳ زمینلرزه کوچک تا متوسط با بزرگی بیش از ۴ در این مناطق رخ داده است.
زارع در ادامه افزود زمینلرزه با بزرگی ۴ در وسط بخش جنوبی دریاچه ارومیه (بخش خشکشده) در بیستم دیماه از رخدادهای مهم همین بازه زمانی است. او همچنین گفت که یک زمینلرزه با بزرگی ۵.۳ هم روز هفدهم دیماه در بخش «ریز» در مرز استانهای بوشهر و فارس رخ داد که خود شروع یک خوشه لرزهای در همان منطقه جنوب زاگرس بود.
به گفته رئیس مرکز پیشبینی زلزله، چنین حالتی از رخداد زمینلرزههای متعدد در شمال استان بوشهر در شمال گناوه و در مرز خمیدگی جبهه کوستان زاگرس نیز مشاهده شد که بخشی از فعالیتهای لرزهای جاری و مشخصه منطقه «زاگرس چینخورده» است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله با بیان اینکه زمینلرزهها در استانهای مختلف ایران از جمله مناطق گسل رشته کوههای زاگرس و البرز و البته شمال غرب ایران در ناحیه دریاچه ارومیه پراکنده شدهاند، درباره ارتباط بین خشکی این دریاچه و زمینلرزهها گفت که لرزهخیزی دریاچه ارومیه با توجه به مسئله خشک شدن این پهنه آبی طی ۲۷ ساله گذشته و همچنین مسئله تخلیه آبهای زیرزمینی در آذربایجان شرقی و غربی تحت مطالعه است و هم اکنون دو نفر از دانشجویان دکترا مستقیما بر این موضوع متمرکز شدهاند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه زلزلهشناسی به زمینلرزه بهمنماه ۱۴۰۱ در خوی اشاره کرد که با بزرگی ۵.۹ و در عمق هفت کیلومتری زمین رخ داد و حدود ۶۰ پسلرزه داشت که شدت بزرگترین آنها ۴.۵ بود.
نظریههای زمینشناسی و مطالعات تجربی نشان میدهند که تغییرات در سطح آبهای بزرگ میتواند بر فعالیتهای لرزهای تاثیر بگذارد. از سخنان رئیس مرکز پیشبینی زلزله نیز چنین برمیآید که شواهد اولیه از ارتباط بین کاهش منابع آبی و افزایش موارد زلزله در منطقه شمال غرب ایران حکایت دارد؛ هرچند برای نتیجهگیری قطعی، تحقیقات بیشتری نیاز است.
موافقان این نظریه میگویند دریاچه ارومیه به دلیل وزن بالای آب آن، فشار قابلتوجهی بر پوسته زمین اعمال میکرد. با کاهش شدید سطح آب و خشک شدن بخشهای وسیعی از دریاچه، این فشار کاهش یافته و تعادل استاتیکی پوسته به هم خورده است. این تغییرات میتواند باعث تحریک گسلهای موجود در منطقه شود. بهخصوص که دریاچه ارومیه در نزدیکی گسل تبریز و چندین گسل دیگر قرار دارد و کاهش فشار ناشی از آب آن میتواند باعث افزایش اصطکاک در این گسلها و در نتیجه افزایش احتمال زلزله شود.
دریاچه ارومیه یکی از بزرگترین دریاچههای آب شور جهان است که طی دهههای اخیر در نتیجه مدیریت ناکارآمد منابع آب در جمهوری اسلامی تا مرز خشکی کامل پیش رفت. دولتهای مختلف جمهوری اسلامی همواره احیای این دریاچه را وعده دادهاند اما با وجود صرف هزینههای هنگفت، تاکنون سایه این بحران و پیامدهای ناشی از آن از شمال غرب ایران حذف نشده است و روند نابودی دریاچه ارومیه ادامه دارد.
دادههای رسمی نشان میدهد که «در حال حاضر، تنها ۱۰ درصد از دریاچه ارومیه باقی مانده و تراز آن به یک هزار و ۲۷۰ متر رسیده که سه متر کمتر از تراز استاندارد است». کارشناسان سدسازی و افزایش گسترده سطوح زیر کشت در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را از عوامل خشکی آن میدانند.