سیاستهای تنشآمیز جمهوری اسلامی، فساد حکومتی، مدیریت ناکارآمد و تداوم سیاست سرکوب و نقض حقوق بشر در سال ۱۴۰۳ ایران را به کانون بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی تبدیل کرد؛ بحرانهایی که مردم را در تنگناهای معیشتی گسترده قرار داد و موجب شد که ایرانیان طی این سال، روزهایی سخت را پشت سر بگذارند. این گزارش به بررسی مهمترین رخدادهای سیاسی، بینالمللی، اجتماعی، حقوق بشری، محیط زیستی و فرهنگی ایران و تاثیر سیاستهای حاکمیت بر این حوزهها طی سالی که گذشت، اختصاص دارد.
از مرگ رئیسی و نصرالله تا توافق راهبردی با روسیه
طی سالی که گذشت، در سیاست داخلی و خارجی، رخدادهایی رقم خورد که جمهوری اسلامی بهطور مستقیم و غیرمستقیم از آنها تاثیر پذیرفت. آغاز به کار مجلس ششم خبرگان رهبری به ریاست موحدی کرمانی، ترور محمد مقیسه و علی رازینی، دو قاضی بدنام قوه قضاییه، حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس که برای شرکت در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان به تهران آمده بود، انفجار پایگاههای حزبالله لبنان و کشته شدن سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، مرگ هاشم صفیالدین و عباس نیلفروشان در لبنان، کشته شدن یحیی سنوار، طراح حمله مرگبار هفتم اکتبر به اسرائیل، سقوط دیکتاتوری بشار اسد در سوریه که از مهمترین بازوهای جمهوری اسلامی در محور موسوم به «مقاومت» بود و امضای توافق راهبردی با روسیه از مهمترین رخدادهای سیاسی داخلی و خارجی بودند. برخی از این وقایع، از جمله شکستهای پیاپی حزبالله و حماس و کشته شدن رهبران اصلی آنها، به تضعیف شدید جمهوری اسلامی در منطقه منجر شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جمهوری اسلامی در فروردین و مهر ۱۴۰۳ طی دو عملیات موسوم به «وعده صادق ۱» و «وعده صادق ۲» اسرائیل را هدف حمله موشکی گسترده قرار داد. با این حال، گزارشهای منتشرشده نشان داد که بسیاری از موشکها پیش از رسیدن به هدف منهدم شدهاند. ویدیوهایی که از اتاق عملیات «وعده صادق ۲» منتشر شد، نیز در شبکههای اجتماعی دستمایه طنز قرار گرفت.
اسرائیل نیز در پنجم آبان به چندین نقطه در ایران حمله کرد که در جریان آن برخی سامانههای دفاعی هدف قرار گرفتند و خسارات جدی دیدند.
با این حال مهمترین رخداد سیاسی سال ۱۴۰۳ مرگ ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم جمهوری اسلامی و همراهانش در پی سقوط هلیکوپتر حامل آنان بود. در روز سیام اردیبهشت، ابراهیم رئیسی که برای افتتاح سد مشترک ایران و جمهوری آذربایجان به نام «سد قیزقلعهسی» به مرز این کشور رفته بود، در ورزقان دچار سانحه شد و تمام سرنشینان هلیکوپتر جان باختند. لاشه هلیکوپتر روز ۳۱ اردیبهشت کشف شد.
جمهوری اسلامی مراسم خاکسپاری رئیسی و همراهانش را با تبلیغات گسترده برگزار کرد و به آنان لقب «شهید» داد، اما هرگز به ابهامات درباره این حادثه مشکوک پاسخ نداد. نکته قابلتوجه این بود که همزمان با اعلام عزای عمومی از سوی علی خامنهای، بسیاری از مردم کشته شدن عضو هیئت موسوم به «مرگ» را جشن گرفتند و ابراز خوشحالی کردند.
پس از مرگ ابراهیم رئیسی، علی خامنهای بار دیگر از «کارت اصلاحطلبان» برای بقا استفاده کرد. ورود مسعود پزشکیان به عرصه انتخابات و رقابت او با سعید جلیلی، ترفندی تکراری بود؛ با این حال، نرخ مشارکت زیر ۴۰ درصد باقی ماند و در نهایت مسعود پزشکیان بهعنوان رئیس دولت چهاردهم در پاستور مستقر شد. در روز ۳۱ مرداد، مجلس شورای اسلامی با چراغ سبز خامنهای به تمامی ۱۹ وزیر پیشنهادی مسعود پزشکیان رای اعتماد داد. پزشکیان در جریان دفاع از کابینهاش بهصراحت اعلام کرد که وزرایش را با نظر خامنهای انتخاب کرده است.
نامه ترامپ و سیاست یک بام و دو هوای خامنهای
در سال ۱۴۰۳، انتخاب مجدد دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا، تحولی بزرگ در سیاستهای خارجی ایران به شمار میرفت. ترامپ که در دوره اول ریاستجمهوری خود فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک شدیدی بر جمهوری اسلامی وارد کرده بود، در دوره دوم نیز با اظهاراتی بیپروایانه درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی و گروههای موسوم به «مقاومت» در منطقه سخن گفت.
رئیسجمهور آمریکا طی ماههای اخیر بهتناوب تاکید کرد که جمهوری اسلامی نباید به سلاح هستهای دست یابد و آمریکا تحت هیچعنوان به گروههایی مانند حزبالله و حماس اجازه ادامه تنشآفرینی نمیدهد. او همچنین تاکید کرد که سیاستش در قبال ایران این است که همزمان با اعمال فشار بر برنامه هستهای این کشور، از نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه جلوگیری و در نهایت رژیم ایران را به تغییر رفتار وادار کند.
در پاسخ به این اظهارات، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ضمن محکومیت تهدیدهای ایالات متحده، چندین بار تاکید کرد که ایران هرگز تسلیم فشارهای خارجی نخواهد شد. این اظهارات را برخی مقامها از جمله عباس عراقچی، وزیر خارجه، تکرار کردند. در حالی که برخی مقامها نیز مدافع مذاکره با ترامپ بودند، اما همچنان از مذاکره خبری نبود تا اینکه رئیسجمهوری آمریکا روز هفدهم اسفند، در گفتگویی تلویزیونی خبر داد که به رهبر جمهوری اسلامی نامه نوشته است.
مقامهای جمهوری اسلامی ابتدا دریافت این نامه را انکار کردند اما در نهایت خبر رسید که انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیس کشور امارات، در سفری رسمی به تهران نامه دونالد ترامپ را به عباس عراقچی تحویل داده است. با این حال، خامنهای با رد مذاکره پاسخ این نامه را از قبل داده بود.
در آخرین روزهای اسفندماه، با تشدید تنشها بین حماس و اسرائیل و حوثیهای یمن به آمریکا، دونالد ترامپ در شبکه اجتماعی خود نوشت: «از این لحظه به بعد، هر تیری از سوی یمن، بهعنوان تیری شلیکشده از سوی ایران برداشت خواهد شد. ایران با عواقب جدی این اقدامها روبرو خواهد شد.»
در مورد تنشهای بین جمهوری اسلامی و آمریکا باید دید در روزهای آینده که احتمالا بسیار سرنوشتساز خواهند بود، چه اتفاقی خواهد افتاد.
سال فروپاشی اقتصادی و سقوط کسبوکارها
در سالی که گذشت، در حوزه اقتصادی، مطابق روند پنج دهه گذشته، مردم ایران فقیرتر شدند، ارزش داراییهایشان بیشتر سقوط کرد، سفرههایشان کوچکتر شد و اقشار کمدرآمد برای تامین نیازهای اولیه زندگی، از جمله غذا، دارو و درمان، با چالشهای اساسی روبرو شدند.
کمبود و گرانی دارو باعث شد بسیاری از بیماران روند درمانشان را متوقف کنند. سرانه مصرف گوشت در ایران به کمتر از یک کیلو در سال کاهش یافت و قیمت اقلام خوراکی، از میوه و حبوبات گرفته تا لبنیات، به میزان چشمگیری افزایش یافت. برای درک بهتر وضعیت وخیم اقتصادی در سالی که گذشت، کافی است به نرخ دلار و سکه و روند تغییر آنها در طول یک سال نگاه کنیم.
در روز بیستوهفتم اسفند ۱۴۰۲، قیمت سکه در محدوده ۳۸ میلیون تومان بود و هر دلار آمریکا با نرخ ۶۰ هزار تومان معامله میشد. اما در روز بیستونهم اسفند ۱۴۰۳، نرخ دلار آمریکا از مرز ۱۰۰ هزار تومان گذشت و رکورد جدیدی در سقوط ارزش ریال به ثبت رسید. یورو نیز با شکستن رکورد قبلی، به بیش از ۱۰۷ هزار تومان رسید.
افزایش تنش میان جمهوری اسلامی و آمریکا و اسرائیل، در کنار رکود اقتصادی حاکم بر کشور، از عوامل اصلی این افزایش قیمتها بودند.
هرچند در سالهای اخیر، به دلیل سیاستهای تنشآمیز حاکمیت و مدیریت ناکارآمد، رکود در بازار شب عید محسوس بود، اما سال ۱۴۰۳ را بیتردید میتوان سال سقوط کسبوکارهای خرد و کلان دانست.
در طول این سال، قطعیهای مکرر برق، آب و گاز به کسبوکارها و صنایع خسارت وارد کرد. در اسفندماه، افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم، رکود کامل بازار را رقم زد، تا جایی که برخلاف سالهای گذشته، مغازهداران اصناف مختلف تا آخرین روزهای اسفندماه بدون مشتری ماندند و فروش نداشتند.
در سال ۱۴۰۳، اصطلاح جدیدی نیز به ادبیات مقامهای حکومتی اضافه شد؛ آنها برای توجیه بحرانهای مربوط به سوخت، برق، آب و گاز از واژه «ناترازی» استفاده کردند.
مسعود پزشکیان که در کارزارهای انتخاباتیاش وعده داده بود با مذاکره و پذیرش لوایح افایتیاف مشکلات اقتصادی را حل خواهد کرد، در نهایت اعلام کرد که به دلیل مخالفت علی خامنهای با مذاکره این مسئله را تمامشده میداند.
زنگ خطر آب و فرونشست زمین
در سال گذشته، ایران با بحرانهای زیستمحیطی متعددی روبرو بود. نابودی عرصههای طبیعی ناشی از بحران ریزگردها، افزایش بیابانزایی، مدیریت ناکارآمد پسماندها بهویژه در شهرهای شمالی، ادامه تخریب اکوسیستمهای طبیعی بهدنبال فعالیتهای صنعتی و پتروشیمی، بحران آلودگی هوا در کلانشهرها که به تعطیلیهای پیدرپی منجر شد، جادهکشی و ساختوساز در اراضی جنگلی، قطع سریالی درختان از جنگلهای هیرکانی و کوههای زاگرس تا پارک جنگلی چیتگر و خیابان ولیعصر تهران، تداوم مازوتسوزی، معدنکاری در مناطق طبیعی و حفاظتشده، صدور مجوز شکار پرندگان برخلاف نظر کارشناسان، ادامه سدسازیهای بیرویه، ناتوانی از مطالبه حقابه دریاچه هامون از رودخانه هیرمند و مذاکرات آب با طالبان در افغانستان و مرگ تدریجی تالابها و پهنههای آبی از مهمترین بحرانهای زیستمحیطی سال گذشته بودند.
فرونشست زمین نیز که زنگ خطر آن از سالهای قبل به صدا درآمده بود، به بحرانی جدی در سالی که گذشت تبدیل شد، طبق گزارشهای موجود، در حال حاضر ۳۰ استان از ۳۱ استان و به طور مشخص، ۲۵۶ شهر از ۴۲۹ شهر ایران با پدیده فرونشست مواجهاند و تنها استان گیلان با این پدیده مواجه نشده است.
در راس این بحرانها، کاهش شدید ذخایر آبی ایران قرار داشت. در آخرین روزهای سال، اعلام شد که مجموع آب سدهای ایران به کمتر از ۴۴ درصد ظرفیت خود رسیده است. برخی سدها مانند سد لار خشک شدند و سدهایی همچون سد کرج، لتیان، و امیرکبیر در تهران و تعدادی از سدها در استان هرمزگان در آستانه خشکی کامل قرار گرفتند. همچنین، مقامهای دولتی زمزمههایی در خصوص قطع گسترده آب در تهران در ماههای آتی آغاز کردند.
اگرچه مسئولان جمهوری اسلامی همواره در توجیه بحران کمبود آب انگشت اتهام را به سمت مردم میگیرند و آنان را به کاهش مصرف دعوت میکنند، کارشناسان تاکید دارند که بحران کنونی نتیجه سوءمدیریت، فساد، سیاستهای غلط و فقدان سرمایهگذاری در روشهای نوین آبیاری و حفظ منابع آبی است و این بحران میتوانست بهطور موثر مدیریت شود.
تخریب هدفمند میراث باستانی و تاریخی
در سالهای اخیر، تخریب هدفمند میراث تاریخی و باستانی ایران که گاه تحت عنوان مرمت، گاهی با انکار ارزشهای تاریخی و گاه بهدلیل امتناع از محافظت و نگهداری اصولی صورت میگیرد، بهشکلی گسترده ادامه داشته است. در پی اهمال حکومت در حفاظت از آثار تاریخی، خریدوفروش آثار باستانی رونق گرفته و حفاریهای غیرقانونی به بسیاری از محوطههای تاریخی، از جمله محوطه کمر زرین و مسجد عتیق اصفهان، خسارات جدی وارد کرده و عرصه و حریم آثار تاریخی تحت عنوان عملیات عمرانی و ساختوساز، بهطور پیوسته هدف تعرض قرار گرفته است. برخی مرمتهای غیراصولی نیز اصالت آثار تاریخی را از بین بردهاند.
رضا صالحیامیری، وزیر میراث فرهنگی، در جریان دفاع از برنامههایش در مجلس به نمایندگان قول داد که در حریم آثار تاریخی بازنگری خواهد شد. این قول او در سال ۱۴۰۳ با کاهش ۲۰۰ هکتاری بافت تاریخی همدان محقق شد. در آخرین روزهای آبانماه نیز صالحیامیری در سفر به سبزوار، در سکوت خبری، پای طرحی را امضا کرد که بر اساس آن، بافت تاریخی این شهر از ۲۷۵ هکتار به ۱۹۸ هکتار کاهش یافت. پیش از آن نیز حریم بافت تاریخی گرگان کاهش یافته بود.
محوطههای باستانی همچون تخت جمشید و نقش رستم، که بهعنوان میراث جهانی ثبتشدهاند، در معرض انواع تهدیدها قرار دارند. از فرونشست زمین گرفته تا هجوم گلسنگها و ساختوساز در حریم این آثار، همه آنها خطر نابودی را به همراه دارند.
مهمترین مخاطرات برای میراث فرهنگی ایران زمانی احساس شد که کارشناسان اعلام کردند که خطر فرونشست زمین ۲۷ اثر ثبت جهانی ایران را تهدید میکند. در همین زمینه، علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، با استناد به پیمایشهای کارشناسی اظهار کرد که میدان نقش جهان اصفهان، تخت جمشید، نقش رستم در استان فارس و بسیاری دیگر از آثار باستانی ثبتشده جهانی در ایران بر اثر فرونشست زمین آسیب دیدهاند.
۳۶۵ روز سخت و پرمشقت
مردم ایران در سال ۱۴۰۳ به دلیل سیاستهای سرکوبگر حکومت، مشکلات اقتصادی، بحران آلودگی هوا، کمبود و گرانی دارو، افزایش بیرویه قیمتها، تورم، نوسانهای ارزی، قطعیهای گسترده برق، آب و گاز که همگی در ناکارآمدی و سیاستهای تنشآمیز حاکمیت ریشه داشت، ۳۶۵ روز سخت و پرمشقت را پشت سر گذاشتند.
پس از حمله موسوم به «وعده صادق ۱» در فروردین به اسرائیل و ترور اسماعیل هنیه در ایران در مرداد، مقامهای جمهوری اسلامی رجزخوانی برای اسرائیل را تحت عنوان «انتقام سخت» تشدید کردند. در نتیجه، سایه جنگ با اسرائیل بر سر ایرانیان سنگین شد و پیامد آن رکود اقتصادی عمیقی بود که کسبوکارها را بهشدت آسیب زد و بازارهای ایران از بازار مسکن گرفته تا پوشاک و حتی مواد غذایی تحت تاثیر قرار گرفتند. این وضعیت طی ماههای پس از آن نیز ادامه یافت و در نتیجه این روزهای سخت، نرخ آسیبهای اجتماعی به شکل معناداری افزایش یافت.
با این حال، حاکمیت نهتنها در راستای تامین معیشت و آسایش و آرامش مردم اقدامی انجام نداد، بلکه با مجموعهای از اقدامها خشم عمومی را برانگیخت. اصرار تندروهای حکومتی به اجرای قانون موسوم به «عفاف و حجاب» در آخرین روزهای اسفند که در نهایت قالیباف اذعان کرد که با ابلاغ شورای عالی امنیت ملی فعلا متوقف شده است، یکی از این اقدامها بود.
پانزدهم آذرماه پس از اینکه نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان، در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که با کمکهای مالی که منبع تامین بیشتر آنها ایران است، به هر خانواده لبنانی در بیروت که خانهاش ویران شده است، بین ۱۲ تا ۱۴ هزار دلار پرداخت خواهد شد، خشم عمومی مردم ایران تشدید شد.
در حوزه اجتماعی، انفجار معدن طبس، که به کشته شدن ۵۲ کارگر در معدن زغالسنگ «معدنجو» منجر شد، یکی از تلخترین وقایع سال گذشته بود که احساسات عمومی را جریحهدار کرد و نشان داد که در نتیجه فقدان نظارت دولتی، جان و معیشت کارگران در معرض مخاطرات فزاینده قرار دارد.
در همین سال، جمهوری اسلامی به نقض گسترده حقوق بشر ادامه داد، از زیرپا گذاشتن حقوق شهروندی بهائیان گرفته تا بازداشت فعالان و اعدامها. در این سال، آمار اعدامها در ایران از مرز هزار نفر عبور کرد. این رقم، که بالاترین میزان اعدام در یک سال محسوب میشود، بار دیگر چهره سرکوبگر جمهوری اسلامی را نشان داد.
مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران، روز سهشنبه ۲۸ اسفند در گزارشی وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران را تایید کرد؛ از جمله افزایش اعدامها، نقض حقوق زنان و کودکان. همچنین سارا حسین، رئیس کمیته حقیقتیاب شورای حقوق بشر سازمان ملل، به آزار و اذیت زندانیان در ایران و به ویژه بر اساس جنسیت آنها اشاره کرد و این اتفاقها را مصداق «جنایت علیه بشریت» نامید.