در واپسین روزهای سال ۱۴۰۳، سعید راستی، معاون عملیات پلیس اطلاعات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از پدیده نگرانکننده کاهش سن ارتکاب جرم خبر داد.
به گفته او، جوانان و حتی نوجوانان بیش از گذشته درگیر شرارت و بزهکاریاند، موضوعی که کارشناسان اجتماعی نیز آن را یکی از چالشهای جدی جامعه ایران به شمار میآورند.
انتشار مکرر تصویر و ویدیو از بازداشت افراد کمسنوسال بهدلیل ارتکاب جرایمی نظیر زورگیری، سرقت مسلحانه، یا درگیریهای خشن نشانهای آشکار از پایین آمدن سن ورود به دنیای جرم است.
یکی از تازهترین نمونهها، ماجرای قتل «امیرمحمد خالقی» در خوابگاه کوی دانشگاه تهران بود، پروندهای که متهمانش جوانانی بودند که پیشتر نیز سابقه سرقت، بهویژه سرقت گوشی تلفن همراه، داشتند.
مطابق آمار سال ۱۳۹۵، بیشترین شمار زندانیان کشور در بازه سنی ۲۶ تا ۳۲ سال قرار داشتند. با توجه به اظهارات اخیر مقامهای انتظامی، به نظر میرسد این الگو طی سالهای اخیر تغییر کرده و سن ارتکاب جرم بهشکل ملموسی کاهش یافته است.
وضعیت بحرانی پایین آمدن سن ارتکاب جرم
روز شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴، فرید نجفنیا، معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان البرز، با انتشار یادداشتی درمورد کاهش سن افراد درگیر در جرایم و آسیبهای اجتماعی هشدار داد و خواستار اقدام فوری نهادهای ذیربط شد. او تاکید کرد که این روند تهدیدی جدی برای آینده جامعه است و بیتوجهی به آن پیامدهای جبرانناپذیری خواهد داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مسئله وقتی ابعاد بحرانیتری پیدا میکند که آمار کودکان کار و نقش آنان در برخی سرقتها منتشر میشود. براساس اظهارات محمدرضا محبوبفر، پژوهشگر حوزه آسیبهای اجتماعی، در سال ۱۴۰۰ برخی از کودکان سارق ۶ تا ۷ سال بیشتر سن ندارند. او یادآور شد که بسیاری از این کودکان در خانوادههایی با وضعیت اقتصادی دشوار و ناپایدار زندگی میکنند و والدین یا شبکههای بزهکار آنان را برای ارتکاب جرم به خیابانها میفرستند.
همزمان، نیروی انتظامی اعلام کرده است شمار سارقانی که برای نخستین بار مرتکب سرقت شدهاند با سارقانی که سابقه کیفری دارند برابر شده است. این مسئله نشاندهنده افزایش ورود نوجوانان و جوانان تازهوارد به چرخه جرم است. فقر فزاینده، شکاف طبقاتی، کاهش امید به آینده، و دشواریهای معیشتی ازجمله عوامل ریشهای این وضع محسوب میشوند.
افزایش دسترسی به سلاحهای سرد و گرم، بهویژه چاقو و قمه، نیز در بروز خشونتهای ناخواسته در میان نوجوانان نقش دارد. برخی نوجوانان، بدون آگاهی کافی از تبعات اقداماتشان، مرتکب ضربوجرحهایی میشوند که در مواردی به قتل نیز ختم میشود.
جواد میری، جامعهشناس و عضو پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی، در تبیین علل اجتماعی رشد جرایم میگوید: «در دو سال اخیر بسیاری از افراد شغل خود را از دست دادهاند یا با کاهش شدید درآمد مواجه شدهاند. این وضعیت موجب سقوط طبقه متوسط به طبقه فرودست و فرودستان به زیر خط فقر شده است. همین فرسایش طبقات اجتماعی بیشترین فشار را به اقشار آسیبپذیر، بهویژه کودکان و زنان، وارد کرده است.»
پایین آمدن سن اعتیاد به مواد مخدر
کاهش سن بزه تنها به سرقت و جرایم خشن محدود نمیشود. روند نزولی سن ابتلا به اعتیاد نیز یکی از جلوههای آشکار این بحران است.
یوسف بیانلو، دبیر کمیته فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر استان زنجان، در آغاز سال جاری هشدار داد میانگین سنی اعتیاد که پیشتر در بازه ۲۵ تا ۳۵ سال بود، اکنون به مرز نوجوانی رسیده است. او خاطرنشان کرد که ورود افراد زیر ۱۶ سال به چرخه مصرف مواد مخدر، بهویژه مواد نوظهور، نگرانی فزایندهای در میان نهادهای مسئول ایجاد کرده است.
در مرداد ۱۴۰۳، محمد جمالو، معاون توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر، نیز اعلام کرد میانگین سنی اعتیاد در کشور به ۲۴ سال و چند ماه رسیده است. به گفته او، براساس پژوهشهای ملی، شمار زیادی از نوجوانان پیش از رسیدن به سن ۱۵ سالگی برای نخستین بار مواد مخدر مصرف کردهاند.
این درحالی است که این وضعیت تنها به مواد مخدر محدود نمیشود. استعمال دخانیات و مصرف مشروبات الکلی نیز با کاهش سن در ایران مواجه شدهاند.
محمدرضا سهرابی، معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در دیماه ۱۴۰۳ اعلام کرد که سن آغاز مصرف دخانیات به ۹ سال رسیده است. او همچنین افزایش مصرف دخانیات در میان زنان و دختران را زنگ خطر دیگری دانست و افزود: «در سال ۱۳۹۵ میزان شیوع مصرف دخانیات در زنان ۲.۴ درصد بود، اما این رقم در سال ۱۴۰۰ به ۴.۲ درصد رسید.»
در زمینه مشروبات الکلی نیز پژوهشها نشان میدهند که بیشترین مصرف در میان گروه سنی ۱۸ تا ۳۰ سال است، که حدود ۳۶ درصد آنان مصرف الکل را در سنین ۱۱ تا ۱۷ سالگی آغاز کردهاند. بخشی از این رفتارها به میل نوجوانان به جستوجوگری، نمایش استقلال و نوعی رفتار نمادین برای تمایز اجتماعی مربوط است. تمایلاتی که در غیاب نظام آموزش کارآمد و در پی محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی تشدید میشود.
در شرایطی که نهادهای قضایی و انتظامی نیز کاهش سن بزه را تایید میکنند، اصرار جمهوری اسلامی بر استفاده از رویکردهای تنبیهی نشان از ناکارآمدی شیوههای فعلی پیشگیری دارد.
توجه نداشتن به برنامههای فرهنگی، فقدان آموزش موثر در مدارس و رسانهها و نبود سرمایهگذاری کافی در تقویت بنیانهای اجتماعی و خانوادگی، ازجمله خلاهای مهمی است که زمینهساز رشد آسیبهای اجتماعی در میان نوجوانان میشود.
به نظر میرسد برای مقابله موثر با کاهش سن ارتکاب جرم و اعتیاد، باید در حوزههای آموزش، فرهنگ، اقتصاد، و بهداشت عمومی سیاستهای جامعنگر اتخاذ شود. صرفا افزایش حضور نیروهای انتظامی یا تشدید مجازاتها پاسخ مناسبی برای این چالش پیچیده نیست، چالشی که از ریشههای ساختاری و چندوجهی تغذیه میکند.
در نهایت، کاهش سن بزه، مصرف دخانیات، اعتیاد و الکل در ایران نشانهای از تحولات عمیق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اگر به آن بیتوجهی شود، نسل آینده کشور را در معرض تهدیدی جدی قرار خواهد داد.
کارشناسان تاکید میکنند که اکنون زمان آن رسیده است که به جای واکنشهای مقطعی و نمایشی، با نگاهی جامع و آیندهنگر، برنامهریزی دقیق و علمی برای مقابله با این بحران آغاز شود.