قطعه سوم آزادراه تهران-شمال قرار است در قلب یکی از حساسترین زیستبومهای ایران ساخته شود؛ پروژهای که هنوز هیچ مجوزی از سازمان حفاظت محیط زیست ایران برای آن صادر نشده، اما پیمانکاران آماده کلنگزنی هستند.
پروژه اتصال سریعتر تهران به استان مازندران، سالهاست با بولدوزر از دل جنگلهای هیرکانی و پناهگاههای حیوانات عبور میکند و بیاعتنا به قوانین محیط زیستی، طبیعت ایران را زخمیتر از گذشته رها میکند.
مسیر پیشنهادی قطعه سوم آزادراه از درههای حفاظتشدهای چون هریجان و مسر عبور میکند. این مناطق زیستگاه گونههایی در معرض انقراض همچون خرس، پلنگ، مرال، شوکا، کل و بز، گرگ و سیاهگوش هستند؛ درههایی که در سکوت جنگلهای البرز مرکزی، محل زادآوری و پناه گرفتن گلههای بزرگ حیاتوحشاند، ولی اکنون در آستانه تبدیلشدن به مسیر عبور ماشینآلات سنگین و انفجارهای تونلسازی قرار گرفتهاند.
فعالان محیط زیست در ایران بارها هشدار دادهاند که این پروژه نهتنها بدون مجوز محیطزیستی آغاز شده، بلکه حتی مسیر قطعی آن نیز به تایید کارشناسان نرسیده است. با وجود این، بررسی ایندیپندنت فارسی نشان میدهد که پیمانکاران پروژه از سوی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، نهاد زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی انتخاب شدهاند، مطالعات ناقص بهعنوان سند پیشرفت معرفی میشوند و خبر از کلنگزنی قریبالوقوع میدهند.
سازمان حفاظت محیط زیست صراحتا اعلام کرده است که از سال ۱۴۰۲ به بعد، هیچ گزارش اصلاحشدهای از سوی شرکت آزادراه تهران-شمال دریافت نکرده و حتی نقشه مسیر نیز روشن نیست. با این حال مجری پروژه مدعی است همه چیز هماهنگ است و جلسات مشترک برگزار میشود؛ یک تناقض روشن میان دو دستگاه که تنها چیزی که از آن حاصل شده، تشدید بیقانونی و تخریب علیه جنگلهای چندمیلیون ساله شمال ایران و محیطزیست مازندران است.
نقش بنیاد مستضعفان بهعنوان صاحب اصلی پروژه، در این میان کاملا روشن است؛ نهادی اقتصادی و قدرتمند که با حمایتهای پشتپرده، این پروژه را از دهه ۷۰ خورشیدی تا امروز پیش برده، دهها کیلومتر جنگل را از بین برده و هنوز حاضر به بازگرداندن حتی یک متر از اراضی ملی نیست.
طبق اعتراف مسئولان سازمان جنگلها و مراتع ایران، بیش از ۲۵ کیلومتر مربع از جنگلهای هیرکانی، از جمله جنگلهای دستکاشت برای ساخت این آزادراه تخریب شدهاند که هنوز این حجم بالا از خسارتها نه جبران شده و نه پیمانکار به آن پاسخگو شده است.
مراتع روستاهای هریجان و ولیآباد نیز در معرض نابودیاند. بخشی از مسیر قطعه سوم پروژه آزادراه قرار است از نزدیکی خانههای روستاییان عبور کرده و آرامش بومیترین ساکنان این منطقه را برهم زند. خاکبرداریهای عظیم تونلها، انفجارها، و ریختن آوار در دامنه کوهها و درهها، قرار است میراث طبیعی هزاران ساله این منطقه را دفن کند.
این نخستین بار نیست که بدون مجوز محیط زیستی، عملیات جادهسازی و تخریب جنگلها در پروژه آزادراه تهران-شمال پیش میرود، زیرا فازهای اول و دوم این آزادراه نیز پیش از هرگونه ارزیابی زیستمحیطی اجرا شدند، خسارات زیادی به جنگلهای چالوس وارد کردند.
در حالی که مقامات وزارت راه و شهرسازی ایران وعده میدهند پیش از شروع فاز سوم، تاییدیه محیط زیست را خواهند گرفت، واقعیت میدانی چیز دیگری است. فعالان محیط زیست در مازندران به ایندیپندنت فارسی میگویند همچنان بولدوزرها در سکوت جلو میروند، نامههای سازمان محیط زیست بیپاسخ میمانند و مسیر جادهای که باید بررسی میشد، عملا به مرحله اجرا رسیده است.
کارشناسان مستقل و کنشگران محیط زیست بارها هشدار دادهاند که در هیچکجای جهان، پروژهای با چنین اهمیت زیستمحیطی بدون تعریف کریدورهای امن برای حیاتوحش و ارزیابیهای دقیق آغاز نمیشود. اما در ایران، حتی مسیر جایگزین کمضررتر هم بررسی نشده و ارادهای برای اصلاح روند وجود ندارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کنشگران محیط زیست به ایندیپندنت فارسی میگویند آنچه بیشتر از همه به چشم میآید، اولویت مطلق «توسعه به هر نحو ممکن» و «دستوردسازی» است؛ حتی اگر به قیمت نابودی زیستگاه آخرین پلنگها و خرسهای ایران تمام شود.
اکنون فعالان محیط زیست با جادهکشی در منطقه حفاظتشده البرز مرکزی مخالفت میکنند و نسبت به نبود شفافیت در تایید و اجرای این پروژه اعتراض دارند. توضیحات وزارت راه و سازمان محیط زیست نیز در این مورد متناقض است. سالهاست سازمانهای دولتی و نهادهای پرقدرت جمهوری اسلامی با این روند پروژههای بزرگ را کلید میزنند و تاکنون سه فاز از آزادراه تهران-شمال با همین فرمان ساخته شده است.
قله پیلهکوه و محدوده بالای روستای پنجک که بهعنوان نقطه پایانی یکی از تونلهای فاز سوم آزادراه تهران-شمال مطرح شدهاند، دقیقا در دل بکرترین بخش جنگلهای ۵۰ میلیون ساله هیرکانی قرار دارند. همچنین دره هریجان که زیستگاه پلنگ، خرس و مرال است، در ۹ ماه از سال محل زادآوری حیاتوحش محسوب میشود و بهوضوح در دل مناطق جنگلی و حفاظتشده هیرکانی قرار دارد.
پیش از این، نقی شعبانیان، معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری ایران اعلام کرده بود اگر حمایتهای مالی دولت از طرحهای صیانتی و حفاظتی جنگلهای هیرکانی شمال ایران به بیش از سه برابر مقدار فعلی نرسد، تا ۵۰ سال آینده، مساحت این جنگلهای حیاتی به حدود نصف مقدار کنونی خواهد رسید. آمارهای دولتی در تابستان ۱۴۰۲ نیز حاکی از آن بود که پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، ۵۰ درصد جنگلهای هیرکانی نابود شدهاند.