پیشنهاد حسین جابری انصاری، مشاور وزیر امور خارجه ایران در امور کشورهای عربی و آفریقایی، برای آغاز گفتوگو با عربستان سعودی، یک طرح شخصی نیست، بلکه در پیوند با ژرفای معضلات سیاسی ایران است.
افزایش دشواریهای سیاسی و اقتصادی ناشی از تحریمها و گسترش حضور نظامی آمریکا در منطقه، دولت جمهوری اسلامی ایران را با تهدید جدی روبرو کرده است؛ بهویژه که دولت آمریکا، به ایران در خصوص به پیامدهای هرگونه اقدام نظامی از سوی تهران یا گروههای وفادار به آن در منطقه، هشدار داده است. تردیدی نیست که تشدید بحران کنونی، دولت جمهوری اسلامی ایران را وادار به جستوجوی چارهای برای برونرفت از بنبست موجود میکند.
شاید برخی بر این باور باشند که ایالات متحده میخواهد با استفاده از سیاست چماق، ایران را متقاعد به پذیرش شروط مذاکرات کند؛ مسئلهای که مقامات آمریکایی نیز آن را در موارد متعددی بیان کردهاند. مقامات ارشدی همچون دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، مایک پومپئو، وزیر امور خارجه، و پاتریک شاناهان، معاون وزیر دفاع، تأکید کردهاند که هدف از حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه، لشکرکشی به ایران نیست، بلکه ایالات متحده در تلاش برای متقاعد کردن ایران برای از سرگیری مذاکرات است تا توافق فراگیری روی برنامه هستهای، موشکهای بالستیک ایران و همچنین و نقش جمهوری اسلامی در منطقه، صورت بگیرد.
از سوی دیگر، دولت جمهوری اسلامی ایران نیز با اعتقاد به این که جنگ برای هیچ یک از طرفهای درگیر در بحرانهای خاورمیانه سودمند نیست، شروط و تهدید نظامی آمریکا را رد کرده است، زیرا وقوع هرگونه درگیری، فرصت رسیدن به توافق و یافتن راه حل سیاسی را منتفی میکند. دولت ایران نه تنها شروط آمریکا را نپذیرفته، بلکه از مذاکره با دولت ترامپ امتناع ورزیده، به طوری که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، گفت: «جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد».
دولت جمهوری اسلامی ایران در واقع اصل مذاکرات را رد نکرده است. آقای روحانی، محمد جواد ظریف و برخی دیگر از مقامات ایران، تأکید بر آمادگی برای مذاکره دارند، مشروط بر آن که گفتوگوها بدون پیش شرط و در فضای احترام متقابل باشد. بدین ترتیب، میتوان گفت که ایران تا کنون با بخش «چماق» سیاست آمریکا روبهرو بوده، اما امیدوار بوده است که در صورت گرایش به نشستن بر سر میز مذاکرات، ایالات متحده آمریکا در آن مقطع با نرمش و استفاده از سیاست «هویج» با ایران رفتار کند.
تهران از مطرح کردن بحث نفوذ خود در کشورهای منطقه همچون عراق، سوریه، یمن، لبنان و فلسطین، در مذاکرات با آمریکا مشکلی ندارد، اما میخواهد آمریکا این واقعیت را بداند که نمیتواند مانع گسترش نفوذ ایران در منطقه شود، مگر آن که در مقابل، امتیازاتی برای ایران قائل شود. ایران میخواهد این پیام را به آمریکا برساند که برای رسیدن به یک سازش معقول، لازم است کلیه مسائل بر اساس مشارکت و توافق و تفاهم هر دو جانب مورد بحث قرار گیرد، نه بر بنیان نادیده گرفتن خواستهها طرف مقابل.
موفقیت طرح ترسیم مرز لبنان با اسرائیل که دیوید ساترفیلد، هماهنگ کننده امور خاورمیانه در وزارت امور خارجه آمریکا، نقش بارزی در آن دارد، میتواند آغاز مثبتی برای همکاری میان ایران و ایالات متحده در خاورمیانه باشد. نگرش مثبت اسرائیلیها نسبت به نقش ساترفیلد و برخورد مثبت حزبالله با نتیجه مذاکرات، نشان از روحیه همکاری میان دو جانب دارد که میتواند در سایر مسائل منطقهای نیز اثر گذار باشد.
پیشنهاد جابری انصاری برای آغاز گفتوگو با عربستان سعودی به منظور باز کردن پرونده یمن میان دو طرفین، «چراغ سبز»ی است که ایران میخواهد به آمریکا نشان دهد. تهران میخواهد با فراخوان گفتوگو در مورد یمن، به ایالات متحده نشان دهد که ایران قصد بیثبات کردن کشورهای همسایه را ندارد، و در عین حال، جایگاه عربستان سعودی را به عنوان ایفاگر یک نقش کلیدی در مسائل منطقه میپذیرد. از سوی دیگر، پیشنهاد گفتوگو با عربستان سعودی، پیام دیگری نیز دارد که بر مبنای آن، دو دولت جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی باید در مسائل منطقه، نقش یکدیگر را بپذیرند و یکدیگر را نادیده نگیرند، بلکه طبق معیار های متعارف رقابت، به گونهای رفتار کنند که تامین منافع یک جانب، باعث زیان جانب دوم نشود.
مقامات ایرانی میگویند که هرگز در صدد حذف عربستان سعودی از معادلات منطقهای نبوده و نخواهند بود و باور دارند که هر کشوری میتواند با توجه به منافع و نگرانیهای خود در معادلات بینالمللی و منطقهای، نقش داشته باشد. شاید میتوانستیم این اظهار نظر ایران را به عنوان «سخنان زیبا و مثبت» بپذیریم، اما بهشرط آنکه واقعیت اوضاع، در مغایرت با این گفتهها نمیبود.
با این که مسئله یمن اهمیت بسیاری برای کشورهای منطقه و جهان عرب دارد، بحران در روابط ایران و عربستان سعودی، تنها در موضوع یمن خلاصه نمیشود. دولت ایران نفوذ خود را در تمام زمینهها گسترش داده و مقامات ایرانی برای تثبیت نفوذ پیشتاز ایران در منطقه، به صراحت اعلام کردهاند که کشورهای عراق، سوریه و لبنان را در کنترل دارند.
افزایش پیشنهادها از سوی مقامات ایرانی برای باز کردن باب مذاکرات با ریاض، نشان از اعتراف ایران به اهمیت سازش در برخورد با مسائل منطقهای دارد. شاید پیشنهاد مذاکره با عربستان سعودی در مورد بحران یمن، آغاز نشان حسن نیت ایران در قبال معادلات سیاسی در منطقه باشد. دولت ایران میتواند مانع توسعهطلبی شبهنظامیان حوثی شود و راهبردی سیاسی برای پایان دادن به بحران یمن مطرح کند. همچنین، دولت ایران میتواند با پذیرش راه حل سیاسی ارائه شده در کنفرانس ریاض، به حل معضل یمن از طریق مذاکرات فراگیر گروههای مختلف سیاسی در آن کشور، یاری رساند.
طرح گفتوگوی جمهوری اسلامی ایران با عربستان سعودی برای کاهش تنشها میان دو کشور در مسائل منطقهای، میتواند نشانگر حسن نیت ایران بوده و منجر به کاهش فشارهای آمریکا علیه ایران شود. اقدام ایران برای مذاکره با عربستان سعودی، حاکی از آمادگی تهران برای سازش در معادلات سیاسی منطقه، و پذیرش شروط مطروحه در گفتوگوهای خاورمیانه از سوی ایالات متحده است.
پیشنهاد آغاز مذاکره با عربستان سعودی نشان میدهد که مقامات ایرانی سرانجام به نقش سایر کشورهای منطقه در مسائل خاورمیانه اعتراف کرده و دیگر خود را یکهتاز بیرقیب میدان نمیدانند.