روز جمعه پنجم ماه ژوئن خانم کلی کرافت نماینده آمریکا در سازمان ملل اعلام کرد که پیشنویس قطعنامه آمریکا را برای تمدید دایمی تحریمهای تسلیحاتی ایران به روسیه، بریتانیا، فرانسه و استونی تسلیم کرده است. او وعده داد این پیشنویس «خیلی زود» در اختیار همه ۱۵ عضو شورای امنیت قرار گیرد.
تحریمی که در سال ۲۰۱۵ با قطعنامه ۲۲۳۱ در شورای امنیت، علیه ایران تصویب شده بود در۱۸ اکتبر(۲۷ مهر) امسال منقضی میشود. در مردادماه ۱۳۹۸روحانی رییسجمهور ایران در دفاع از برجام گفته بود: «اگر این توافق تا سال آینده باقی بماند تمام تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران به طور کامل برداشته میشود و این یعنی هر سلاحی را میخریم و میفروشیم و آماده هستیم برای خرید هر نوع سلاح.»
اما خروج آمریکا از برجام، بازگشت تحریمهای نفتی، تداوم و گسترش فشارهای حداکثری آمریکا برای این که ایران مجبور به امضای توافق جدید و همه جانبهای بشود، در کنار اصطکاکهای زیاد کشور جای خوشبینی باقی نگذاشت. این یادداشت به بررسی ابعاد گوناگون این ماجرا و عوامل تاثیرگذار بر امکان تحقق یا شکست طرح آمریکا میپردازد.
در این بررسی دو اصل مورد نظر است: اول آن که ادامه تحریمهای ایران برای دو کشور چین و روسیه سودمند است چرا که در شرایط تحریم آنها میتوانند از نظر سیاسی، اقتصادی و استراتژیک ایران را در حیطه کنترل خود داشته باشند. البته این برداشت به مفهوم ترجیح روسیه و چین برای ادامه تحریم نیست چرا که مشکلات اجرایی تحریم و این که دایماً باید مجراهایی را باز نگهدارند و برای مبادلات خود با ایران از آمریکا معافیت بگیرند، وضعیتشان را نامطلوب میکند.
فرض دوم بر این است که تداوم نزاع بین ایران و آمریکا نیز به نفع روسیه و چین است چرا که ایران را بیشتر به دامن این دو کشور میراند.
چین و تحریم تسلیحاتی ایران
در سالهای اخیر، علیرغم جنگ تجاری و تعرفهای بین آمریکا و چین، حجم تقریبی مبادلات تجاری چین با آمریکا چیزی حدود ده برابر حجم مبادلات چین و ایران بوده است. در حالی که حجم مبادلات چین و ایران فقط در سال ۲۰۱۹ به خاطر تحریمها و حذف معافیتهای چین، حدود ۳۵ درصد کاهش داشته است (دنیای اقتصاد -۳۰/۱۱/۱۳۹۸). طبیعی است چین خواهان بهبود روابط با آمریکا باشد تا منفعت بزرگتر را نجات دهد و برای این کار یکی از انتخابها قربانی کردن رابطه با ایران است؛ ولی چنین اقدامی با ماهیت سیاست حزم و احتیاط و آیندهنگری چین مغایرت دارد.
اگر تحریم تسلیحاتی ایران به منزله یک موضوع کلان در سیاست بینالملل تلقی شود با مسأله بسیار پیچیدهای روبهرو میشویم و حل آن مشکلتر هم میشود؛ چرا که چین بر سر موضوعات بسیار کلان اقتصاد، سیاست و امنیت بینالمللی با آمریکا در حال مذاکره است و منافعی که چین، درصورت قطع تحریمها و برقراری تجارت اسلحه با ایران خواهد داشت با آن قابل قیاس نیست.
درعین حال چین اخیراً تلاش دولت ترامپ برای برگزاری جلسه شورای امنیت در مورد قانون امنیت ملی هنگکنگ را مسدود کرد. مسلم است که منافع چین در هنگکنگ به تنهایی فراتر از منافع چین در ارتباط با ایران است. از طرف دیگر چین فشارهایی را در زمینه عدمرعایت حقوق بشر و بهویژه درمورد سیاست سرکوب مسلمانان اویغور متحمل میشود.
حال اگر چین بخواهد به عنوان عضو برجام در جلسه شورای امنیت از حق وِتوی خود علیه آمریکا استفاده کند درحقیقت با آمریکا برسر منفعتی کوچکتر رو در رو میشود. طبیعی است که این منفعت کوچک میتواند وجهالمصالحه منافع کلان قرار بگیرد تا چین مجبور نباشد در زمینه مسأله هنگکنگ، حقوق مسلمانان اویغور و یا حتی اختلافاتی که بر سر نحوه مدیریت چین در بیماری همهگیر کووید ۱۹ ایجاد شده پاسخگو باشد.
از طرف دیگر تسلیم شدن در برابر خواست آمریکا در تمدید نامحدود تحریمها علیه ایران با سیاستهای درازمدت چین همسویی ندارد. چین امیدوار است با ایران معاملات نفتی داشته باشد، نیازهای ایران را در کالاهای مصرفی و تسلیحاتی تامین کند، و رابطه با ایران را به نوعی وابستگی اقتصادی - امنیتی نامحدود تبدیل کند. برای تحقق چنین سیاستی ناچار است با اقدام آمریکا در مورد دایمی کردن تحریمهای شورای امنیت مخالفت کند. چین و آمریکا قدرتهای رقیبی هستند و تسلیم شدن چین در برابر فشار آمریکا با فلسفه ادعای ابرقدرتی منافات دارد. در بخشی از نامه وزیر خارجه چین به دبیر کل سازمان ملل میخوانیم که: «آمریکا بعد از خروج از برجام دیگر عضوی از آن به شمار نمیآید و هیچ حقی ندارد از شورای امنیت بخواهد تحریمهای ایران را برگرداند.» همین عبارت نشان میدهد دو کشور در دو سوی مخالف قرار دارند.
روسیه و تحریم تسلیحاتی ایران
روز ۲۰ خرداد، مارشال بلینگزلی، نماینده ویژه آمریکا در امور کنترل تسلیحات اعلام کرد که آمریکا و روسیه در مورد مذاکرات کنترل تسلیحات در ماه جاری به توافق رسیده و از چین دعوت کردهاند که دوم تیرماه به دور تازه این مذاکرات در وین، پایتخت اتریش بپیوندد تا درباره پیمان محدودیت تسلیحات استراتژیک (استارت) جدیدی مذاکره و توافق کنند. در پاسخ، سخنگوی وزارت خارجه چین توصیه کرده است که آمریکا و روسیه به تعهدات دوجانبه خود در کنترل تسلیحات پایدار بمانند. به گفته وی چین پیوسته یک سیاست دفاع ملی را دنبال کرده که به اندازه آمریکا و روسیه متکی به زرادخانههای بزرگ اتمی نباشد. با این پاسخ روشن است که نه تنها چین تمایلی به چنین مذاکرهای ندارد بلکه سطح پایین تسلیحات هستهای خود را در حدی نمیداند که مستلزم توافقهای کنترل و کاهش تسلیحاتی باشد. در واقع چین کمتر از ۳۰۰ کلاهک اتمی دارد و قابل مقایسه با آمریکا و روسیه نیست که هریک حدود ۶۰۰۰ کلاهک هستهای دارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گرچه در خلال چنین دیدارهایی توافق بر سر مسایل کوچکتر میتواند چانهزنی در موارد کلان را تسهیل کند اما به نظر نمیرسد قضیه دائمی کردن تحریم تسلیحاتی ایران در این مقوله جای بگیرد و این نشست بتواند مواضع دو کشور را به هم نزدیک کند.
نامه سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه به آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل هم به وضوح نشان میدهد که روسیه نه تنها نسبت به اقدام آمریکا زاویه دارد، بلکه با لحنی گلایهآمیز اختلاف نظر با آمریکا را با آنتونیو گوترش مطرح کرده و آن را «مسخره و غیرمسؤولانه» و «کاملا غیرقابل پذیرش» میخواند.
مواضع اروپاییان
اتحادیه اروپا به عنوان یک واحد سیاسی فاقد حق وِتو در شورای امنیت است ولی فرانسه و بریتانیا هر دو حق وِتو دارند. هر دو کشور با ایران اختلافات حل نشده دارند ولی از اجرای برجام حمایت و آن را توافق موثری در امر خلع سلاح میدانند. پافشاری بیمعنای ایران در عدم آزادی گروگانهای بریتانیایی و فرانسوی، عدم شناسایی تابعیت اکتسابی آنان، برخی دیگر از مسایل پولی و مالی، روابط با این دو کشور را تیره کرده است، ولی تا زمان نوشتن این یادداشت واکنش رسمی از جانب بریتانیا و فرانسه در قبال پیشنویس پیشنهادی آمریکا مشاهده نشده است و به نظر میرسد هر دو کشور با موشکافی خاص خود در حال بررسی آن باشند.
آلمان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی نیز مسائل مشابهی با ایران دارند ولی در مجموع، تمایل به حفظ روابط اقتصادی با ایران به عنوان بخشی از سیاستهای امنیت اقتصادی اروپا از یک طرف، ناخشنودی این واحدها از نوع مدیریت جهانی آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ از سمت دیگر، میتواند موضعگیری اتحادیه اروپا را در برابر این پیشنویس شکل بدهد.
دوهفته پیش جوزپ بورل مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال اقدام آمریکا در لغو معافیتهای همکاری هستهای با ایران، واکنش منفی نشان داده و گفته بود این اقدام مهار برنامه هستهای ایران را مشکلتر خواهد کرد. به نظر میرسد علاوه بر منافع اقتصادی، کشورهای اروپایی سیاست باز نگاهداشتن یک رگ حیاتی در رابطه با ایران را دنبال میکنند و اگر به این نتیجه برسند که برداشته شدن تحریمها به عنوان بخشی از تعهدات برجامی به آنها اشراف بیشتری بر فعالیتهای اتمی ایران خواهد داد، قطعاً در قبال پیشنویس آمریکا موضع مخالف خواهند گرفت. در عین حال، در حال حاضر نمیتوان با قاطعیت گفت رفتار اتحادیه اروپا یا انگلیس و فرانسه به کدام سمت خواهد رفت.
مواضع ایران
گسترش منازعه بین ایران و آمریکا عملاً وارد حوزه سیاستهای داخلی آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر شده است. ایران فکر میکند ادامه اختلاف با دونالد ترامپ موجب میشود که او نتواند در مورد تبدیل برجام به یک توافق جدید دستآورد مناسبی داشته باشد و درنتیجه امکان برد رقیب دموکرات وی بیشتر میشود.
ممکن است روی کار آمدن یک دولت دموکرات در آمریکا، همه مسائل ایران را حل نکند ولی به هرحال میتواند با رویکردی جدید وضع موجود (Status que) را تبدیل به وضع مطلوب کند. رویکرد دموکراتها میتواند بر روابط آمریکا با سایر کشورها مانند چین، روسیه، اتحادیه اروپا و بسیاری کشورهای دیگر نیز تاثیر مطلوب گذاشته، رقابتها و تعارضات دوران دونالد ترامپ را کاهش بدهد.
در یک نتیجهگیری کوتاه میتوان گفت واکنشها به پیشنویس تعیین میکند که آیا طرح آن در شورای امنیت عملی خواهد شد و حتی اگر واکنشها مثبت باشد، نباید فراموش کرد که فقط یک رای مخالف از میان پنج عضو دائمی کافی است که موضوع در شورای امنیت منتفی و تبدیل به اقدام یک جانبه آمریکا در تحریمهای بیشتر علیه ایران شود ؛ که خود مقوله بحثبرانگیز دیگری است.