پیمان همکاری شانگهای سال ۲۰۰۱ با حضور کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستانو به پیشنهاد «جیانگ زمین» رئیسجمهور سابق چین تاسیس شد. دلایل اصلی تشکیل پیمان شانگهای توسط چین عبارتند از نیاز به منابع انرژی آسیای میانه با توجه به اقتصاد رو به رشد چین، اهمیت ژئواستراتژیک منطقه آسیای میانه و ظهور گروههای شبه نظامی که به نحوی امنیت ملی چین را تهدید میکنند و همچنین ثبات و امنیت در منطقه که به چین این امکان را میدهد تا تسلطش را بر دریای چین و تایوان افزایش دهد.
منطقه گرایی در سیاست خارجی ایران
از زمان پایان جنگ ایران و عراق ، اولویت اصلی سیاست خارجی ایران همکاری منطقهای و منطقهگرایی بود . کمال خرازی وزیر امور خارجه وقت، آن زمان طی سخنرانی خود در مقر سازمان ملل اظهار داشت که «اولویت سیاست خارجی ایران، تقویت اعتماد و صلح در منطقه است». همچنین در سند چشم انداز توسعه ایران نیز بر منطقه گرائی تاکید شده است. طبق سند چشم انداز، ایران باید در سال ۱۴۰۴ عنوان بالاترین قدرت فنی و اقتصادی منطقه باشد.
در زمان احمدی نژاد سیاست نگاه به شرق به یکی از اصول اصلی سیاست خارجی ایران تبدیل شد. سرمایه گذاری شرکتهای چینی در مناطقی که چین از آنها نفت و گاز وارد میکند جزو سیاست انرژی چین است. در دوران احمدی نژاد شرکتهای چینی شرایط برای حضور هر چه بیشتر شرکتهای خود در ایران را فراهم دیدند. این شرکتها امکان یافتند در اکثر پروژه های نفت و گاز ایران مشارکت داشته باشند. در مورد سرمایه گذاری شرکتهای چینی و در کل شرکتهای شرق آسیا این نکته را باید مد نظر قرار داد که بسیاری از کشورهای شرقی به سرمایهگذاری مولد و دراز مدت در ایران تمایلی ندارند و در پی سودهای کوتاه مدت هستند.
ایران و عضویت در پیمان شانگهای
ایران با هدف ایفای نقش فعال در معادلات منطقهای برای اولین بار سال ۲۰۰۵ برای عضویت رسمی در پیمان شانگهای درخواست ارائه کرد. پس از آن ایران از سال ۲۰۰۵ به عنوان کشور ناظر در نشستهای این سازمان شرکت میکند. اکنون پس از ۱۴ سال هنوز ایران به عنوان میهمان ناظر در جلسات این پیمان حضور می یابد.
در دوران احمدی نژاد و در سال ۲۰۰۹ دمیتری مدودف، رئیس جمهور وقت روسیه، با استناد به تصویب تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران با تقاضای عضویت جمهوری اسلامی در پیمان شانگهای مخالفت کرد. دلیل روسها این بود که بر اساس اساسنامه این پیمان، کشور تحت تحریم نمیتواند عضو رسمی شود . در سالهای اخیر نیز تاجیکستان مخالف عضویت رسمی ایران در پیمان شانگهای بوده است. دولت تاجیکستان حمایت ایران از احزاب اسلامگرای این کشور را در تضاد با یکی از اهداف مهم پیمان شانگهای یعنی مبارزه مشترک با تروریسم و افراطی گرایی میداند. تاجیکستان معتقد است حمایت ایران از احزاب اسلامگرا باعث به چالش کشیده شدن قدرت دولت مرکزی این کشور شده است.
در دوران پسا برجام شرایط تا حدی برای عضویت رسمی ایران در پیمان شانگهای فراهم شده بود. نظربایف رئیس جمهور اسبق قزاقستان که پیشتر با عضویت ایران مخالفت میکرد در آن زمان رسما اعلام کرد که پس از پیوستن هند و پاکستان به پیمان شانگهای مانعی برای عضویت ایران در این پیمان وجود ندارد. روسها در دوران پسا برجام از وجود «اختلافات جزئی و فنی» بر سر راه ایران برای پذیرش رسمی در پیمان شانگهای خبر می دادند. «اختلافات جزئی و فنی» از نظر روسها بر سر زمانبندی عضویت ایران در سازمان شانگهای بود.
ایران در اجلاس اخیر پیمان شانگهای، حضور فعالی داشت و علاوه بر تلاش برای تسریع روند عضویت در این پیمان، در نظر داشت برای کاهش تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران از امکانات کشورهای عضو پیمان شانگهای استفاده کند. فروش نفت به چین از طریق بازار خاکستری میتوانست یکی از راههای ایران برای دور زدن تحریمها باشد. با اینحال، تداوم تنش در سیاست خارجی ایران با آمریکا در منطقه، دغدغه مقامات چین در عضویت ایران به پیمان شانگهای است. مقامات چینی موافق کشیده شدن مواضع ضد غربی ایران به این پیمان نیستند.
باشگاه انرژی پیمان شانگهای
حضور کشورهای عمده تولید کننده نفت و گاز در پیمان شانگهای و حضور چین به عنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان انرژی باعث شده تا برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ ولادیمیر پوتین در نشست قزاقستان ایده تشکیل باشگاه انرژی پیمان شانگهای را ارائه دهد. این پیشنهاد در همان سال به تصویب رهبران کشورهای عضو رسید.
ایران با داشتن منابع عظیم نفت و گاز می تواند به صورت مستقیم در امنیت انرژی چین نقش مهمی ایفا کند و در صورت عضویت رسمی در باشگاه انرژی شانگهای بازیگر مطرحی باشد، اما باید توجه کرد که این باشگاه از بدو تشکیل تاکنون عملکرد خاصی نداشته و در معادلات بازار جهانی انرژی تاثیرگذار نبوده است.
باید در نظر داشت در جریان دور پیشین تحریمها، شرکتهای چینی صنعت انرژی ایران را ترک کردند و چین واردات نفت از ایران را کاهش داد. حتی هند به عنوان دیگر عضو این پیمان نیز در تحریم قبلی واردات نفت را از ایران کاهش داد و در حال حاضر نیز دو کشور واردات نفت را از ایران کاهش دادهاند. ایران نباید امیدوار باشد که از امکانات کشورهای عضو پیمان بتواند برای کاهش اثرات تحریم بهره گیرد.
پیمان شانگهای بیشتر در جهت منافع چین و روسیه و به خاطر نگرانی این دو کشور نسبت به خطر نفوذ آمریکا در منطقه پس از فروپاشی شوروی به وجود آمد و به نظر نمیرسد با حل شدن مشکلات ایران برای پیوستن به این پیمان نیز فضا برای فعالیت بیشتر این کشور به راحتی میسر باشد. چین و روسیه به عنوان دو عضو اصلی پیمان شانگهای نمیتوانند تمام نیازهای صنعتی و اقتصادی ایران را فراهم کنند.
چین و روسیه همواره خواستار وفاداری ایران به برجام بودهاند و هرگونه تصمیم ایران برای خروج از برجام نه تنها باعث افزایش تحریمها خواهد شد بلکه روند پیوستن ایران به این پیمان را هم با شک و تردید بیشتری همراه خواهد کرد. هر گونه تنش و درگیری در منطقه بدون شک با در خطر افتادن امنیت انرژی چین همراه خواهد بود. در چنین شرایطی چین به عنوان یکی از اعضای اصلی پیمان شانگهای مانعی بزرگ برای پیوستن ایران به پیمان شانگهای خواهد بود. بدون تغییر در سیاست خارجی ایران، امکان پیوستن به پیمان شانگهای در شرایط فعلی کار آسانی نخواهد بود.