اعضای حزب محافظه کار در پارلمان بریتانیا دومین دور رایگیری برای انتخاب جایگزینی برای ترزا می به عنوان نخست وزیر بریتانیا را به پایان رساندند. بوریس جانسون، وزیر خارجه اسبق بریتانیا و یکی از حامیان اصلی همهپرسی ۲۰۱۶ برای خروج این کشور از اتحادیه اروپا، برگزیت، با به دست آوردن ۱۲۶رای به وضوح در صدر قرار دارد.
پس از بوریس جانسون و با فاصله زیادی از وی، جرمی هانت، وزیر خارجه کنونی قرار دارد که ۴۶ رای را به خود اختصاص داد. سه نماینده دیگر پارلمان بریتانیا آرای به مراتب کمتری به دست آوردند و وزیر کشور ساجد جاوید نیز با اخذ حداقل رای لازم، ۳۳ رای، به سختی توانست به دور بعدی رایگیری راه پیدا کند. تنها نمایندهای که از رایگیری بعدی جا ماند، محافظهکار سرسخت و وزیر پیشین برگزیت، دومینیک راب بود.
قرار است دور بعدی رایگیری فردا و پس از مذاکرات تلویزیونی برگزار شود. با این حال، با توجه به این که آقای جانسون تا این لحظه در صدر قرار دارد، آیا بحث کردن در مورد این که چه کسی قرار است نخست وزیر بعدی بریتانیا بشود ارزشی دارد؟
در واقع، بله. هرچند آقای جانسون با اختلاف رای قابل توجهی از مابقی گزینهها جلوتر است، روری استیوارت، وزیر توسعه بینالمللی و یکی از مهمترین رقیبان آقای جانسون نیز این بار، دستاوردهای قابل توجهی داشت. در واقع، در دور دوم رایگیری، او بیشترین افزایش رای نسبت به دور قبل را داشت. آرای آقای استیوارت نسبت به دور قبل ۱۸ رای افزایش یافت و این در حالی است که آقای جانسون فقط ۱۲ رای بیشتر از آرای دور قبلش اخذ کرد.
در این دور از رایگیری بخشی از آرای آقای جاوید به سبد آقای استیوارت ریخته شد بنابراین هرچند آقای جاوید هنوز در رقابتها شرکت دارد، به نظر نمیرسد بتواند به دور بعدی راه پیدا کند. از سوی دیگر با توجه به کنار رفتن آقای راب از دور بعدی رقابتها، به تخمین کارشناسان، آرای او در دور بعد به نام آقای جانسون رقم میخورد و شانس او برای نخست وزیر شدن را بالاتر میبرد.
با این حساب، در حال حاضر بریتانیا در چه شرایطی قرار دارد؟ هرچند آقای جانسون به طور قطع در صدر است، هنوز نمیتوان تضمین داد که او قرار است نخست وزیر آینده بریتانیا شود. اما اگر فرض را بر پیروزی او بگذاریم، روزنامهنگاران معتقدند با توجه به نحوه برخورد او با بحث برانگیزترین موضوع بریتانیا، برگزیت، رهبری او به ضرر مردم بریتانیا خواهد بود.
حمایت او از برگزیت در سال ۲۰۱۶ به وضوح طنین خواسته مردم بریتانیا بود که آن زمان، و شاید تا همین امروز، بر این باور بودهاند که عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا در راستای منافع این کشور نیست. فارغ از این که این ادعا تا چه حد درست است، آنچه واضح است این است که اکنون بریتانیا باید برای خروج از اتحادیه اروپا ساز و کاری ارائه دهد. خانم می نتوانست برنامه قانعکنندهای در این خصوص داشته باشد و بهایش را هم با ترک مقامش پرداخت.
حال به نظر میرسد آقای جانسون حتی کمتر از خانم می در خصوص نحوه عملی کردن این خروج فکر کرده باشد. خود او پاییز گذشته در این راستا گفته بود که «رسیدن به یک ساز و کار خوب مستلزم آمادگی برای دست نیافتن به هر نوع ساز و کاری است». اینک و تنها دو سال پس از آن که بریتانیا ماده ۵۰ پیمان لیسبون در خصوص روند خروج یک کشور از اتحادیه اروپا را پیش کشید، اتحادیه اروپا دیگر تحمل یک برگزیت «بدون ساز و کار» را ندارد.
بدتر از آن، بدون یک ساز و کار مشخص، امکان بالا گرفتن بحث مرز گذاری میان ایرلند شمالی (که بخشی از بریتانیا است) و جمهوری ایرلند (که عضو اتحادیه اروپا است) وجود دارد؛ امری که تهدیدی برای صلح شکننده در ایرلند شمالی به شمار میرود و بریتانیاییها، از هر طیف سیاسی، سعی در پرهیز از آن دارند. بر سر این موضوع خونهای زیادی ریخته شده و آقای جانسون نمیتواند این موضوع را نادیده بگیرد.
بنابراین، امید این است که در دور بعدی رایگیری صدرنشینی آقای جانسون به چالش کشیده شود. با توجه به افزایش تعداد حامیان آقای استیوارت در میان محافظهکاران، هنوز این امید وجود دارد که رهبر آینده فردی باشد که برگزیت را بیش از آقای جانسون جدی بگیرد و برنامهای پیشنهاد دهد که به جای باز کردن زخمهای کهنه، به نفع مردم بریتانیا باشد.