نورما جین مورتنسون در زندگی کوتاه خود انواع خشونت جنسی، کودک همسری، افسردگی و طرد شدن از سوی والدین و محبوبهایش را تجربه کرد. در زندگی کوتاهش برای این که خواستنی شود هر کاری کرد، یا درستتر بگوییم وادار شد هر کاری بکند. روزی که موهای قهوهایش را روشن کرد و خودش را «مرلین مونرو» نامید شاید گمان نمیکرد که بهزودی بدل به بزرگترین شاخص جذابیت جنسی زنانه در قرن بیستم شود.
دخترک سربههوای بذلهگو و جذابی که برای میلیونها مرد ازجنگبرگشته نشانه بازگشت به زندگی بود. آنهم زمانی که زنان دوروبرشان مادران بیوه غمگین یا دختران کارگر کارخانه بودند. مریلین مونرو نمونه کامل آن چیزی بود که روی پرده سینما از «بلوند ابله» ساخته شد تا مردان با او خیالبافی کنند و به کارهای احمقانهاش بخندند. در جامعه مذهبی مسیحی آمریکا که فیلمها بهدقت سانسور میشدند، عشوهگریهای زیرپوستی مونرو از زیر تیغ بازبینها رد میشد.
ازدواج اول مونرو در شانزده سالگی بنا به میل او نبود و چهار سال بعد به جدایی کشید. پس از آن که او در زندگی حرفهای خود موفقیتهایی به دست آورد زمزمه شایعاتی آغاز شد که نهتنها تا زنده بود زندگی او را تحت تأثیر قرار داد بلکه حتی شصت سال پس از مرگش هم او را رها نمیکند.
جان اف کندی را شاید بتوان یکی از محبوبترین رئیسجمهورهای آمریکا نامید اما قطعاً زیباروترینشان هم بود. کندی جوان متأهل و صاحب فرزند و وارث خانواده سرشناس کندی بود. ترور او باعث شد بسیاری از زوایای تاریک زندگی او در نزد عموم بازگو نشود از جمله روابطش با زنان متعدد که بنابر ادعای افرادی، همراه با سلطهگری مردانه و آزار روحی بود. هیچگاه بر اساس این شایعات دادگاهی تشکیل نشد و ژاکلین کندی بیوه جان نیز تا پایان عمر درباره زندگی خصوصی خودش سکوت کرد.
اما شایعات و مقبولیت عمومی مونرو ازدواج دوم او را نیز به طلاق کشید.
بسیاری از نزدیکان او گفتهاند که مریلین از تصویر برساخته از خودش راضی نبود و تمام تلاشش را میکرد که از سمت جامعه هنری اروپا و آمریکا جدی گرفته شود. به کلاسهای بازیگری رفت و با آرتور میلر نویسنده معروف ازدواج کرد. میلر که کتاب مرگ فروشنده را نوشته بود از فیلمنامهنویسان برجسته آمریکا بود سختگیری زیادی روی نقشهایی که به همسرش میدادند داشت؛ اما این ازدواج نیز برای مونرو شادی و آرامش به بار نیاورد. سقطجنینهای مکرر و اوج گرفتن افسردگی باعث شد بعد از پنج سال زندگی مشترک از میلر نیز جدا شود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دوستی او با فرانک سیناترا نیز راه بهجایی نبرد و هالیوود بههیچوجه حاضر نبود زنی را که برای خودش استودیوی فیلمسازی راه انداخته جدی بگیرد. تمام آن چیزی که دنیای مردانه هالیوود از مونرو میخواست این بود که با لوندی و جذابیت جنسی چند دیالوگ را با عشوهگری ادا کند و جلوی دوربین ژستهای جذاب بگیرد و در زندگی خصوصی با آدمهای مشهور و مهمی که «خبرساز» باشند، حشرونشر کند.
آخرین بار مردم او را در مراسم جشن تولد جان اف کندی دیدند که ترانه معروف تولدت مبارک آقای رئیسجمهور را با صدای دلفریبش خواند.
دورههای متعدد افسردگی، طلاق، اخراج از هالیوود سرانجام زن جوان را از پا درآورد و سایه سیاه و سنگین این وقایع او را بهجایی کشاند که ۱۴ مرداد ۱۳۴۱ (۵ اوت ۱۹۶۲) وقتی تنها ۳۶ سال داشت، با خوردن مقدار زیادی قرص خوابآور جان خودش را گرفت.