چهار سال پیش، در شب افتتاح کنگره ملی حزب دموکرات آمریکا، برنی سندرز سخنان غرایی ایراد کرد و در آن از هوادارانش خواست به نامزدی که شکستش داده بود [هیلاری کلینتون] رای دهند.
انبوه جمعیت در مرکز «ولز فارگو»ی فیلادلفیا از جا برخاستند، و اشک در چشمهایشان حلقه زد وقتی سناتور سندرز گفت: «ما یک انقلاب سیاسی برای تغییر آمریکا شروع کردهایم، و این انقلاب – انقلاب ما – ادامه دارد.»
حالا چهار سال بعد، سندرز که هیچ پیرتر به نظر نمیرسید، دوباره باید از هوادارانش میخواست که از نامزدی جز خود او حمایت کنند، این بار جو بایدن به جای هیلاری کلینتون، نامزدی که بسیاری از طرفداران سندرز از او بدشان میآید. سندرز گفت: «این انتخابات مهمترین انتخابات تاریخ معاصر این کشور است. آینده دموکراسی ما در خطر است.»
اما این بار سخنانش بیحس و حال به نظر میآمد، و تنها او نبود. میشل اوباما، سخنران اصلی کنگره دوشنبهشب، که گفته شده بود هیجانانگیزترین سخنرانی عمرش را ایراد خواهد کرد هم به همان اندازه بیحس و حال به نظر میرسید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
البته تقصیر هیچ کدامشان نبود.
همهگیری ویروس کرونا آنها را ناچار کرده بود سخنانشان را از خانه خود برای آمریکاییهایی که آنها هم در خانه نشسته بودند ایراد کنند، نه در یک سالن پرسروصدا. جای خالی کف زدنها و احساسات زنده کاملا حس میشد.
سخنان آنها روان و محکم و قابلفهم بود، اما از گفت و شنود با مخاطبان زنده، تعامل با جمعیت، لبخندها و فریادها و جیغها خبری نبود. به طور خلاصه، از فضای یک کنگره واقعی خبری نبود.
سیاستمداران تنها کسانی نیستند که در این دوران قرنطینه و فاصلهگذاری آسیب دیدهاند. ورزشکاران زن و مرد ظاهرا به تماشاگران زنده بهتر واکنش نشان میدهند.
برای همین، خیلی از کانالهای ورزشی، صدای ضبط شده تشویق جمعیت را در جریان بازی در استادیوم خالی پخش میکنند. میدانند که صدای واقعی تشویق و هیجان مردم نیست، ولی از سکوتی خالی و ناجور بهتر است.
آیا حزب دموکرات هم بهتر بود از لیگ برتر باشگاههای انگلستان یا آمریکا تقلید میکرد و صدای تشویق جمعیت را با سخنرانی سندرز و اوباما مخلوط میکرد؟
آیا مردم ترجیح میدادند برانگیخته و هیجانزده شوند، از فکر اینکه عده زیادی همراه با آنها سروصدا میکنند؟
وضع آسانی نیست. هواداران ترامپ، از جمله پسرش اریک، احتمالا بهسرعت دموکراتها را مسخره میکردند، ولی آنها هم هفته آینده باید کنگره حزب خودشان را برگزار کنند. دشوار بتوان تصور کرد که سخنرانی مایک هاکبی از خانهاش تاثیرگذارتر از برنی سندرز یا میشل اوباما باشد. در واقع، شاید از برخی نظرها کمتر هیجانانگیز باشد.
اما مشکل دموکراتها این است که نامزدشان جو بایدن سخنران پرشوری نیست. زمانی بود که میتوانست جمعیت را منفجر کند، و بارها هم چنین کرد.
اما جو بایدن امروز چنین نیست. حالا در سن ۷۷ سالگی، بایدن احساساتی و صادق است، اما دیگر قدرت سخنوری سابق را ندارد. پنجشنبه شب که نامزدی حزب را رسما بپذیرد، بیشک سخنانش صادقانه خواهد بود، ولی آیا چنان که امید دارد، رایدهندگان را بسیج خواهد کرد؟
بخش بزرگی از مشکل این است که هر چهار سال، آمریکا و بقیه دنیا به صحنههای پر زرق و برق و پرسروصدای کنگرههای حزبی، با انبوهی از پرچم و بادکنک و برف شادی که از سقف میریزد عادت کردهاند. اگر آدم در چنین سالنی باشد، مشکل بتواند احساساتی نشود.
ولی به دلیل همهگیری کرونا، کنگرهها بدل به رشتهای از سخنرانیهای زنده ویدیویی شدهاند. از موسیقی و سروصدای جمعیت خبری نیست. غیر از سخنرانی، فقط ویدیوهای ضبط شده است که حرفهای تهیه شدهاند، ولی باز هم جای تصویر زنده را نمیگیرند. بیشتر شبیه مجموعهای از تماسهای ویدیویی است. آنهایی از ما که از بخت خوش هنوز شغل داریم و از بخت خوش میتوانیم از خانه کار کنیم، سرمان به کار خودمان گرم است.
اینها هیچ اهمیتی دارد؟ شاید خیلی اهمیت داشته باشد. روز پیش از کنگره دموکراتها، نظرسنجیها نشان داد که برتری دو رقمی بایدن بر دونالد ترامپ به فقط چهار درصد کاهش یافته است.
در ۱۵ ایالتی که رقابت شدید است، این برتری بهسختی به یک درصد میرسد.
و دموکراتها باید مطمئن باشند که وقتی ترامپ هفته آینده سخنرانی کند، چه موقع قبول نامزدی حزب جمهوریخواه از کاخ سفید و چه از جایی دیگر، این کار را چنان انجام خواهد داد که تیتر اول رسانهها شود و بایدن را به کناری بزند.
با همه اینها، در ماه نوامبر تک تک آرا اهمیت خواهد داشت. دموکراتها اگر نمیخواهند چهار سال دیگر ترامپ را در کاخ سفید ببینند، باید این موضوع را درک کنند.
هیچ دموکراتی برای چنین صحنهای خوشحالی نخواهد کرد.
© The Independent