رائول گاندی، نواده جواهر لعل نهرو از بنیان گذاران حزب کنگره، روز گذشته در استعفا نامه ای چهار صفحهای، از ریاست حزب کنگره، یکی از دو حزب مطرح و قدرتمند شبه قاره، کناره گیری کرد. رائول گاندی به گونه واضح دلیل کنارگیری خود از این سمت را، پذیرفتن مسئولیت شکست در انتخابات سراسری ۲۰۱۹ در مقابل حزب متقدر بهاراتا جاناتا پارتی (بی جی پی) که ماه پیش برگزار شد، عنوان کرد.
هر چند تجربه انتخابات ۲۰۱۹ به حزب کنگره که او تصدی ریاست آن را در دسامبر ۲۰۱۷ عهده دار شد، یک تجربه تلخ بود، اما رائول گاندی به عنوان معاون حزب در آن زمان، مسئولیت شکست ملال آور حزبش را پذیرفت و با تبریک پیروزی حزب بهارتیا جیناتا، به هوادارانش وعده سپرد تا دلایل این شکست را جستجو کند. اکثرا آگاهان باور داشتند که این شکست ترکیبی از چهار عامل بود که دو عامل، به گونهای مستقیم با سوء مدیریت راول گاندی و فاصله چشمگیر او با جمعیت انبوه از جوانان و طبقه متوسط جامعه هند مربوط است.
غفلت سران حزب در راس ایالتها و تمرکز تیم جوان گاندی در حزب بر آمار به جای برنامه سیاسی از عوامل ضعیفتر به شمار میرفت. در حالی که راول گاندی به عنوان معاون و سپس رئیس حزب کنگره باید به درسهای آموخته از شکست انتخابات ۲۰۱۴ توجه میکرد. فاصله او با رای دهندگان بالغ هندی که بیشتر جمعیت این کشور پر نفوس را تشکیل میدهد، سبب دلسردی مردم به او و حزباش شد. دلیل دیگر اما آگاهی روز افزون جوانان هندی بر خاندانی بودن رهبری حزبی است که خود را میراث دار مهاتما گاندی و جنبش استقلال هند میخواند.
اما چه اتفاق افتاده که حزبی که همزاد هند امروزی است و ریشههای عمیق و پایدار در اجتماع، سیاست و حکومتداری در هند دارد، در دو انتخابات گذشته در این کشور، شکست میخورد؟ آگاهان باور دارند که نبود رهبر مردمی، شیوع فساد در دستگاههای دولتی و افراد کلیدی حزب کنگره( در زمان اقتدار ۲۰۰۴-۲۰۱۴ ) ناتوانی نخست وزیران گذشته این حزب در مبارزه با پول شویی، فقر و کاهش نرخ بیکاری از دلایل عمده شکستهای پی در پی این حزب در دو انتخابات گذشته بوده است. مردم هند هر چند طبق سنت شرقیها به میراث داران آزادی فرصت زیادی برای اصلاح و تغییر دادند، اما در عمل رهبران این حزب با مستحق شمردن خود در برخورداری از حمایت مردم، کار کمی برای جامعه به شدت در حال تغییر هند انجام دادند.
رائول گاندی بهرغم هشدارهای هم حزبی های اش، نتوانست پس از ۲۰۱۴ رویکرد حزباش نسبت به مطالبات مردم، را اصلاح کند. هر چند او تلاش کرد از ایده آلیسم میراث گاندی و سکولاریسم در مقابل تند خویی مذهبی راست گرایان ملی گرای افراطی( بی جی پی) در کارزارهای انتخاباتی ۲۰۱۹ و برآورده نکردن وعدههای انتخاباتی ناریندرا مودی نخست وزیر استفاده کند، اما نتوانست برنامه مشخصی در مقابله با عملگرایی حزب بهاراتا جاناتا و شعار های مردم پسند آن مطرح کند.
از سوی دیگر کاریزمای فردی و توانایی برقراری روابط او در مقایسه با مودی متفاوت است. رائول با گرایشات یک شاهزاده، متمول و مرفه، شباهت اندکی با تودههای میلیونی کشوری دارد که اکثر شهرونداناش با درآمد ناچیز در مقایسه با سایر کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند.
این ها همه دست به دست هم داد تا او نه تنها از سمت رهبری حزب کنگره کنار برود که سیستم حکومت داری، که به نحوی با حزب کنگره در هند به میان آمده بود، با پیروزی مجدد حزب بهاراتا جاناتا، متحول شود. رائول گاندی احتمالا به زودی دوباره در سطح ملی بختآزمایی نخواهد کرد، اما تردیدی وجود ندارد که برای همیشه از سیاست دست نمی کشد. او هنوز ۴۹ سال دارد و بعید به نظر میرسد که از رسیدن به نخست وزیری برای همیشه قطع امید کرده باشد.