در اوایل سال ۲۰۰۸ میلادی، دولت آمریکا اداره بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان (سیگار) را جهت بررسی کمکهای این کشور به افغانستان ایجاد کرد.
از ۲۰۰۱ الی ۲۰۰۸ دولت آمریکا در حدود ۳۲ میلیارد دلار را برای کمکهای بشردوستانه و بازسازی افغانستان اختصاص داده بود. ولی به نظر دولت آمریکا آنچه در افغانستان برای بازسازی کار شده بود، با مقدار کمکها همسانی نداشت.
این در حالی بود که جامعه جهانی نیز در این بازه زمانی بیش از ۲۵ میلیارد دلار به افغانستان کمک کرده بود. به همین دلیل اداره بازرسی ویژه بازسازی افغانستان ایجاد شد.
در آغاز جنرال بازنشسته آرنولد فیلدز مسئولیت این نهاد را بر عهده داشت. اما بعدها جان ساپکو وکیل مدافع کارکشته آمریکایی مسئولیت سیگار را بر عهده گرفت. بررسیهای اولیه نشان داد که بخشی از کمکهای بشردوستانه آمریکا برای بازسازی افغانستان حیفومیل شده است.
این روند همچنان ادامه یافت و تا امروز همچنان دوام دارد. بهتازگی اداره بازرس ویژه (سیگار) گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد از سال ۲۰۰۹ به اینسو در حدود ۱۹میلیارد دلار از کمکهای آمریکا برای بازسازی افغانستان حیفومیل شده است.
بر اساس این گزارش، آمریکا تنها در عرصه کمکهای بشردوستانه برای بازسازی افغانستان از ۱۹ سال پیش به اینسو، در حدود ۱۳۵ میلیارد دلار به این کشور کمک کرده است.
بررسی حدود ۶۳ میلیارد دلار این کمکها نشان میدهد که در حدود ۱۹ میلیارد دلار از این میان حیفومیل شده است.
سیگار در گزارش خود نوشته است بخشی از این پولهای کمک شده به هدر رفته، بخشی دیگر آن مورد سوءاستفاده قرار گرفته و بخشی از آنهم مورد کلاهبرداری قرار گرفته است.
سیگار به عنوان نمونه هدر رفتن پولهای کمک شده از اختصاص یک و نیم میلیارد دلار برای مبارزه با تولید مواد مخدر یاد کرده است. بر اساس این گزارش آنچه در راستای مبارزه با تولید مواد مخدر صورت گرفته با هزینهای که برای آن اختصاص داده شده تناسب ندارد و این به معنای هدر رفتن پول است.
همچنان سیگار از هدر رفتن ۵ میلیارد دلار در برنامه باثباتسازی که اختصاص به ایجاد اصلاحات در نهادهای دولتی داشت، خبر داده است. این پول نهتنها سبب اصلاحات نشده که باعث فساد بیشتر شده و حتی به طالبان نیز از این پول کمک شده است.
در مورد کلاهبرداری هم از ساخت جاده قیصار- لمن در شمالغرب افغانستان یاد شده است. پیمانکار طرف قرارداد که این جاده را میساخت، در حالی بخش زیادی از هزینه آن را دریافت کرده بود، تنها ۱۵ درصد جاده را ساخته است. این قرارداد حذف شد.
اینها نمونهای از آن چیزی است که سیگار به عنوان مصداقهای هدر رفتن پولهای کمکی برای افغانستان یاد میکند. اما سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که چرا در پولهای کمک شده حیفومیل صورت گرفته است.
برای این مسئله میتوان چند گزینه را مطرح کرد. نخست نبود ظرفیت در افغانستان است. از سال ۲۰۰۲ به اینسو افغانستان با سیلی از کمکها برای بازسازی این کشور روبهرو شد. در حالی که برای ده سال هرگونه ساختار اداری در افغانستان از بین رفته بود، جامعه جهانی میخواست یکشبه ظرفیت و توانمندی افغانها را برای مصرف بهینه این کمکها ایجاد کند. در نتیجه به عوض ایجاد ظرفیت، تنها فرصتها میسر شد و عدهای از این فرصتها به اندازه کافی استفاده کردند.
گزینه دوم جمعشدن حلقهای خاص از چهرهها و افراد، در مسیر کمکها بود. نیروهای که برای کمک به افغانستان آمده بودند. هیچگونه شناختی از وضعیت افغانستان نداشتند. به همین دلیل عنان اختیار را به دست عدهای معدود دادند. این افراد برای اینکه نهادهای کمکرسان را همیشه در انحصار داشته باشند، نگذاشتند تا آنان با زمینههای کمکرسانی آشنا شوند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جالب است که یک تعداد از مترجمهای نیروهای خارجی بهخصوص آمریکاییها، بعدها تبدیل به میلیونرهایی شدند که پولهای وافر به جیب زدند.
گزینه سوم هم نقش خود نیروهای کمکرسان در شکلگیری فساد و هدر رفتن کمکها بود. باری حامد کرزی، رئیسجمهور سابق افغانستان در یک سخنرانیاش با عصبانیت گفت که در حدود ۴۰ درصد کمکها برای افغانستان دوباره به جیب خود خارجیها میرود.
البته سیگار هم در گزارشهای متعددش به فساد نیروهای خارجی هم اشاره کرده است. یک تعداد از افرادی که برای کمک به بازسازی افغانستان به این کشور آمده بودند، دست به فساد زدند و بعضی از آنان نیز کار خود را به همین دلیل از دست دادند.
حالا پس از گذشت ۱۹ سال از آغاز کمکها برای بازسازی افغانستان، نسلی از فاسدان بزرگ شکل گرفتهاند که تبدیل به مافیای قدرت شدهاند. آنان با استفاده از همان پولهای کمکشده خود را همچنان به حوزه قدرت چسباندهاند و مانع تلاشها برای کاهش فساد میشوند.
فساد در پولهای کمک شده تنها چهارچوب فساد افغانستان را تشکیل نمیدهد. عواید داخلی نیز به صورت مستمر مورد حیفومیل قرار میگیرد. که مهمترین مصداق آن حیفومیل در گمرکهای افغانستان است.