میکل آرتتا این روزها باید تصمیمهای زیادی بگیرد ولی یک تصمیم او روشن است. مربی آرسنال مصمم است در ماه ژانویه «خانهتکانی» کند، چون حس میکند که تعداد بازیکنان «گذری» باشگاه زیاد است.
بازی آرسنال در حال حاضر یقینا بسیار انفعالی و خالی از هر انگیزهای است. یکی از نگرانکنندهترین جنبههای این وضع، فرصتهای بسیار اندک گلزنی است که خلق میکند.
یکی از مشکلات اصلی این است که آرسنال از آرمان خود دور افتاده است. آرتتا باید با کلی بازیکن که لزوما در سطح تیم نیستند، سروکله بزند. البته یک واکنش آشکار به این وضع، هدایت آنها است. هرچه باشد، قرار بود وجه تمایز آرتتا همین باشد. تقریبا با هر کسی در دنیای فوتبال که او را میشناسد حرف بزنید – از جمله مدیران آرسنال، به رغم نتایج اخیر– توانایی آموزش او، تاثیرش بر بازیکنان و تصویرش از بازی را میستایند. اینها قطعا قرار بود او را از نسل مربیانی چون ژوزه مورینیو متمایز کند.
مربی پرتغالی تاتنهام اخیرا این گفته را به تمسخر گرفته است: این که تاتنهام، هاتسپر، مربیای را که بهترین دوران خود را پشت سرگذاشته به کار گمارده است و آرسنال، مربیای که آینده از آن اوست، در اختیار دارد.
اما فعلا که اوضاع در تاتنهام خیلی بهتر به نظر میآید. این تیم مدعی قهرمانی است در حالی که آرسنال از میانه جدول رو به بالا نگاه میکند و امیدوار است که از این که هست پایینتر نرود.
اوضاع اخیرا در استادیوم امارات به شکلی ناامیدکننده خراب شد. هم از نظر بازی تیم و هم نتایج آن. با وجود تجویز روش تهاجمی، هیچ حسی از پیشرفت دیده نمیشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از تفاوتهای عمده میان تیمها در حال حاضر این است که مورینیو توانسته است دو دهه تجربه در بازار نقلوانتقال را به ثمر برساند. او تابستان امسال دقیقا میدانست چه میخواهد و به هدفش هم رسید؛ به گونهای که واقعا از زمان مربیگری در چلسی در سال ۲۰۱۴ هم به دست نیاورده بود. این موضوع، عامل دیگری در احیای تاتنهام و نیز تضادی دیگر میان دو باشگاه است. در حالی که آرسنال در پشت پرده دچار تلاطم شدید است و ادو هنوز دارد با نقش جدیدش خو میگیرد – و برخی مدیران بازیکنان هنوز منتظر دیدن برخورد باشگاه هستند – دانل لوی دقیقا میداند از تاتنهام چه میخواهد و چه لازم دارد.
عده زیادی میگویند مورینیو این توانایی را دارد که مدیرعامل باشگاه را به هزینه کردن طی آخرین فرصت نقلوانتقال متقاعد کند، وضعی که در دوران مائوریتسیو پوچتینو اغلب حاکم نبود. این یعنی که مورینیو بر خلاف آرتتا، دقیقا تیمی که میخواهد را در اختیار دارد: تیمی مستحکم و قادر به انجام خطرناکترین ضدحملهها. خط حمله تاتنهام مدتها آرزوی آرتتا بود، حتی بدون آن که گارت بیل هنوز کاملا به کار گرفته شده باشد.
این موضوع به خودیخود معمایی جالب برای بازی دو تیم است. برخوردی میان مورینیو و شاگرد محبوب پپ گواردیولا، در حالت عادی اغلب کاملا قابل پیشبینی است: تیم مربی پرتغالی عقب مینشیند و حریف فعالانه میکوشد دفاع او را باز کند ولی قضیه این است که آرسنال در حد آرمانهای شیوه پرس مالکیت اسپانیایی-کاتالونیایی ظاهر نشده است. در واقع، تیم آرتتا در برابر تیمهای بزرگ عملا بیشتر زمانی راحت بوده که شبیه تیم مورینیو بازی کرده است.
این شیوه، آخرین عامل کامیابیهای آرتتا، از جمله بازی در خانه منچستریونایتد یا در جام حذفی فصل پیش بوده است.
به نظر میرسد کار زیرکانه آن باشد که آرتتا روی دست مورینیو بلند شود و به همان اندازه تاتنهام دفاعی بازی کند. آرسنال قطعا فضایی را که هری کین و سون هیونگمین در آن بهترین بازی خود را انجام میدهند باز نخواهد گذاشت اما اگر آرسنال بخواهد تهاجمی بازی کند، این خطر وجود دارد که تاتنهام روی ضدحمله، دفاع خود را باز کند و نتیجهای شرمآور رقم بخورد.
این بدترین اتفاقی است که در شرایط کنونی میتوانند برای آرتتا بیفتد، گرچه آرسنال کاملا مصمم است در هر صورت آماده حمله باشد. در نتیجه، اولین کاری که باید بکند، چیدن ترکیبی محکم است. مشکل در این است که این کار ممکن است یکی از پرنشاطترین بازیهای تاریخ فوتبال لیگ برتر – و اولین بازی با حضور تماشاگران – را به آچمز بکشاند.
احتمال زیادی وجود دارد که شاهد نبردی فرسایشی باشیم. بیتحرکی یکی از مشکلات آرسنال بوده است ولی شاید اکنون لازم باشد.
© The Independent