چهارمین دور گفتگوهای بین الافغانی تا چهار هفته دیگر در اواسط ماه اوت برگزار میشود. در مجامع سیاسی از سمرقند در ازبکستان به عنوان محل برگزاری این نشست یاد میشود. ریاست جمهوری افغانستان میگوید برای گفتگو و چانهزنی با طالبان تعدادی افراد باتجربهتر را به این نشست میفرستند تا بسترسازی مذاکرات مستقیم بین کابل و گروه طالبان به امید یافتن راه حل سیاسی برای جنگ خونین در کشور را فراهم کنند.
اما چه نیازی است که پای طالبان از قطر به دیگر کشورها کشانده شود؟
قطر تنها کشور جهان است که اجازه داده است طالبان از شش سال پیش تاکنون در خاکش دفتر رسمی با نام و نشان داشته باشند و پرچم سفیدشان را به اهتزاز درآورند. رابطه این امیرنشین بلندپرواز عربی با گروه افراطی طالبان از سال ۲۰۱۳ چنان دوستانه بوده است که ابتدا حتی اجازه داد طالبان با تابلوی «امارت اسلامی افغانستان» دفتر دوحهاش را ایجاد کند. هرچند این تابلو در پی اعتراض دولت افغانستان و آمریکا برداشته شد، اما میزبانی قطر از طالبان همچنان با گرمی ادامه یافت. گرمی این روابط و استفاده دیپلماتیک از طالبان همسایههای قدرتمند قطر را چنان برآشفته کرد که وقتی عربستان سعودی و متحدانش این کشور کوچک دو و نیم میلیونی را در ژوئن ۲۰۱۷ تحریم کردند، حمایت از طالبان و «تروریسم» یکی از دلایل آن عنوان شد. افغانستان هم که رابطه نزدیکی با عربستان سعودی بنا کرده، روز به روز به نیت قطر که در کابل حتی سفارت هم ندارد، مشکوک شده است. از این رو به نظر میرسد، دولت افغانستان مانند پاکستان به قطر اعتماد ندارد و مایل نیست با دشمنش در «خانهاش» مذاکره کند و میخواهد پای طالبان را به میدان دیگری بکشاند.
مذاکرات صلح که از روی ضعف و ناچاری دو طرف در میدان جنگ رقم زده میشود، عرصه دیگری برای غلبه بر رقیب قلمداد میشود. دو دشمن تنها در صورتی حاضر به گفتگو میشوند که نتوانند در میدان جنگ یکدیگر را حذف کنند. میز مذاکره اما میدان دیگری برای نبرد دیپلماتیک است که طرفهای متخاصم در صدد حذف سیاسی یکدیگر خواهند بود. اصرار طالبان بر حفظ امارت اسلامی و لغو نیروهای مسلح افغانستان و تاکید دولت بر خلع سلاح و ادغام طالبان در روند سیاسی هم خارج از این چارچوب قابل تفسیر نیست. در چنین فضایی عوامل متعددی بر عقب نشینی یا دستآورد طرفهای مذاکرات تاثیرگذار است. یکی از آن عوامل، سیاست و نگاه کشور میزبان است. از آنجا که سیاست قطر به طرز تفکر طالبان نزدیک است، در صورت انجام مذاکرات صلح در دوحه، دولت افغانستان با خطر تن دادن به محدودیتها و امتیازات بیشتر به طالبان، از جمله در زمینه حقوق زنان و آزادیهای مدنی روبرو خواهد شد.
برای قطر که خود امیرنشین متاثر از قرائت اسلام وهابی است، ارزشهای دموکراتیک مانند آزادی زنان و حقوق اقلیتها وضعیت همسان با سایر کشورهای منطقه دارد.
ازبکستان، همسایه شمالی افغانستان که به نظر میرسد میزبان دور بعدی گفتگوهای بین الافغانی است، در تحولات سیاسی کشور تا حد زیادی بی طرفی خود را حفظ کرده است. این کشور از سالها پیش با طالبان رابطه داشته و آنها را به مصالحه با دولت افغانستان تشویق کرده است و رابطهاش با کابل هم سازنده بوده و برخلاف پاکستان و ایران و برخی دیگر از کشورها مداخله چندانی در امور داخلی افغانستان نداشته است و از این رو مورد اعتماد دو طرف قرار گرفته است. ازبکستان باوجود رابطه نزدیک با روسیه، رابطه خوبی با آمریکا دارد. صلح افغانستان به لحاظ امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک به نفع ازبکستان هم است. این است که هم شورای کویته طالبان و هم کاخ ریاست جمهوری با برگزاری نشست بعدی در سمرقند مخالفتی ندارند.
آلمان که میزبان اولین نشست سیاسی أفغانها پس از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بود که به ایجاد حکومت موقت افغانستان و نظام دموکراسی انجامید، دارد به تدریج ابتکار عمل را از دست قطر میگیرد و به قطار میزبانان اصلی گفتگوهای سیاسی پیوسته است. آلمان با برگزاری کنفرانس بن که طالبان را از توافق سیاسی محروم کرده بود، اکنون دوست دارد با میزبانی مذاکرات صلح این خلاء را پر کند. آلمان که میلیونها دلار برای بازسازی، نهادسازی، مردم سالاری و حقوق زن در افغانستان هزینه کرده، گزینه بهتری برای حمایت و پاسداشت این ارزشها در جریان مذاکرات صلح است و به آسانی نخواهد گذاشت با این ارزشها معامله شود.
اما اگر قرار باشد افغانستان تا اول سپتامبر ۲۰۱۹ به چارچوب توافق با طالبان برسد، مذاکرات مستقیم باید هرچه زودتر شروع شود. این ضربالاجل را مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در جریان سفر اخیرش به کابل اعلام کرد. در همین حال نروژ که تجربه فراونی در حل منازعات و برقراری صلح در جهان دارد، براساس گزارشها، گزینه بهتری برای امضاء قرارداد صلح در نظر گرفته شده است.
سلام رحیمی، وزیر دولت در امور صلح هفته پیش به چند خبرنگار در کابل گفت که هم دولت و طالبان به پادرمیانی نروژ اعتماد دارند. آتش بس، مذاکرات طالبان با دولت، تعیین زمان خروج نیروهای آمریکایی و قطع رابطه طالبان با تروریسم چهار رکن هر نوع توافق پایدار احتمالی خواهد بود. انتقال محل مذاکرات از قطر و کشاندن پای دولتهای دموکراتیک تاثیرگذار جهان، میتواند تضمینی برای جلوگیری از نقض توافق در آینده و بازگشت افغانستان به گذشته باشد.