با آغاز فصل سرد سال و شروع پدیده وارونگی هوا یا اینورژن، آلودگی هوا در شهر تهران و سایر کلانشهرهای ایران افزایشیافته است. روزهای اخیر میزان سطح آلایندههای موجود در هوای شهر تهران بالاتر از عدد ۱۵۰ ایستاد که این وضعیت را «ناسالم برای همه گروهها» اعلام میکنند. همزمان با این واقعه ما باز هم شاهد «التماس» مسئولان هستیم تا با صرفهجویی باعث شوند هوای کلانشهرها کمتر آلوده شود.
عیسی کلانتری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیطزیست کشور، با اشاره به موضوع آلودگی هوای تهران گفت: «اگر خانوادهها بیرویه گاز مصرف کنند، استفاده از مازوت در صنایع و نیروگاهها بهعنوان سوخت اجتنابناپذیر است.» وی در انتها اشاره کرد: «برخی نیروگاهها مشکل سوخت دارند بنابراین مجبورند برای تولید برق از مازوت استفاده کنند؛ در غیر این صورت مجبوریم قطعی برق را تحمل کنیم.»
در واقع معاون رئیسجمهور سیاست همیشگی مسئولان جمهوری اسلامی را ادامه داده است و قصد دارد «خواهش» و «التماس» را جایگزین مکانیسمهای بازار و ترجیحات مصرفکننده کند.
مازوت چیست؟
مازوت نوعی نفتکوره به شمار میآید که کیفیت پایین و ویسکوزیته بالایی دارد و در نیروگاههای حرارتی و موارد مشابه، از آن استفاده میشود. در اروپا و ایالاتمتحده، ترکیب مازوت شکسته و به گازوئیل تبدیل میشود. شوروی سابق و شرق دور در گذشته، از مازوت برای گرم کردن خانهها استفاده میکردند چرا که تجهیزات لازم برای تبدیل مازوت به سایر محصولات پتروشیمی را نداشتند. در کشورهای غربی به کورههایی که از مازوت استفاده میکنند، کورههای «ضایعاتسوز» نیز میگویند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چرا مازوت میسوزانیم؟
ریشه اصلی مصرف مازوت در زمستان را میتوان در دو عامل اصلی دانست:
۱- تحریمهای ایران
تحریمهای اقتصادی علیه ایران سبب شده است که صادرات انواع سوخت در کشور با مشکل مواجه شود. از طرفی با توجه به کیفیت پایین تولیدات پالایشگاههای داخلی، میزان تولید مازوت در کشور بسیار بالاتر از معمول است؛ ازاینرو میزان تولید مازوت در کشور بیشتر از نیاز داخلی است. بنابراین قیمت این سوخت در کشور ارزان است و انگیزه خوبی برای استفاده از این سوخت در نیروگاههای کشور وجود دارد. از طرفی با تکمیل ظرفیت ذخیرهسازی مازوت، اکنون سوزاندن آن بهصرفهتر شده است!
۲- مصرف بسیار بالای گاز در کشور
وزیر نفت اخیرا مصرف کنونی گاز کشور را روزانه بیش از ۸۲۵ میلیون مترمکعب اعلام کرد. جالب است بدانید که از این میزان ۵۵۶ میلیون مترمکعب مصرف خانگی، عمومی و صنایع کوچک است. البته این مقدار نسبت به پارسال عدد بزرگی است و بیش از ۶٠ میلیون مترمکعب نسبت به سال گذشته افزایشیافته است. در واقع مصرف این بخش نسبت به سال گذشته در حدود ۱۰ درصد بیشتر شده است. در همین حال میدانیم که صادرات گاز ایران به عراق از معدود اقلامی است که شامل تحریم آمریکا نشده است!
مسئولان در بحران «توصیه»
درحالیکه مسئولان کشور اخیرا به مردم توصیه کردهاند که درها و پنجرهها را برای عبور از بحران کرونا باز بگذارند، حالا توصیه کردهاند که دمای محل زندگی خود را پایینتر نگه دارند تا در مصرف گاز صرفهجویی شود و بحران آلودگی هوا در شهر تهران به اتمام برسد. از سوی دیگر مسئولان که همواره به شهروندان توصیه میکردند که از خودروهای شخصی استفاده نکنند تا هوا آلوده نشود، به دلیل بحران کرونا نمیتوانند این توصیه را نیز داشته باشند.
شاید بتوان گفت مسئولان جمهوری اسلامی رکورددار توصیه کردن به شهروندان خود هستند. آنها بهطور مرتب به شهروندان خود توصیه میکنند که «فلان» کار را انجام دهند تا اتفاق بدی برای بقیه مردم کشور رخ ندهد. این رفتار درست مانند این است که به شهروندان توصیه کنیم کسی «دزدی» نکند و بعد نیروی انتظامی را تعطیل کنیم؛ یا به شهروندان توصیه کنیم با هم دعوا نکنید و بعد از آن قوه قضاییه را مرخص کنیم. دولتمردان ایران به توصیه و نصیحتکردن شهروندان «عادت» کردهاند.
اخیرا مسئولان کشور نسبت به استخراج رمزارز هم حساس شدهاند. آنها بدون طراحی مکانیسم خاصی در برابر این کسبوکار هم مقاومت و آن را تقریبا ممنوع کردهاند.
آیا استخراج «رمزارز» مقصر اصلی است؟
در حالی که ایران میتواند با استفاده از مزیت انرژی خود به یکی از بزرگترین استخراجکنندگان رمزارز جهان تبدیل شود و از این طریق درآمد ارزی قابلتوجهی کسب کند، اکنون با اختصاص یارانه سنگین به انرژی، در حال مبارزه با این صنعت است. قانونی کردن این صنعت هم آن را نظاممند میکند، هم کشور میتواند از طریق کسب درآمد آن، زیرساختهای انرژی خود را نوسازی کند تا هم تولید بیشتر شود و هم هدررفت در سیستم کاهش پیدا کند.
وضعیت رانتی کنونی سبب شده است برخی از ارگانهای دولتی و حتی حاکمیتی به این عرصه وارد شوند و از این فرصت خاص استفاده کنند. در واقع به جای توسعه بخش خصوصی، این رانتها سبب شده است که برخی از اشخاص ذینفود و ارگانهای حاکمیتی قدرت پیدا کنند. پس شاید در ظاهر استفاده از رمزارز مصرف کشور را بالا برده باشد، ولی در واقع این همان «توزیع» رانت است که مقصر اصلی است.
آزادی، راهحل تست شده در جهان
برخلاف آنچه در ایران رخ میدهد، کشورهای مختلف دنیا اقتصاد خود را مبتنی بر توصیه اداره نمیکنند بلکه با استفاده از مکانیسمهای بازار سعی دارند بحرانهای خود را حل کنند. درحالیکه قیمت گاز در کشور برای مصارف خانگی از ۴۱/۴ تومان تا ۴۸۳ تومان در ماههای سرد و از ۱۰۸/۱ تا ۴۳۰/۱ تومان در ماههای گرم سال متغیر است و میتوان گفت بهطور میانگین قیمت گاز مصرفی به یک سنت در هر مترمکعب نیز نمیرسد، قیمت آن در جهان در حدود ۱۰ برابر ارقام اعلامی در ایران است. در واقع میتوان گفت قیمت گاز طبیعی در کشور تقریبا رایگان است و دولت بعید است با این قیمت فروش، هزینههای متغیر استخراج گاز را نیز تامین کند.
حال تصور کنید با قیمت تقریبا رایگان گاز، دولت از مردم میخواهد در مصرف آن صرفهجویی کند. این رفتار دولت مانند این است که دولت در خیابان طلا ریخته باشد و از مردم بخواهد به آن دست نزنند! مدیریت کشور با «توصیه»، راهکاری جز سقوط و بنبست پیش روی خود ندارد.
میزان یارانهای که دولت بابت انواع سوخت در کشور توزیع میکند بیش از ۵۰ میلیارد دلار است. حتی اگر فرض کنیم شهروندان در مصرف خود صرفهجویی نکردند، دولت میتواند درآمدهای حاصله از آزادسازی قیمت انرژی را به توسعه ناوگان حملونقل عمومی و یا نوسازی خودروهای فرسوده اختصاص دهد. درصورتیکه درآمدی در حدود ۱۰ میلیارد دلار از محل آزادسازی انرژی به درآمدهای دولت اضافه شود، دولت میتواند با این پول حداقل ۵۰ هزار اتوبوس بیآرتی مناسب کلانشهرهای کشور خریداری کند تا کل نیاز آن تامین میشود (تعداد اتوبوسهای شهر تهران در حال حاضر در حدود پنج هزار دستگاه است) و یا این که کل شبکه مترو تهران و سایر شهرهای بزرگ تکمیل کند تا نیازی به استفاده از خودروی شخصی نباشد.
آزادسازی یک طرفه ممنوع!
قیمتگذاری بنزین، گاز، گازوئیل، برق و ... سبب شده است که عملا مردم نسبت به استفاده از آنها بیتفاوت باشند و دولتمردان ایرانی هم که تنها با توصیه کردن سعی در کنترل اوضاع دارند. مسئولان کشور همچنان بر تجربه ۴۰ ساله اشتباه خود اصرار دارند و قصد ندارند با استفاده از مکانیسمهای بازار به سمت کنترل بحران حرکت کنند. آزادسازی قیمت انرژی و اجازه مصرف، تولید و یا حتی صادرات انواع فراوردههای سوختی بدون کوچکترین بروکراسی، میتواند همان نوشداروی هوای آلوده کلانشهرها باشد. در آن زمان است که دیگر نیازی به توصیه نیست و شهروندان خود با مکانیسمهای بازاری به فکر حل مسئله میافتند و در صورت نیاز مصرف خود را کاهش میدهند.
اما این پایان ماجرا نیست؛ دولت نمیتواند تنها در نقش آزادکننده قیمت انرژی عمل کند بلکه باید نسبت به آزادسازی واردات تا حد امکان نیز اقدام کند. دولت موظف است در کنار آزادسازی قیمت حاملهای انرژی، واردات انواع خودرو و تجهیزات دیگر را آزاد کند تا خانوارهای ایرانی حق انتخاب خودروی روز اروپا را داشته باشند.
در پایان باید گفت که این شیوه مدیریت اقتصادی نمیتواند کشور را از بحران نجات دهد. ازاینرو یا باید شیوه مدیریت کشور تغییر کند و یا نمیتوان به توسعه اقتصادی در ایران امید داشت.