یک تحلیلگر مسائل امنیتی با انتشار یادداشتی در نشریه آمریکایی پولیتیکو، چگونگی پاسخ جو بایدن، رییس جمهوری آمریکا، به حمله راکتی در اربیل را یک آزمون بزرگ سیاست خارجی برای او میداند و مینویسد: «درحالیکه این موضوع داخل آمریکا چندان مورد توجه قرار نگرفته، خاورمیانه از نزدیک به چگونگی پاسخ پایدن به تازهترین حمله به نیروهای آمریکایی چشم دوخته است.»
دوشنبهشب (۱۵ فوریه)، چندین راکت بهسمت پایگاه نظامی ایالات متحده در فرودگاه بینالمللی اربیل، پایتخت منطقه نیمهخودمختار کردستان عراق، شلیک شد که در نتیجه آن یک پیمانکار غیرآمریکایی کشته و یک سرباز آمریکایی و پنج نفر دیگر زخمی شدند. سه غیرنظامی محلی نیز در این حمله مجروح شدند.
مایکل نایتز(MICHAEL KNIGHTS)، تحلیلگر مسائل نظامی و امنیتی در حوزه عراق و کشورهای خلیج فارس، در مقالهای در پولیتیکو که چهارشنبه ۲۹ دیماه منتشر شد، تعداد راکتهای پرتابشده در حمله دوشنبهشب را ۲۴ راکت و عامل آن را تقریباً بهطور قطع شبهنظامیان مورد حمایت ایران میداند.
نویسنده مقاله پولیتیکو با اشاره به یادداشت قبلی خود در ابتدای ماه فوریه، مینویسد که پیشتر به احتمال حملهای اینچنینی بهعنوان نخستین بحران بایدن در دوران ریاست جمهوری خود اشاره کرده بود:
«ایران قصد گرفتن انتقام ترور قاسم سلیمانی در اوایل ژانویه ۲۰۲۰ را داشت، اما نظر من این بود که آنها بهجای تحریک دونالد ترامپ که دوران ریاستجمهوریاش رو به پایان بود، تا پس از تحلیف جو بایدن صبر خواهند کرد تا جانشین او را با اقدام خود بیازمایند. این دقیقا همان اتفاقی است که افتاد و حالا پرسش این است که بایدن به این اقدام چگونه پاسخ خواهد داد.»
نایتز با اشاره به صحبتهای روز سهشنبه جن ساکی، دبیر رسانهای کاخ سفید، مینویسد«پاسخ اولیه این است: با احتیاط.» ساکی اعلام کرده است که ایالات متحده «حق پاسخگویی در زمان و به روش مورد نظر خود را برای خویش محفوظ میدارد»، اما نخست منتظر خواهد ماند تا بررسیها درمورد گروهی که حمله به آنها منتسب شده، به نتیجه نهایی برسد.
او مینویسد: «در واقع، متخصصان اطلاعاتی درحال حاضر هم بهخوبی میدانند که چه کسی برای این اقدام باید مورد سرزنش قرار گیرد. مهمترین نگرانی این است که اگر آشکارا با ایران ارتباط برقرار کنیم، عواقب آن از لحاظ تشویق آنها به حملات بعدی چه خواهد بود؟»
نایتز با اشاره به تعداد کم قربانیان حمله اربیل مینویسد: «دو تا از ۲۴ راکت پرتابشده به اردوگاه ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده برخورد کرد. اگر تعداد بیشتری به پایگاه آمریکا میرسید، در نتیجه آن ممکن بود چندین آمریکایی کشته شوند… بیشتر راکتهای پرتابشده در ۱۵ فوریه بهجای برخورد به پایگاه فرودگاه، به خانه افراد غیرنظامی و مجتمعهای مسکونی برخورد کرد. در این شهر با ظرفیت آتشنشانی محدود، حتی اگر یک راکت به ساختمانی بلند برخورد کرده بود، شمار کشتهشدگان ممکن بود فاجعهبار باشد.»
اواخر سال ۲۰۱۹، درپی کشتهشدن یک پیمانکار آمریکایی در حملههای مشابه شبهنظامیان در عراق و محاصره سفارت آمریکا، آمریكا بیش از سی شبهنظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی و همچنین قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را کشت؛ بعد جمهوری اسلامی ایران با موشکهای بالیستیک به پایگاه ایالات متحده آمریکا حمله و بیش از صدنفر از نیروهای آمریکایی را مصدوم کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نایتز مینویسد: «این ماجرا را باید بهعنوان یک هشدار دید؛ حمله اربیل، اگر بیجواب بماند، نه بهمعنای پایان تحریکات شبهنظامیان علیه دولت بایدن، بلکه آغاز آن است. باید پیش از کشته یا نقص عضو شدن آمریکاییها و کشیدهشدن آمریکا به اقدامهای تلافیجویانه، یا بهقولی، پیش از اینکه در چشم متحدان و شرکایمان در منطقه، به اعتبار ایالات متحده ضربه جدیدی وارد شود، این حرکتها بهسرعت معکوس شود.»
براساس این یادداشت، عوامل متعدد با اطمینان بالا نشان میدهند حمله اربیل کار «عصائب اهل الحق» (AAH) بوده است، گروه شبهنظامیانی که در فهرست تروریستی آمریکا قرار دارد و از سالهای پیش از خروج ایالات متحده از عراق در ۲۰۱۱ تاکنون مسئول کشته شدن آمریکاییهای زیادی است.
نویسنده مقاله در ادامه به بررسی شواهد این موضوع میپردازد:
«یک جبهه رسانهای با عنوان «اصحاب الکهف» تحت مدیریت عصائب اهل الحق، بیشتر روز ۱۵فوریه را به انتقاد از اقلیم کردستان گذراند و سپس (۱۳ دقیقه قبل از حمله راکتی) پیام تلگرامی رمزنگاریشدهای را منتشر کرد که کردستان و اربیل را تهدید میکرد. در ساعتهای پس از حمله نیز کانال تلگرام عصائب اهل الحق بهنام «صابرین» در پوشش این حادثه از هر رسانه دیگر جلوتر بود.
بعدتر گروهی به نام «گروهانهای اولیای دم» (سرايا أولياء الدم) مسئولیت این حمله را برعهده گرفت که چیزی نیست جز یک عنوان رسانهای متفاوت برای عصائب اهل الحق که گهگاه برای برعهده گرفتن حملهها از آن استفاده میکند.
برای تکمیل کردن این تصویر، توجه کنید که عصائب اهل الحق با شواهد ضمنی مشابه بهعنوان گروه شبهنظامی پشت حملههای راکتی ۲۰ نوامبر و ۲۵ به سفارت ایالات متحده آمریکا در بغداد شناخته شد و گروهی بود که در ۳۰ سپتامبر سال گذشته مسئولیت آخرین حمله به هدفهای آمریکایی در اربیل را برعهده گرفت.»
نایتز معتقد است که افراد داخل سیستم امنیتی، با دسترسی فوق محرمانه به اطلاعات حاصل از استراق سمع، با پیگیری شواهد خیلی سریعتر پر پس حمله اخیر به گروه عصائب اهل الحق میرسند، اما اینکه آیا آنها این شواهد را در اختیار دیگران خواهند گذاشت، یا خیر، موضوع دیگری است.
چنین شواهدی همچنین مشخص میکند که آیا ایران دستور این حمله را داده، یا از آن بیاطلاع بوده و یا بهسادگی اهمیتی نداده است.
بنابر این یادداشت، «عصائب اهل الحق بدون نیاز به فرمان صریح حمله ازسوی تهران، برای افزایش اعتبار خود، گاهبهگاه به آمریکاییها حمله میکند. اما حتی اگر حمله اربیل با دستور تهران و برای سنجیدن بایدن هم انجام نشده باشد، آن بهسرعت به چنین آزمایشی تبدیل شده است.»
نویسنده تردید دارد که ایران نیروی محرک مستقیم پشت حمله اربیل بوده باشد، اما مطمئن است که اگر ایران میخواست، میتوانست به آن گروه در مورد این حمله هشدار بدهد.
تیم بایدن ضمن مخالفت با توسل فوری به حملههای نظامی یا تحریمهای جدید، بهدنبال نخستین گام دیپلماتیک است. نایتز معتقد است که یک اقدام هوشمندانه میتواند هشدار مستقیم به تهران باشد مبنیبر اینکه ایالات متحده انتظار دارد که ایران تمام نیروهای نیابتی خود را در زمینه انجام اقدامهای بیثباتکننده مهار کند، اقدامهایی مانند حمله اربیل یا حمله هواپیماهای بدون سرنشین در ۲۳ ژانویه به ریاض، پایتخت عربستان سعودی، که از عراق ترتیب داده شده بود. به نوشته او، چنین پیامی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هشدار میدهد که آمریکا فریب ظاهرسازیها را نمیخورد و چشمش بر روی تأثیر تهران بر شبهنظامیان ضدآمریکایی باز است.
در ادامه مقاله آمده است: «تیم بایدن باید بهطور علنی به ایران هشدار دهد که اگر آمریکایی دیگری در عراق یا جای دیگری در خلیج فارس کشته یا زخمی شود، در این صورت دولت بایدن تلاشها را برای شروع دوباره مذاکرات هستهای را متوقف خواهد کرد. از سربازان آمریکایی حاضر در خط مقدم جنگ علیه دولت اسلامی یا آنها که حافظ منافع ایالات متحده در سراسر خاورمیانهاند، تنها با یک خطکشی مشخص و روشن میتوان محافظت کرد. ممکن است با تعیین یک دوره ارزیابی، طی آن به ایران فرصت داده شود تا فعالیتهای شرکای شبهنظامی خود در لبنان، سوریه، عراق و یمن را بیسروصدا کاهش دهد.»
نایتز در پایان مقاله پرسشی اساسی را مطرح میکند: «شاید مقابله با تهدید شبهنظامیان مورد حمایت ایران پیش از تلاش مهمتر برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته ای، قابل تصور نباشد، اما رییس جمهوری ایالات متحده چگونه میتواند به مذاکره با دولتی بنشیند که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، تلاش برای کشتن آمریکاییها را تشویق میکند؟»