خبر ارسال نامه سید محمد خاتمی، به علی خامنهای، از سوی رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. با توجه به نزدیکی انتخابات و وجود شواهد متعدد مبنیبر عدم اقبال اکثریت به شرکت در آن، به نظر میرسد این نامه نوعی تلاش برای استفاده اصلاحطلبان از مشروعیت از دست رفته حکومت در انتخابات قبلی است.
متن اصلی نامه منتشر نشده است، اما با رجوع به رسانههای اصلاحطلب میتوان بخشی از فحوای نامه را درک کرد. به نظر میرسد خاتمی عامدانه از رسانهای کردن متن این نامه خودداری کرده است. اما آنچه که بیش از هر چیز در متن نامه جلبتوجه میکند، تاکید او بر وفاداری اصلاحطلبان به نظام و رهبر جمهوری اسلامی است.
به نظر میرسد بیان این نکته تلاشی از سوی خاتمی است تا ثابت کند که این گروه همچنان قابلاعتماد هستند و رهبر جمهوری اسلامی میتواند به شورای نگهبان اجازه دهد تا برخی از چهرههای جذابتر جناح آنها از نظارت استصوابی گذر کنند. اگرچه خاتمی در متن نامه از در صلح و تضرع وارد شده است، اما اشاره وی به انتخابات ریاست جمهوری آینده نشان از آن دارد که خاتمی به شکل تلویحی نسبت به عدم مشارکت اکثریت مردم در انتخابات، به رهبر جمهوری اسلامی هشدار داده است.
نظرسنجیهای متعددی که این روزها از سوی نهادهای غیررسمی منتشر میشود نشان میدهد که اکثریت مردم اقبالی به حضور در انتخابات ندارند. این خبر قطعاً بهصورت رسمی و دقیقتر در اختیار علی خامنهای نیز قرار دارد. ازاینرو خاتمی سعی دارد تا هشدار دهد که تنها راه جمهوری اسلامی برای برگزاری انتخابات پرشور و کسب مشروعیت، استفاده از حضور اصلاحطلبان است. گروهی که در انتخابات مجلس پیشین، هم از سوی شورای نگهبان منکوب شدند و هم به دلیل استقبال نکردن مردم از انتخابات توفیقی نیافتند. آمارها نشان میدهد که در انتخابات میاندورهای مجلس در برخی شهرها مانند کرج و کرمانشاه مشارکت به زیر ۱۰ درصد و حتی به ۶ درصد رسید.
از سوی دیگر برای بسیاری از مردمی که به تجربه دریافتهاند که ساختار جمهوری اسلامی اساسا پتانسیل اصلاح و بهبود را ندارد، اذعان خاتمی به وفاداری به رهبر جمهوری اسلامی که سررشته تمامی امور و مشکلات فعلی به دست اوست، ثابت می کند که اصلاح طلبان نیز دیگر قصد ندارند حتی به صورت صوری، نقش اپوزسیون داخل کشور را بازی کنند.
گروهی که از خرداد سال ۷۶ با فروش امید به اصلاح و شعار آزادی بارها و بارها طبقه متوسط را به دنبال خود کشید و سد این راه را هسته سخت قدرت و رهبر جمهوری اسلامی معرفی می کرد، حال به طور تمام قد از سوی رهبرش خود را مطیع و وفادار به علی خامنه ای معرفی میکند. اما مشخص نیست که این نامه چقدر میتواند برای اندک حامیان باقی مانده اصلاحات مثبت ارزیابی شود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به طور سنتی حامیان اصلاحات در مخالفت با عملکرد جمهوری اسلامی و در تلاش برای عبور از خطوط قرمز آن، پشت اصلاحطلبان میایستادند. اما حال یقین حاصل شده که قرار نیست اصلاحطلبان از خطوط ترسیم شده رهبر جمهوری اسلامی گذر کنند و فعالیت در همین چهارچوب را کافی میدانند. در این شرایط حتی شکلگیری مجلسی مانند مجلس ششم نیز دیگر حتی سقف آرزوی خاتمی و حامیانش نیز به شمار نمیرود.
بهعبارتدیگر به نظر میرسد این نامه بیش از آنکه بتواند راه اصلاحطلبان را به درون حاکمیت هموارتر کند، پشتپا به اندک حامیان باقیمانده آنها است. شاید خاتمی نیز قصد دارد با تغییر استراتژی خود را در چهارچوب ترسیم شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی بازتعریف کند و این نامه نیز اعلام همین موضوع است.
واکنشها به نامه خاتمی از سوی اصلاحطلبان و اصولگرایان بسیار بوده است. بااینحال به نظر میرسد این قبیل مانورهای تبلیغاتی بیشتر در راستای تلاش برای دوقطبیسازی جهت تهییج افکار عمومی برای حضور در انتخابات آتی است. جایی که نیروهای سپاه و نظامیان خود را برای تصرف کرسی ریاست جمهوری آماده کردهاند و بعید به نظر میرسد به غیر از آنها کس دیگری بتواند به آن دست یابد.
منتقدان خاتمی معتقدند که او هر چهار سال یک بار و تنها در زمان انتخابات با نگارش این قبیل نامهها یا پیشنهاداتی نظیر «آشتی ملی» سعی دارد تا تیتر اخبار را به خود متوجه کند تا از آن بهرهبرداری انتخاباتی کند. پیشتر و در زمانی که رئیسجمهوری پیشین جمهوری اسلامی پیشنهاد آشتی ملی داد، بسیاری در پاسخ گفتند چرا دهها گروه حذف شده مانند چپها، ملیگراها، لیبرالها و دگراندیشان در طرح خاتمی جایی ندارند.
در واقع خاتمی یک موضوع را چه در این نامه و چه در گذشته بهصراحت روشن کرده است: منافع اصلاحطلبان و کلیت نظام جمهوری اسلامی همسو است. ازاینرو، توقع اینکه اصلاحطلبان تغییری وسیع و رویکردی جدید را برای بهبود در وضعیت اسفناک امروز کشور ارائه کنند، زیادهخواهی است. زیرا اساس ایدئولوژیک اصلاحات همانطور که خاتمی تأکید کرده، وفاداری به نظام و رهبر آن است.