لی مکنتایر، پژوهشگر مرکز فلسفه و تاریخ علم در دانشگاه بوستون، بیشتر کتابهای خود در یک و نیم دهه گذشته را در دفاع از علوم تجربی و حقیقت نوشته است. او در ایالات متحده اخلاق و فلسفه علم درس میدهد و احساس میکند که در عصر ما ایدئولوژی رایدهندگان و منافع سیاستمداران، اعتبار و مرجعیت علم و واقعیت علمی را زیر سوال برده است. این موضوع تا آنجا جدی شده بود که دانشمندان و حامیان علم در سال ۲۰۱۷ «راهپیمایی دفاع از علم» را در ۶۰۰ شهر دنیا به راه انداختند.
بخشی از این اتفاقات مربوط به دوره دونالد ترامپ بود که آشکارا از گروههای منکر واقعیت تغییرات اقلیمی و حتی گروههای ضدواکسن حمایت میکرد. مکنتایر در کتاب خود یکی از ویژگیهای دوره ما را «زوال اعتماد به کارشناسان» میداند که مردم در برخورد با مسائل عمومی، به گرایشهای ایدئولوژیک و جناحی به جای واقعیت و شواهد تکیه میکنند.
اینترنت هم وضعیت را بدتر ساخته است. افزایش دسترسی عمومی به دنیای معلومات به معنای دسترسی به اطلاعات درست و سنجیده نیست. مکنتایر در مصاحبهای در مورد کتابش به شوخی میگوید که این روزها هرکسی با مراجعه به «دانشگاه گوگل» به دنبال اطلاعاتی است که پیشفرضها و دیدگاههایش را تایید میکند و بعد احساس میکند که به آنچه نیاز داشته، رسیده است. به گفته او، علم از این وضعیت آسیب میبیند.
این کتاب به خاطر دفاع نویسنده از ارزش «نگرش علمی» در برابر دیدگاههای سفت و سخت ایدئولوژیک و مذهبی اهمیت زیادی دارد. به گفته او، نگرش علمی عبارت از اهمیت شواهد علمی و تغییر یک نظریه و دیدگاه در پرتو دادههای جدید است. این ویژگی مختص به علم است که ایدئولوژیهای سیاسی و مذهبی از آن بی بهرهاند. او به نقل از فیلسوف محبوبش کارل پوپر، به اهمیت «ابطال پذیری» در علوم تجربی اشاره میکند که همچون اصل مقدس برای دانشمندان به حساب میآید. اما موضوع در دنیای سیاست فرق میکند. هر قدر که دگمهای مذهبی بی اعتبار میگردند؛ هر قدر که فساد و عوام فریبی برخی از سیاستمداران و روحانیون افشا میگردد، بازهم از اعتبار و محبوبیتشان کاسته نمیشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نگرش علمی فراتر از حوزه علم، برای ما به عنوان یک اخلاق یا ویژگی فکری اهمیت زیادی دارد. زیرا، به ما کمک میکند که در برابر مسائل و وضعیتها به صورت باز برخورد کنیم و در اعتقادات خود در پرتو شواهد و دادههای جدید تجدیدنظر کنیم.
مکنتایر در بحث مخالفان تغییرات اقلیمی و واکسن، ارزش این نگرش را برجسته میداند. اگر ما تحت تاثیر گرایشهای سیاسی و ایدئولوژیک خود به دادهها و مباحث دانشمندان محیط زیست توجه نکنیم و مانند برخی افراد تغییرات اقلیمی را «فریب بزرگ» دانشمندان لیبرال بخوانیم، جوامع ما در برابر پیامدهای فاجعهبار تغییرات اقلیمی آماده نخواهد بود.
پیام نویسنده به حامیان چشم بسته ایدئولوژیهای سیاسی و مذهبی این است که «اگر کسی به دادهها و شواهد اهمیت ندهد، ذهنش در برابر ایدههای جدید بسته است. حتی اگر شواهد خلاف اعتقاداتش را نشان بدهد، بازهم دو دستی به آن چسبیده است.»
نظریههای شبه علمی، مانند کارایی طب سنتی در مداوی کرونا، با وجود ادعای علمی بودن بر نگرش و روش علمی استوار نیستند. به گفته نویسنده، شبه علم از سوی کسانی حمایت میشود که در آن منافع اقتصادی، مذهبی و سیاسی خود را میبینند. چنانچه در ایران، حمایت از طب سنتی بخشی از هجوم ایدئولوژیک و خرافاتی جمهوری اسلامی به محبوبیت و اعتبار علوم تجربی و اجتماعی سکولار در جامعه ایران است.
با این حال، مکنتایر نشان میدهد که علم چقدر در برابر جعل و ادعاهای شبه علمی آسیبپذیر است و میتواند اعتبار خود را به خطر اندازد. معروفترین نمونه، داستان دکتر اندرو وِکفیلد است که در یک مقاله پژوهشی در مجله معتبر علمی «لنست» در سال ۱۹۹۸ مدعی رابطه میان واکسن اطفال و اوتیسم شد. تحقیقات بعدی نشان داد که این مقاله در تبانی با یک وکیل مدافع نوشته شده بود که میخواست با شکایت از شرکتهای تولیدکننده واکسن کودکان به دادگاه، میلیونها دلار از آنها غرامت بگیرد. هرچند این مقاله بعداً بیاعتبار شد اما یک از پیامدهای آن تقویت جنبش ضد واکسن در ایالات متحده بود.
در بحث سیاستگذاری، مثلاً در موضوعاتی چون اقتصاد بازار، مهاجرت، نظام سیاسی و...علوم اجتماعی و انسانی از اهمیت زیادی برخوردار هستند. اما نویسنده باور دارد که روشهای پژوهشی و هنجارهای علوم اجتماعی «متاثر از دیدگاههای سیاسی یا ایدئولوژیکی محققان است.» البته، در کلاسهای روششناسی دانشگاه به دانشجویان میآموزند که بدون پیشفرض و ذهنیتی خاص به سراغ موضوع تحقیق خود بروند، اما مکنتایر میگوید که در عمل، «برخی از پژوهشگران به نتایجی دست مییابند که با اعتقادات سیاسی لیبرالشان سازگار است. در عین حال، برخی دیگر به نتایج متفاوت از همان موضوع میرسند که با دیدگاههای محافظه کارشان همخوان است.»
او در ادامه در نقد مطالعات علوم اجتماعی معاصر میگوید که بیش از حد بر تئوری متکی است و به آزمایش توجه کمی دارد؛ تحتتاثیر گرایشهای ایدئولوژیک پژوهشگران این حوزه قرار دارد؛ با شواهد برخورد گزینشی میکند؛ و از همه مهمتر، نتایج تحقیقات قابلیت همتاسازی (replication) یا تکثیر را ندارد.
او به عنوان نمونه به مساله تاثیر مهاجرت بر اقتصاد کشورها اشاره مینماید که به گفته نویسنده تحقیقات پژوهشگران پاسخهای متضادی به این مساله میدهند. زیرا، پاسخها تحت تاثیر گرایشهای سیاسی و فکری پژوهشگران قرار دارد و آنان تنها به شواهد و دادههایی توجه میکنند که پیشفرضها و اصول اخلاقیشان را تایید کند. به همین خاطر، پژوهشگران لیبرال و چپ مدافع مهاجرتاند و پژوهشگران محافظهکار مخالف آن. به این ترتیب، علوم اجتماعی تا زمانی که با روشهای موثر جلو گرایشهای ایدئولوژیک در تحقیقات را نگیرد، به سیاستگذاری موثر و غیرسیاسی کمک چندانی نخواهد کرد.
مشخصات کتاب: لی مکنتایر/ نگرش علمی: دفاع از علم در برابر انکار، تقلب و شبه علم/انتشارات دانشگاه ام.آی.تی/۲۹۶ ص/۲۰۱۹