امروزه ژورنالیسم به یک صنعت تبدیل شده است، صنعتی که علاوه بر سودآوری مادی، دیدگاه سیاسی و اقتصادی کلان کشورها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. برخی رسانهها با شیوههای مختلف رسانهای و ایجاد کارزارهای مختلف، حساسیت مردم را به موضوعی افزایش یا کاهش میدهند و از این طریق، غیرمستقیم بر افکار آنان تاثیر میگذارند. در واقع در عصر جدید، قدرت رسانه در اثرگذاری غیرمستقیم است و در بسیاری موارد، نظر مردم بدون آنکه خود متوجه شوند، تغییر میکند. در این نوشتار قصد داریم به بحث اقتصاد رسانه و قدرت آن در عصر جدید بپردازیم.
صنعت رسانه از نگاه آمار و ارقام
بر اساس اطلاعاتی که سایت استاتیستا (statista) جمعآوری کرده است، از مجموع درامد حدودی ۱۱۳۵ میلیارد دلاری بخش رسانه، حدود ۴۰۰ میلیارد دلار آن که نزدیک به یک سوم میشود، در بخش تلویزیون (تبلیغات و تلویزیونهای پولی) هزینه میشود. بعد از بخش تلویزیون، صنعت بازیهای رایانهای با درامد سالانه ۱۶۰ میلیارد دلار در رتبه دوم قرار دارد. در رتبه سوم، کتاب با درآمد ۱۴۵ میلیارد دلاری جای گرفته است.
صنعت روزنامه درآمدی ۱۳۵ میلیارد دلاری را به خود اختصاص داده است. در تحقیق بالا البته درآمد بخش خبر به صورت مشخص به دست نمیآید. بر اساس تحقیقی که مرکز پژوهشی پیو (PEW RESEARCH CENTER) انجام داده است، مجموع درآمدهای بخش خبر از منابع مختلف (انواع رسانهها) در حدود ۶۳ میلیارد دلار برآورد میشود. این عدد، از کل درآمد ارزی ایران در سال گذشته بیشتر است.
از طرف دیگر با نگاهی به درآمد غولهای رسانهای دنیا میتوان به اهمیت این صنعت بیش از پیش پی برد. بنگاه بیبیسی با حدود ۲۲ هزار و ۷۴۹ نفر کارمند، در سال ۲۰۲۰ در حدود پنج میلیارد پوند (معادل ۶.۵ میلیارد دلار) درآمد داشته است؛ یا رادیو فرانسه در سال ۲۰۱۸، با حدود ۴۵۰۰ کارمند، ۶۷۱ میلیون یورو درآمد کسب کرده است. ارقام موجود در این صنعت نشان میدهد که صنعت رسانه در ایران، هنوز تا دستیابی به درآمدهای جهانی، راه درازی در پیش دارد. در واقع آنچه نشان داده میشود این است که عرصه بنگاههای سخنپراکنی در جهان جای کمی برای احساسات باقی گذاشتهاند.
رسانه شکلدهنده رفتار مردم یا برعکس؟
از زمانی که اقتصاد بازار به این نکته پی برد که افراد به دنبال حداکثرسازی مطلوبیت خودند، تمامی کسبوکارها از جمله رسانه نیز در همین چارچوب تعریف میشوند. هر سازمانی برای آنکه بتواند به درآمد برسد، باید کالای خود را بفروشد. رسانه نیز برای رسیدن به درآمد، باید کالای خود را که همان محتوای قابل ارائه به مردم است، به فروش برساند. در واقع همانطور که «زارا» و «مکدونالد» به فکر فروش محصول خودند، بنگاههای خبری نیز باید به فروش محصولات خود بیندیشند و این، همان اقتصاد بازار است.
از آنجا که رسانهها درآمد اصلی خود را از همین افزایش مخاطبان به دست میآورند، مجبورند به اخباری روی بیاورند که برای مخاطبان مهمتر است؛ بیبیسی در سال ۲۰۱۴ مقالهای چاپ کرد و نشان داد چرا صفحات مختلف روزنامهها و شبکههای تلویزیونی پر از اخبار است؛ در واقع تحقیقها نشان میدهد «تعصب، بدبینی و ترس» موجب میشود انسان تشنه اخبار بد باشد. بر اساس تحقیقها، انسان نسبت به اخبار بد، واکنش سریعتری نشان میدهد؛ اخباری همچون بمب، سرطان و جنگ بیش از بسیاری از اخبار دیگر در سر خط خبرها قرار میگیرند. در همین ایران نیز میبینید که خبر قتل بابک خرمدین به دست پدر و مادرش چه سروصدایی به پا کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در نهایت همانطور که رسانه به ذهن مخاطبان خود جهت میدهد، خود نیز از ذهن مخاطبان جهت میپذیرد اما در نهایت، رسانهای میتواند پیروز این میدان باشد که بیشترین مخاطب را به خود جذب کند و چه راهی سادهتر از ترساندن مردم برای جذب مخاطب؟
درآمد رسانهها از کجا تامین میشوند؟
درآمدهایی که میتوان از طریق رسانه به دست آورد، به دو دسته ملموس و غیرملموس تقسیم میشوند. در این نوشتار سعی میشود میان این رسانهها تفکیک قائل شویم.
درآمدهای غیرملموس
رسانهها با اهداف مختلفی فعالیت خود را آغاز میکنند؛ بخش مهمی از رسانهها، به بودجههای دولتی و نهادهای بزرگ حاکمیتی وابستهاند؛ اما نه به عنوان وسیلهای برای جذب درآمد مستقیم، بلکه به دلیل عوایدی که در آینده میتوان از طریق رسانه کسب کرد. چند مثال در این حوزه میتواند به درک بهتر این موضوع کمک کند.
رسانه در خدمت بهبود رفتارهای انسانی
فرض کنید یک رسانه بتواند با آموزش صحیح، میزان استفاده از کمربند ایمنی را افزایش دهد و از این راه ۱۰ درصد از آمار مرگومیر افراد در تصادفهای رانندگی را بکاهد. رسانه با این کار و از طریق افزایش سلامت مردم، امکان صرفهجویی زیاد در هزینهها را فراهم کند. تلاش رسانهها برای کاهش مصرف الکل یا سیگار نیز از جمله کارکردهای دیگر آن در بهبود رفتارهای انسانی است.
رسانه در خدمت تجارت
تصور کنید یک رسانه بتواند محبوب شدن محصولات یک کشور خاص همچون کره یا ژاپن در جهان را سبب شود؛ اگر به خاطر داشته باشید، سریالهای کرهای توانستند فروش محصولات کرهای در ایران را افزایش دهند. موج فرهنگ کرهای که با ساخت سریالها و محتواهای مربوط به آن در جهان پیچید، محبوبیت این کشور را نزد مردم جهان افزایش چشمگیری داد. خانم پارک گونهه بعد از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری این کشور در سال ۲۰۱۴، سخنرانی مشهوری داشت و در آن گفت: «من مردمم را از طریق فرهنگ خوشحالتر میکنم؛ چون فرهنگ ما میتواند شادی را به اشتراک بگذارد.» در واقع تلاش دولت برای محبوبیت کره در جهان، موفقیتآمیز بود و اکنون محصولات کرهای همچون سامسونگ و الجی، جهان را تحت تاثیر قرار داده است. صنعت فیلم کره در سال ۲۰۱۸، حدود ۱۸.۵ میلیارد دلار درآمد مستقیم داشته است و علاوه بر این، صنعت گردشگری و محصولات کرهای در جهان هم بسیار محبوبتر شده است.
رسانه در خدمت سیاست
یکی دیگر از فواید رسانه، استفاده دولتها از آنها در توسعه سیاسی و کشورگشایی است؛ در دنیای امروز دیگر جنگهای نظامی اثرگذاری جدی ندارند و حتی به منفور شدن کشور حملهکننده منجر میشوند. توجه کنید که اسرائیل با هر حمله به غزه، تا چه میزان زیر فشار افکارعمومی قرار میگیرد. در این شرایط، رسانه است که میتواند به صورت غیرمستقیم در ذهن ملتها اثر بگذارد و آنها را با کشور متخاصم همراه کند. چنین سود عظیمی تنها از طریق رسانه به دست میآید و به همین دلیل است که بسیاری از دولتهای جهان میلیاردها دلار در صنعت رسانه سرمایهگذاری میکنند.
درآمدهای ملموس
بخشی دیگر از رسانهها که خصوصی اداره میشوند از طریق تبلیغات و تولید محتوا درآمد کسب میکنند. قسمتی از این درآمدها شفاف و قابل اتکا است. این همان بخشی است که در قسمت اول نوشته به آن اشاره شد و درآمد ۱.۱۳ تریلیون دلاری رسانهها هم مربوط به این بخش است. عمده مردم دنیا نیز تنها به این بخش از درآمدهای رسانه توجه میکنند. در حالی که درآمدهای غیرملموس است که بسیاری از بنگاههای رسانهای جهان را زنده نگه داشته است.
آیا وضعیت ایران رضایتبخش است؟
کشور ایران با وجود آنکه از رسانهای انحصاری مثل صداوسیما بهره میبرد، اما به دلیل ضعف شدید مدیریت نه تنها موفق نبوده، بلکه در بسیاری از موارد نتیجه عکس گرفته است. رفتارهای صداوسیما در جهت اهداف یک گروه سیاسی خاص سبب شد دولتها نتوانند از این ظرفیت به اندازه کافی استفاده کنند. از این رو بنگاه صداوسیما بیشتر به کوره پولسوزی جناح خاص تبدیل شده است.
در بودجه سال ۱۴۰۰ در بخش رسانه، مجموع بودجه به ۳۳۸۴ میلیارد تومان رسیده است که از این میزان، ۲۸۳۵ میلیارد تومان سهم صداوسیما است. علاوه بر این، ۱۵۰ میلیون دلار از منابع صندوق ذخیره ارزی کشور نیز در صورت نیاز میتواند به صداوسیما تزریق شود. به صورت کلی، مشخص است که صداوسیما و محصولات تولیدی آن نسبت به هزینههای سنگینی که به کشور وارد میکند، سودی ندارند و چابک سازی این سازمان باید در راس تحولات فرهنگی کشور باشد.
ژورنالیسم حرفهای؛ آیا کارمندان رسانه مزدورند؟
در دنیای حرفهای این مزایای مادی است که پایداری یک بنگاه را شکل میدهد؛ از این رو، سوال مهم این است که آیا میتوان کارمندان یک رسانه یا تحلیلگران آن را مزدور دانست؟ در دنیای مدرن شاید مهمتر از رسانهای که حرف را منتشر میکند، حرفی است که تحلیلگر به زبان میآورد. اگر بتوان حرف خوب را در یک رسانه مخالف زد، شاید اثر و بازخورد بهمراتب بهتری در ذهن جامعه داشته باشد. در دنیایی که هرکس میتواند با یک کلیک، به تمامی دادهها و تحلیلها در سراسر دنیا دست یابد، اساسا تحریم یک رسانه اهمیت بسیار کمتری پیدا کرده است.