پلیس نروژ میگوید جسدی که چند ماه پیش در سواحل این کشور از آب گرفته شده بود، متعلق به کودک پانزده ماههای به نام آرتین است که همراه بستگانش در تلاش برای رسیدن به بریتانیا، در کانال مانش غرق شد.
به گزارش روزنامه گاردین چاپ لندن، دو ماه و اندی پس از آن که یک قایق حاوی پناهجویان کرد ایرانی، رسول ایراننژاد، شیوا محمدپناهی و سه فرزند آنها غرق شد، این جسد روز اول ژانویه در نزدیکی شهر کارموی در ساحل جنوب غربی نروژ پیدا شد.
امدادگران جسد غرق شده آقای ایراننژاد را یافتند و همسر و دو فرزند او کمی پس از بیرون کشیده شدن از آب جان دادند، اما جسد آرتین در محل پیدا نشد و در فهرست افراد مفقودالاثر قرار گرفت.
جسد آرتین سرانجام در روز اول سال ۲۰۲۱ میلادی از آب گرفته شد، اما قابل شناسایی نبود. به گفته پلیس نروژ، سرانجام بعد از ماهها تلاش کارشناسان تشخیص هویت، و از روی مطابقت دادن دیانای، مشخص شد که جسد کودک از آب گرفته شده متعلق به آرتین است.
بنا بر این گزارش، موضوع به اطلاع بستگان خانواده رسیده است و قرار است جسد آرتین برای خاکسپاری به ایران منتقل شود.
روز ششم آبان سال گذشته، رسول ایراننژاد، همسر و سه فرزندش، در محدوده سواحل دانکرک فرانسه غرق شدند. این حادثه، بدترین فاجعه مهاجرت قایقی در کانال مانش را رقم زد.
بنا به گزارش رسانهها ، بستگان این خانواده به آنها هشدار داده بودند که عبور از این کانال بسیار خطرناک است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به نوشته روزنامه تلگراف چاپ لندن، خلیل ایرانزاد، برادر رسول، گفته است: «ما به او التماس کردیم که با قایق اینجا نیایند. ولی او اصرار کرد. سومین بار بود که تلاش میکردند خودشان را به انگلستان برسانند. دو دفعه اول خواستند با قطار بیایند و این آخری تصمیم گرفتند سوار قایق شوند.»
مبین، پناهجوی ۲۳ سالهای که ماه گذشته با عبور از کانال مانش، خودش را به انگلستان رساند، گفت که تابستان گذشته آن خانواده را در ترکیه دیده بوده است. آنها برای تهیه پولی که برای رفتن از طریق یونان باید به قاچاقچیان میدادند، مشکل داشتند. او گفت، دو روز دیرتر از آنها حرکت کرده است و تا یک روز پیش از غرق شدن آن خانواده، با شیوا در تماس بوده است.
مبین به ایندیپندنت گفت: «او از [بندر] کاله [در ساحل فرانسه در کنار دریای منانش] برای من پیامک میفرستاد که هوا خراب است و نگران بچهها بود. آنها حدود یک ماه در کاله بودند و در یک چادر زندگی میکردند. به من گفته بود که از آن وضعیت خسته شده و واقعا میخواهد به انگلستان برود.»
«من احساس آنها را درک میکنم. از یک سو از قایق و قاچاقچیها میترسیدند و از سوی دیگر حتی یک روز هم نمیتوانید در این وضعیت باقی بمانید. گرفتاری بزرگی است و گاهی مجبورید دل به دریا بزنید.»
مبین، با ملیت ایرانی، که به دلایل سیاسی از کشورش فرار کرده است، گفت شیوا و خانوادهاش میخواستند به برادرش در انگلستان ملحق شوند.
او در مورد آن خانواده گفت: «رسول آدم خجالتیای بود، ولی شیوا پرتحرک بود و همیشه دنبال بهترین راهحل بود.»
او آنیتا را دختری باهوش و دوستداشتنی توصیف کرد و آرمین را پسری بازیگوش. او آرتین را، پسر نوزاد آنها که هنوز پیدا نشده است، بسیار دوستداشتنی توصیف کرد.