فقر مطلق در ایران، به گواهی آمار و ارقامی که منتشر میشود به مرز هشدار رسیده است. اگرچه آماری که مسئولان و برخی پژوهشگران از جمعیت افراد فقیر و خط فقر در جامعه ارائه میدهند با هم فرق دارد اما حتی استناد به آماری که مسئولان منتشر میکنند حکایت از آن دارد که فقر و تنگناهای اقتصادی در ایران، بیداد میکند. کافی است به برخی آمارهایی که در یک سال اخیر درباره جمعیت فقیر در کشور و خط فقر مطلق منتشر شده نگاهی بیاندازیم.
روز چهارشنبه ۱۲ خردادماه روزبه کردونی، رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، به ایسنا گفت جمعیت «زیرخط فقر مطلق» در سالهای ۹۶ تا ۹۸ شمسی به ۳۰ درصد افزایش یافته است.
دیماه سال گذشته (۱۳۹۹) موسی شهبازی، مدیر کل دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس، گفت: «۳۵ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند.» مرکز پژوهشهای مجلس ایران در یکی از جدیدترین گزارشهای خود نیز اعلام کرده بود: «۲۷ میلیون ایرانی زیر خط فقر مطلقاند.» در اردیبهشت سال جاری (۱۴۰۰) هم احمد توکلی، نماینده پیشین مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «۶۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فرضی فقر به سر میبرند.» همچنین خط فقر در سال ۹۹ برای یک خانواده چهار نفری نیز ۱۰ میلیون تومان اعلام شده بود. این آمار و شواهد موجود در جامعه نشان میدهد که جمعیت زیادی در کشور در سالهای اخیر به سرازیری فقر افتادند.
پیامدهای فقر
خانوادهای که به فقر دچار میشود نهتنها در تامین امکانات رفاهی و آموزشی فرزندان خود ناتوان است که در تهیه خوراک و پوشاک مناسب هم برای آنها با چالش مواجه میشود اما فقر به غیر از گرسنگی پیامدهای دیگری هم دارد که از آن جمله میتوان به بیماری، بیسوادی، افزایش بزهکاری، اعتیاد، کار اجباری کودکان و ازدواج زودهنگام دختران اشاره کرد. در سالهای اخیر بسیاری از خانوادهها به دلیل ناتوانی در تامین هزینههای زندگی کودکان خود آنها را از ادامه تحصیل منع کرده و به بازار کار فرستادند، همچنین دختران زیادی در سن کودکی به خانه شوهر فرستاده شدند تا یک نانخور اضافه از سفره پدر کم شود. آماری که وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۸ از افزایش چهار برابری کودکهمسری در کشور به دلیل دریافت وام ازدواج ارائه داد، نشاندهنده آن است که خطر فقر در کشور جدی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
خط فقر یعنی ناتوانی از تامین حداقلهای زندگی استاندارد اما تعریف سازمان ملل از فرد فقیر، کسی است که روزانه کمتر از ۲.۱۹ دلار (حدود ۵۰ هزار تومان) درآمد داشته باشد و این یعنی خانواده چهار نفری که سرپرست آنها کمتر از ماهی چهار میلیون درآمد دارد زیر خط مطلق فقر به سر میبرد.
به گزارش فرارو به نقل از جواد صالحی اصفهانی، اقتصاددان ایرانی مقیم آمریکا، شاخص زندگی مردم ایران در فاصله بین سالهای ۸۹ تا ۹۸ شمسی ۱۷.۷ درصد افت کرده و بدین ترتیب مصرف سرانه در سال ۹۹ به سطحی معادل سال ۸۲ رسیده و این در حالی است که در همه این سالها استاندارهای زندگی در کشورهای همسایه مثل ترکیه، آذربایجان و گرجستان رشد داشته است. شاید احساس عمومی «عقب افتادن» در میان ایرانیها را بتوان به همین موضوع ارتباط داد.
چالشهای خروج از فقر
فقیر بودن یک مساله مخاطرهآمیز است اما شاید خطرناکتر از آن افتادن افراد زیادی از جمعیت یک جامعه در «تله فقر» باشد. تلهای که خروج از آن به راحتی امکانپذیر نیست. چون فقر پیامدهایی مثل بیسوادی، تبعیض، کاهش کیفیت زندگی، سوءتغذیه و بیماری را به همراه دارد؛ بنابراین حتی اگر یک فرد که در چرخه فقر گرفتار شده امکان بازیابی خود را پیدا کند خروج از چرخه فقر به راحتی برای او امکانپذیر نیست. برای نمونه فردی که در نتیجه فقر، بیمار شده و امکان پیگیری روند درمان خود را در زمان مناسب نداشته، احتمال دارد که دیگر نتواند هیچوقت از پیامدهای فقر نجات پیدا کند، حتی اگر دیگر فقیر نباشد اما مساله این است که شرایط امروز ایران حتی مجالی برای افراد ایجاد نمیکند که از فقر خارج شوند تا بخواهند پس از آن به خروج از تله فقر بیاندیشند.
در دسترس نبودن امکانات آموزشی برای افراد فقیر نیز نکته مهم دیگری است. هماکنون در بسیاری از نقاط محروم و حاشیه کشور، امکانات آموزشی برای کودکان وجود ندارد و آنها مجبور به ترک تحصیل میشوند. به گزارش فرارو از طرف دیگر دسترسی به آموزش دانشگاهی مورد توجه است که آن هم به دلیل پولی بودن بسیاری از صندلیهای دانشگاه فقط در اختیار اقشار خاصی قرار دارد بنابراین، کسی که در یک خانواده فقیر به دنیا آمده و ناچار است برای امرارمعاش به خانوادهاش کمک کند، احتماللا از دسترسی به تحصیلات تکمیلی هم باز میماند و این یعنی احتمال خروج او از «چرخه فقر» و حتی خروج نسل بعدی او از این چرخه هم کاهش پیدا میکند.
فقر، تمام فرصتهای پیش روی یک جامعه را میبلعد و امکان توسعه را محدود میکند. گسترش فقر به معنای گسترش بیماری، کم شدن تحصیلات دانشگاهی، مهاجرت، گسترش اقتصاد غیر رسمی و افزایش فساد و جرم عمومی است و جامعهای که روز به روز شهروندانش از طبقه متوسط به زیر خط فقر سقوط میکنند، در معرض مخاطراتی قرار دارد که بیرون آمدن از آنها در کوتاهمدت ممکن نیست. به قول سعید مسگری، پژوهشگر مسائل اقتصادی، «نحیف شدن، طبقه متوسط جامعه باعث میشود که اقتصاد بهسختی بتواند در ریل توسعه قرار گیرد و حتی تبعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز داشته باشد.» او پاییز سال ۹۹ به رویداد ۲۴ درباره پیامدهای فقر گفت: «به نظر میرسد با ادامه روند کنونی که چشمانداز روشنی برای برونرفت از آن وجود ندارد و با توجه به بحران کرونا که بیکاری و رکود اقتصادی را تشدید کرده، سرنوشت محتوم بخش بزرگی از طبقه متوسط ایران سقوط به سمت فقر است.»