بعد از این که یک زن پیام دریافتی از دوستپسر سابقاش را مبنی بر رعایت ۱۲ قانون، منتشر کرد، فعالان مدنی از خطر رفتارهای همراه با کنترل اجباری ابراز نگرانی کردند.
زویی شولفیلد از ویکفیلد، یورکشایر غربی، میگوید دوستپسر سابقش به او فهرستی از قوانینی داده بود که باید در مواقع مختلف رعایت میکرد، ولی در نهایت این پسر به او خیانت کرد.
او پیام دریافتی از این پسر گمنام را در توییتر خود منتشر کرد. این پسر طی آن پیام به او میگوید «مانند یک هرزه نرقص» و از او میخواهد «هرچه اتفاق میافتد را به من خبر بده».
تصویر این پیام تا کنون هزاران بار به اشتراک گذاشته شده و بیش از ۳۴ هزار لایک خورده است و صدها کاربر مجازی درباره آن نظر دادهاند.
خانم شولفیلد در توضیح این عکس مینویسد: «خندهدار است که دوستپسر سابقام چیزهایی از این دست را به من میفرستاد و بعد با گستاخی تمام به من خیانت کرد».
این پیام که از ۱۲ قانون تشکیل شده با این فرمانها شروع میشود که «مانند یک هرزه در لباسهای براق نرقص» و «خیلی مست نشو». قانون سوم میگوید: «خبری از هیچ پسری نباید باشد و اگر پسری آمد سمت تو، بهش میگی که دوستپسر داری». قانون هشتم میگوید: «هرچه اتفاق افتاد را به من خبر خواهی داد و آماده ارائه توضیح درباره این داستانها خواهی بود.» قانون دهم میگوید: «حتی وقتی من خوابم به من پیامک بفرست تا وقتی صبح بیدار شدم ببینم.»
او همچنین میگوید قبل از بیرون رفتن باید لباسهای زویی را تایید کند و او باید همیشه پیش از رفتن به خواب به وی ثابت کند هیچ شخص دیگری در اتاق نیست. در پیام آمده است: «همیشه عکس جلو و پشت لباسی را که میپوشی برای من بفرست تا من تایید کنم و بگویم آیا میتوانی آن را بپوشی یا نه».
این پسر در قانون ۱۲ میگوید: «اگر بتونی هر شب قبل از خواب من به یه ویديو هم نیاز خواهم داشت تا ثابت کنی هیچ کس جز تو در اتاق نیست.»
این پیام باعث بروز خشم کاربران توییتر شده که ادعا میکنند، دوستپسر سابق او فردی «سمی» و «بددل» است.
ادینا کلر، یکی از مدیران اجرایی فعلی سازمان خیریه «یاری زنان» در مقابله با خشونت خانگی، به ایندیپندنت گفت: «تحت هیچ شرایطی قابل قبول نیست که شریک عاطفی شما فهرستی از قوانینی که نیاز است آنها را رعایت کنید، به شما بدهد. این نمونهای دقیق از رفتار کنترلگرایانه است و خیلی خوب است که مردم بسیاری چنین رفتار بدی را تشخیص داده و در شبکههای اجتماعی به حمایت از زویی برخواستهاند».
دکتر حنا باوز، از مرکز مطالعه بر خشونت و سواستفاده در دانشگاه دارهام، گفت: «این یکی از مثالهای شدیدتر رفتار کنترلگرایانه و اجباری مردان است که بر زنان روا میدارند. پیام روشن آن این است که این خانم باید در برابر دوستپسرش پاسخگو باشد، از دستورات او پیروی کرده و دنبال کسب اجازه وی برای زندگی کردن باشد. در این مورد، این رفتار به شکل فهرستی از قوانین جلوهگر شده است، ولی معمولا کنترل، زنجیره و الگویی از رفتارهای جزییتر است. چنین رفتارهای کنترلگرایانه در جامعه ما مشروع و معمولی تلقی میشوند که تشخیص و مقابله با آنها را سخت خواهد کرد».
او ادامه داد: «فناوری این مساله را آسانتر هم کرده است، از اپهایی که رفتوآمد زنان را ردیابی کرده تا وبسایتهایی که انتقام گرفتن از زنانی که از دستور شرکای عاطفی خود سرپیچی میکنند را تشویق میکنند. پیامک، تماس تلفنی، و رسانههای اجتماعی ابزارهایی را برای سواستفادهگر فراهم میکند تا حتی در صورت دور بودن از زن هم به کنترل و نظارت بر وی ادامه دهد. بالاخره هنوز مردان زیادی وجود دارند که از قدرت داشتن بر زنان و کنترل کردن ایشان لذت میبرند. زنانی که به خاطر نظامی پدرسالار مورد تبعیض واقع شدهاند، همان نظامی که خشونت مردان را تسهیل و توجیه میکند».
آمارهای اخیر حاکی از آن است که تنها در سال گذشته حدود ۲ میلیون قربانی خشونت خانگی وجود داشته که بیش از ۱.۳ میلیون آن را زنان تشکیل میدهند. بیشتر (۷۰ درصد) مقتولان خشونت خانگی زنان هستند. در بریتانیا هر هفته دو زن توسط شریک عاطفی فعلی یا سابق خود به قتل میرسند.
سوزان جیکوب، مدیرعامل سازمان خیریه «زندگیهای امن» (SafeLives) درباره مقابله با خشونت خانگی، میگوید: «قبل از هر چیز امیدوارم زویی صحیح و سالم است و پشتیبانی لازم را دور و برش دارد. چنین برخورد کنترلگرایانهای به شدت نگرانکننده است و امری «عادی» در رابطه نیست. شریک عاطفی شما باید موجب شود شما احساس دوستداشته شدن و ارزشمند بودن بکنید، نه این که بگوید چه بپوشید، با که حرف بزنید، یا چگونه رفتار کنید».
او ادامه داد: «اگر شما در رابطه خود بروز هرگونه رفتاری از این دست را تشخیص دادید، بدانید که در اجتماع حمایت و پشتیبانی از شما وجود خواهد داشت. همه شایسته آن هستند که هر گونه که دوست دارند زندگی کنند و هیچکس نباید زیر ترس قوانین تعیینشده توسط شریک عاطفی خود زندگی کند».
خانم شولفیلد به درخواست ایندیپندنت برای اظهارنظر در اینباره پاسخ نداد.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent